متن خطبه های نمازجمعه 5 مهرماه 1398 شهرستان قائم شهر – خطیب : آیت الله معلمی

خطبه دوم:

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ  الصّلاة والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقةِ الطّاهره سیّدةِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنةِ أجمعین و علی  علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجة القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.صلوات…

باردیگر خودم و همه ی شما برادران و خواهران را به پایبندی به موازین تقوا ، ترک گناه ، انجام واجبات ، همواره به یاد خدا بودن و از یاد خدا غافل نشدن تأکید و سفارش دارم . غفلت از یاد خدا اساس گرفتاری میشود؛ یاد خدا بازدارندگی می آورد ؛ هرصبح و شام ، موظف شدیم اعوذبالله من الشیطان الرجیم به زبان بیاوریم . نه تنها صرفاً بر زبان باشد ، نه .. بلکه زبان بگوید ،و دل بخواهد و توجه کند به مفهومش . اعوذبالله ، به خدا پناه می آوریم ، یعنی خدایا کمکمان کن ، خدایا ما میخواهیم ، اما اسیر نفسیم ، شما یاری کن ما را تا بتوانیم در هدف مقدس ، هدف عبودیت ، هدف بندگی ، هدف پرهیز از گناه و انجام واجبات که داریم ، یاری مان بفرما موفق شویم .

امیدواریم خدای رحمان دعاهایمان را به کَرَمش مستجاب بگرداند.

هفته ای که گذشت مناسبت ها و حوادثی را داشتیم.

هفته ی دفاع مقدس ، هر ساله واقعاً فرصت مبارکی است برای بازنگری و بازخوانی . و در همین هفته هم از یک سمت اجلاس سالیانه ی سازمان ملل ، و رفتن رئیس جمهور ما و ایراد سخنرانی ایشان ، که حقیقتاً صحبت رئیس جمهور جای تشکر و تقدیر دارد. خب انسان عاقل با انصاف ، باید اینگونه ببیند ، که اگر طرف عمل خوب و کار خوبی دارد ، تشکر و تقدیر کند ، اما اگر هم نه ، جایی ناگوار بوده ، گله کند و تذکر بدهد . بله ، ملاقات با سران انگلیس و و فرانسه و آلمان ، با آن لبخندها یک قدری ناخوشایند بعضی از مومنین بوده و من هم شاید از جمله همان ها باشم . ولی مطالبی که در سخنرانی خود آورده بود رئیس جمهور ، واقعاً حرف انقلاب و ملت و مملکت انقلابی . خب اینها میرساند به اینکه بحمدالله آنچه را که رهبری معظم انقلاب از چهارسال ، پنج سال قبل ، بلکه جلوتر هشدار میداد ، دولتمردان ما امروزه رسیدند ، ملموس و مشهود ، به آن دید نافذ . ببینید ، میگویند یکی از ویژگی های آقا ابالفضل العباس ، نافذالبصیرة . یعنی نگاهش نگاه صائب و به حقی بود . یعنی آنچه را که دیگران یا نمیدیدند ، یا سخت میدیدند ، ولی ابالفضل العباس میدید. آینده نگری . آینده نگری مقام معظم رهبری ؛ اینکه میفرمود من به مذاکره خوشبین نیستم ؛ این که اخیراً هم بعد از کنار رفتن آمریکا فرموده بود باید با اتکا بر ظرفیت های داخل استوار باشید . و این که فرمود اگر هم حالا با اروپایی ها حرف میزنید و مذاکره میکنید بکنید ، ولی توقع نداشته باشید آنها تحریم ها را بردارند ، و یا کمک کنند  شما را . خب همین اتفاق هم افتاد . حالا این سه تا کشور ، میخواستند ژست میانجی گری بگیرند که بین ایران و آمریکا میانجی باشند . ولی در همین اجلاس نشان دادند که خیر ، ابزار و آلت دست آمریکا هستند . چگونه؟ اینکه قبل از ملاقات با رئیس جمهور ما ، بیانیه ی مشترک صادر کردند به ناحق و ناروا جمهروی اسلامی را متهم به حمله به تأسیسات نفتی عربستان سعودی . حالا ببینید این عربستان سعودی ، الآن چهار سال است بر سر مردم بی دفاع یمن آتش میریخت ، کسی نمیگوید که چه کسی کمکش میکرد و چه کسی اسلحه به عربستان میداد . خب هنوز هم عربستان وارد میکند سلاح را . نه اینکه بسازد سلاح را . همان سلاح هایی را که الآنه بر سر مردم یمن میریزد ، دیگران به او میدهند . کسی سوال نمیکند؛ اما اگر یمنی ها دانش موشک سازی را گرفتند ، میگویند ببینید از جانب کجا است.این خوی استکباری است.  پشت سر آن بیانیه ، آن ملاقات و آن لبخند ، خب شاید نمی ارزید و در شأن ملت و انقلاب و نظام نبود ؛ اما محتوای سخنرانی ، حالا چه قبل از رفتن تهیه شده باشد و چه آنجا ، بسیار جالب بود و جای تشکر دارد . و اجلاس خبرگان رهبری در همین هفته اتفاق افتاد و در نهایت ، به دیدار رهبر معظم انقلاب و بیانات مثل همیشه حکیمانه ی ایشان ، که فرمودند : دفاع مقدس درسهایی داشت ، مثل یک مدرسه ، مثل یک مکتب .بهره گیری از درسهای دوران دفاع را گوشزد مسئولین فرمود .  تعمیق آن درسها در جامعه بسیار ضروری است . یعنی رمز موفقیتمان در جنگ تحمیلی چه بوده ؟ آنچه که رمز موفقیت ما در دفاع بوده ، همان ها را برای اداره ی کشور پیش بگیریم . بعد فرمود در درجه ی اول توکل به خدا . و فرمودند : ابتدای جنگ در محل ستاد نیروهای مسلح اعم از بسیج و ارتش و سپاه و نیرویی انتظامی که آن ایام شهربانی و ژاندارمری بود ، جلسه ی مشترکی برگزار شد ، و آن ایام سپاه که نیروی دریایی و هوایی نداشت ، ارتش داشت ، فرماندهان آمده بودند گزارشی را که دادند ، احساس میکردیم که مثلاً ما حداکثر مقاومت کنیم تا دو هفته و بیشتر نمیتوانیم مقاومت کنیم . فرمود فردایش آمدیم خدمت امام و عرض کردیم که فرماندهان نیروی دریایی و هوایی ارتش ، از امکانات خودشان که میگویند ، بعید است که ما تا دو هفته بتوانیم دوام بیاوریم . میفرمود که امام فرمود بروید به خدا توکل کنید . میفرمود یکباره همه منقلب و عوض شدند . بعد فرمود که آن روز ما دست خالی بودیم و نداشتیم ؛ ولی امروزه دشمن به فضل الهی از امکانات ما خوف دارد . جلوتر ها هم میفرمود خودمان را دست کم نگیریم ، و بعد هم در خلال بیانات ، یک نکته ی بسیار مهم فرمود که دشمن میخواهد به ما بباوراند که ما نمیتوانیم مقاومت کنیم ، مغز و فکر ما را در تبلیغات خودشان هدف گرفتند ، و گاهی هم به وسیله ی عوامل در درون ، که نمیشود و چاره نداریم و باید با آمریکا کنار بیاییم و باید حرف اروپایی ها را بشنویم ، و این یکی از شگردهای دشمن است و اگر از برخورد نظامی هراس نداشت ، دنبال این فریبکاری ها نمیرفت و شاخش را نشان میداد . اما الآن به فضل الهی میترسد آمریکا که اگر شاخ بزند ، شاخش شکسته میشود ، و با شاخ شکسته باید عقب بنشیند؛ فعلاً شرایط دفاعی ما بحمدالله مصداق آیه شریفه شده که وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ  ، دشمن خدا را با آمادگی برای دفاع ترساندیم . هیچ وقتی جمهوری اسلامی آغاز گر جنگ هیج کجا نبوده و نخواهد شد . ببینید ، مومنین ، ظلم بد و حرام است ،و انظلام هم حرام است . انظلام یعنی آدم در برابر ظالم تسلیم بشود و به ظالم فرصت و میدان بدهد برای گسترش ظلمش و اضافه کردن جنایتش . نه ؛ انسان مومن باید در برابر ظالم مقاوم باشد و در حد توان مقاومت کند . در مسیر مقاومت اگر هم کشته شده ، در مسیر اطاعت از فرمان خدا جان داده است . لذا نهایت اعتلا و عزت و عظمت نصیب او میشود.

مقام معظم رهبری فرموده بودند : درسهای فراوان و بهره گرفتن از درسهای دوران دفاع ، وتعمیق آن در جامعه بسیار ضروری است . در جنگ تحمیلی ، عمده ی بار جنگ تحمیلی روی دوش جوان ها بود . فرمانده لشگر حداکثر سی سال ، سی و پنج سال بیشتر نداشتند ؛ فرماندهان تیپ و گردان ، بین بیست و سال تا بیست و پنج سال بیشتر نداشتند . برای اداره ی امور کشور هم همینجور . بعد هم فرمود که این که گفته میشود جوان ، جوان انقلابی و جوان مومن ، معنایش این نیست که سالمندان هیچ کاری نکنند . نه ؛ هر کسی در جایگاه خودش ، به تناسب خودش ، وزیر ، مدیر ، رئیس دستگاه ، باید بدوند و حرکت و تلاش داشته باشند . نیاز به نیروی جوانیِ کارآمد ؛ هم کاربلد باشد و هم توان برای تحرک داشته باشد ؛ امیدوار بودن به آینده و اعتماد به جوانان ، به ویژه جوانان انقلابی ، وحدت و انسجام آحاد مردم ، بخصوص متدینین و انقلابیون ، حمایت واقعای از تولید داخلی و  قطع امید کامل از بیگانگان ؛ و بحمدالله دولت ما هم فعلاً به این نتیجه رسیده ؛ نطق رئیس جمهور پیام انقلاب بود ، پیام ملت ایران بود ، از این نظر واقعاً جای تشکر دارد . اما بعد از بیانیه ی سه کشور انگلیس و فرانسه و آلمان مبنی بر متهم کردن ایران به دست داشتن در حمله به تأسیسات نفتی عربستان ، ملاقات با روسای این سه کشور و خندیدن در برابر آنها اگر نبود بهتر بود .

بعضی از جریانات سیاسی و اصحاب رسانه از محتوای مذاکرات اجلاس خبرگان خوششان نیامد . چرا ؟ ؛ رئیس قوه ی قضاییه گزارشی از روند کار تا به امروز و برنامه های پیش رو را ارائه کرده بود ، از جمله فرمود دفاع حزبی . ایشان فرمود که همه توقع دارند دستگاه قضایی برخورد کند . ببینید ، سرچشمه ی فساد اگر بسته نشود ، هر روز یک یا چند پرونده وارد دستگاه قضایی میشود . اگر دستگاه قضایی برای مقابله ی با فساد ، وظیفه و مسئولیت دارد ، دستگاه های اجرایی هم وظیفه دارند نگذارند فساد اتفاق بیافتد . نگذارند خیانت اتفاق بیافتد که تشکیل پرونده بشود . آنها هم باید کمک کنند . آقای رئیسی فرموده بود که دفاع حزبی و قبیله ای از دوستان و همفکران ، از عوامل ایجاد فساد است . خب باید اینها نباشد تا فساد کمتر بشود یا ریشه کن بشود .

رئیس مجلس خبرگان ، آقای جنتی در نطق خودشان فرموده بودند که سال گذشته ، دولت هجده میلیاد  دلار با نرخ دولتی 4200 تومان در اختیار دلالان یعنی واسطه ها گذاشت ، آنوقت این دلار رفته بازار ، به دوازده هزار تومان حداقل فروخته شد . حالا به چهارده هزار تومان و شانزده هزار تومان فروخته هم اگر شد ، حد اقلش به 12هزار تومان فروخته شد. 4200 خریدند و 12000 فروختند . فاصله چقدر میشود ؟ در نتیجه با یک حساب سر انگشتی ، 216هزارمیلیارد تومان فاصله است . دولت سال گذشته طبل حراج زده به دلار ، حالا دست دراز کند  ، و از غربی ها بخواهد مثلاً چه مال جمهوری اسلامی دریافت کند و یا چه در ازاء انجام معاملات دلار دریافت کند . خب این حرف آقای جنتی به خیلی ها خوش نیامد و بعضی از اصحاب جراید و سیاسیون و جریانات ، خیال میکردند مردم فراموش کردند و گفتند که « حالا چرا باز ایشان دومرتبه این حرفها را باز کرد و تکرار کرد ». خب آقای جنتی هم فرموده بود که «امیدواریم در آینده ای نزدیک شاهد تشکیل دولتی جوان باشیم ». آمدند تیتر زدند که آقای جنتی 93 ساله آرزوی دولتی جوان دارد . لذا مقام معظم رهبری در صحبتهایش فرمود : این جوانگرایی ، یعنی تحرک داشتن ، تلاش داشتن برای اداره ی کشور . این به آن معنا  نیست که هیچ سالمندی در هیچ جایگاهی نباشد ؛ حتی تصریح کرد مقام معظم رهبری فرمود که مرحوم امام رحمة الله علیه از همه ی مدیران و مسولان پیرتر بود و در انجام وظایف محوله ی خودش از همه قوی تر ؛ گاهی خلط میکنند برای تخریب و برای تخطئه ؛ خب آنهایی که آمدند و گفتند آقای جنتی 93 ساله آرزوی دولتی جوان میکند ، نگفتند کجا مشکل پیدا کردند . ببنید ، ناراحتی آنها از افشای این قضیه که این ارز را دادید ، ولی ارز کجا رفت؟ آیا رفت و جنسی خرید شد و آمد ؟ خب کو ؟ بگویید . ارز را به جیب دلال ها ریختید ، و الآنه خودتان مثلاً سعی میکنید که با ایجاد رابطه و برقراری ارتباط ، دست و بالتان نسبت به تهیه ی ارز و دلار آزاد باشد . خب یک حرف حقی را میزند کسی ، دلسوزانه و خیرخواهانه ، اما دیگری نمی آید بگوید من این حرف حق را قبول ندارم ، بلکه یک حرف و ایراد دیگری بتراشد به ناحق و سبک کند و از آن اعتبار بیاندازد آن سخن به حق را.

به مناسبت هفته ی دفاع مقدس فرماندهی محترم سپاه جناب سرهنگ علیزده ، صحبتی داشتند ، تشکر میکنم ، صحبتهای بسیار جالب و قابل استفاده ای بود.

امروز روز جهانی جهانگردی است  . البته جهانگردی ما با اولویت اماکن زیارتی کربلا ، نجف ، کاظمین ، سامراء ، و اگر هم بشود ان شاءلله با سقوط آل سعود ، خانه خدا و مدینه منوره . شعری منسوب به امیرالمومنین است که میفرماید: { “تَغَرَّبْ عَنِ الأَوْطَانِ فِيْ طَلَبِ العُلَى}، یعنی ا گر در جست و جوی مقام برتر و مرتبه انسانی و آگاهی و شناخت بالاتر هستی ، از محل خودت حرکت کن ، از وطن دور شو ، ترک وطن نما و سفر کن ، {{ وَسَافِرْ فَفِي الأَسْفَارِ خَمْسُ فَوَائِدِ ؛تَفَرُّجُ هَمٍّ َو اكْتِسابُ مَعِيشَةٍ ؛ وَعِلْمٌ، وَآدَابٌ، وَصُحْبَةُ مَاجِد}} ، غم را بر طرف میکند سفر ، و راه کسب و کار و زندگی را انسان گاهی در سفر می آموزد . هم بر دانش انسان ، هم بر فرهنگ انسان می افزاید ، و هم در سفر گاهی انسان آشنایی پیدا میکند با آدم های بزرگ و با شخصیت های بزرگ . مثلاً اینکه یک شب جمعه ای ما از نجف آمده بودیم کربلا زیارت و همان شب جمعه داشتیم بر میگشتیم ، آمدم داخل اتوبوس ، دیدم ی صندلی ، یک پیرمردی نشسته و کنارش هم خالی است ؛ من هم بغل دستش نشستم ؛ هنگام نشستن سلام کردم به او . به نظر میرسید که مثلاً یک پیرمرد روستایی فقیری به چهره نشان میداد .  ماشین که حرکت کرد از شهر بیرون رفت ، گفت که حوصله میکنی من برایت شعر بخوانم ؟ گفتم استفاده میکنیم . گفت من در زندان افغان بودم ، خبر مرگ رضاشاه که رسید ، من قصیده ای گفتم ، شروع کرد به خواندن آن قصیده ، من فهمیدم که شیخ محمدتقی بهلول ایشان هستند . خب من واقعاً آرزو داشتم ایشان را ببینم از نزدیک . شنید بودم که آمده بود به عراق ، ولی ندیده بودیم و در سفر زیارتی کربلا ، تصادفاً ایشان را زیارت کردم . این که امیرالمومنین این شعر منسوب به ایشان است که در سفر گاهی انسان با یک شخصیت ها و افرادی برخورد و ملاقات میکند . خلاصه به نجف رسیدیم و قصیده اش تمام نشده بود . موقع پیاده شدن به ایشان عرض کردم که امشب کجا تشریف میبرید؟ . گفت هرکجا بخواهد  . گفتم به ما افتخار میدهید امشب میهمان ما بشوید؟ گفتند که کدام مدرسه هستی؟ گفتم که من عائله مندم و منزل دارم . گفتند که اگر میهمان ببری ، عیالتان دعوا نمیکند؟ گفتم که نه ، خانواده اهل مازندران هستند و مازندرانی ها هم میهمان نواز هستند ، که فرمودند عیب ندارد و میایم ؛ و باهم رفتیم آن شب و فردا هم تا ظهر خدمتشان بودیم و بعد از ظهر حرکت کرد و رفت . در هرصورت ، به مناسبت روز جهانگردی شعر امیرالمومنین را خواندم ، {{ َو اكْتِسابُ مَعِيشَةٍ ؛ وَعِلْمٌ، وَآدَابٌ، وَصُحْبَةُ مَاجِد}} ، معاشر پیدا میکند و همسفر پیدامیکند انسان گاهی .

یکشنبه هم سالروز شهادت شهید جوانمرد به تعبیر امام راحل ، مرحوم آقا سید عبدالکریم هاشمی نژاد مازندرانی بهشهری ، که در مشهد ، در آتش خشم و نفاق عوامل استکبار ، سوخته بودند . و هم چنین یکشنبه روز آتشنشانی . آتشنشانی ، کار سخت و کار آسان ؛ سخت است اگر خدای نکرده آتشی اتفاق بیافتد ، آسان است آتشنشانی ، ان شاءلله آتش سوزی پیش نیاید ، آتشنشان ها راحت ترند و آسوده نشسته و منتظرند ؛ اما اگر خدای نکرده اتفاقی بیافتد ، کارشان کار سخت و در این عرصه بعضاً به شهادت رسیدند عزیزانی ، از پیشگاه خدای رحمان برای همه ی آنان طلب رحمت و رضوان داریم .

دوشنبه سالروز شهادت سرداران شهید فکوری ، فلاحی ، نامجو ، کلاهدوز ، جهان آرا . همچنین روز بزرگداشت ناشنوایان؛ گرفتارانی را که آدم میبینید ، باید به خدا پناه ببرد ، که خدایا اگر تو خواسته بودی من هم این مشکل را پیدا میکردم . حالا من این مشکل را ندارم ، مشکل داران را یاری  کنم . سه شنبه سالروز ورود کاروان اسرا به شهر شام ؛ آن کاروان و آن شهر شامی که آقا امام زین العابدین ، همواره بعد از مراجعت از آن سفر ، از شام گله داشت . اقاد ذَليلاً فِي دمِشْقُ كَأنَّنِي اسیر مِنُ الزَّنْجِ عُبًدُّ غابُ عُنْه نَصِيزه ؛ میفرمود که ما مظلوم واقع شده بودیم ، ما را بردند در بازار برده فروشان . اما چگونه ما را نگه داشتند ؟ ما را به صورت بردگانی که در حبس باشند ، ولی صاحب نداشته باشند نگه میداشتند . میگویند بچه های شامی عادت داشتند ، می آمدند آن منطقه ای را که برده را می آوردند نگه میداشتند ، اگر برده فروش پی کاری رفته بود و مطلع نمیشد ، این بچه ها سنگ می انداختند به سوی این برده ها . . اقاد ذَليلاً فِي دمِشْقُ كَأنَّنِي اسیر مِنُ الزَّنْجِ عُبًدُّ غابُ عُنْه نَصِيزه ؛  میفرمود ما اسیر بودیم ، ولی مثل اینکه اسیر بی صاحب ؛ اسیری که کسی نبود از اسیر خود دفاع بکند . بچه های شامی ، هم سنگ میزدند و هم ملامت میکردند .

پنجشنبه هم سالروز ولادت امام محمد باقر است بر حسب نقلی ، و این ایام ، سالروز شهادت عزیزان شهدایی را هم داشتیم ، برای همه ی شهدا طلب رحمت و رضوان داریم ، و به ارواح طیبه ی آنان صلوات بر پیغمبر و آل پیغمبر نثار میکنیم.

{{بسم الله الرحمن الرحیم ؛ والعصر ؛ ان الانسان لفی خسر؛ الا الذین ءامنوا و عملوا الصالحات؛ و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر ؛ صدق الله العلی العظیم}}

پایان خطبه دوم//