خطبه های نمازجمعه بیستم اسفندماه هزار وسیصد و نود و پنج شهرستان قائم شهر-خطیب: آیت الله معلمی

llz9_img_4085.jpg

خطبه اول:

سلام علیکم جمیعاً و رحمة الله و برکاته

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر الحمدلله رب العالمین الصواة و السلام علی سیدالنبیین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمد (ص) و علی عترته و اهل بیته اجمعین قال الحکیم فی کتابه الکریم

بسم الله الرحمن الرحیم

«سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ »

امیدواریم خدای رحمن آنی و لحظه ای ما را از یاد خود غافل نگرداند، همه ما را در مسیر عبودیت و بندگی یاری بفرماید، همه مارا مشمول رحمت و رضوان و مغفرت بی پایان خود قرار بدهد، دعایمان را در حق خودمان و دیگران مستجاب بفرماید

به برکت صلوات بر محمد (ص) و آل محمد(ص)

صلوات!

عزیزانی که هفته های قبل حضور داشتند مستحضرند که سه جلسه درباره اولین آیه از سوره مبارکه «حدید» صحبت هایی داشتیم، در ادامه آن مباحث رسیدیم به این آیه «و ان مِن شیءٍ الا یسبحُ بِحمده»، اینجا در این آیه فرمود: « سَبَّحَ لِلَّهِ » تسبیح می‌گوید برای خدا، آنچه که در آسمان و آنچه که در زمین است و او عزیز و حکیم است، تسبیح الهی در نهایت یعنی چه؟ «الدلالت علی توحید الله و عدله» یعنی تسبیحِ ما فی السماوات و ما فی الارض اگر معنای قولی نداشته باشد و معنای دلالتی و حالی داشته باشد، همین که هر یک از موجودات حکایت و دلالت از وجود خالق و صانع حکیم دارد «و فی کل شیءٍ له آیةٌ» در هر چیز موجود عالم نشانه ایست «الا انه واحدٌ» نشانه بر اینکه خالق یکتا و بی همتاست، تسبیح اجساد و اجرام و موجودات عالم دلالت بر توحید و عدل « و انه لا شریک له» دلالت بر اینکه خدا شریکی ندارد. «لا شریک له فی الهیه و جری ذلک مجری التسبیح بالّفظ» مثل یک تابلوی زیبا و خیلی چشم نواز، آدم وقتی تابلو را مگاه می‌کند پی می‌برد به هنر سازنده آن تابلو، این پی بردن به هنر سازنده تابلو به منزله این است که این تابلو دارد حرف می‌زند با ما ، تابلو سخن دارد از سازنده خود، از کسی که او را خلق کرد و شکل داد و درست کرد، موجودات عالم درباره ذات اقدس اله همین حالت را دارد. کل عالم به منزله یک تابلو حکایت از سازنده خود دارد بنابراین «و ان من شیءٍ الا یسبحُ بحمده» چیزی وجود ندارد مگر اینکه تسبیح و حمد او می‌گوید «ولکن لا تَفقهون تسبیحهُم» شما ممکن است توان درک تسبیح درخت، بوته ی گل، آب دریا! تسبیح موجودات عالم را شاید ما نتوانیم درک کنیم اما همه اشیاء در حال تسبیح هستند. خصوصاً در مورد تسبیح فرشتگان، تسبیح رعد و برق، تسبیح کوه‌ها، آیاتی در قرآن هست. آن‌جا که خدای رحمان با فرشتگان در میان گذاشت که میخواهم آدم را بعنوان نماینده خود در زمین بیافرینم، فرشتگان اعتراض کردند، حلا از کجا می‌دانستند، آیا قبلاً خلقت انسانی بود و نسلش منقرض شد و فرشتگان مطلّلع بودند یا به تعلیم الهی آگاهی داشتند، زبان به اعتراض گشودند! حالا این اعتراض که عرض می‌کنم مسامحه است. «و اذ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً »بخاطر بیارید هنگامی را که خدایتان با فرشتگان در میان گذاشت که من می‌خواهم در روی زمین نماینده و جانشین بگذارم. « قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ» فرشتگان گفتند می‌خواهی در روی زمین کسانی را بیافرینی و بگذاری که این‌ها فساد کنند، «سفک دماء» کنند؟ همین اوضاع دنیای امروز را می‌بینید. در گذشته هم همین بود، گذشته‌ی گذشته هم همین بود! روزگاری بر این مملکت و ملت گذشت که مغولها ریختند و قتل عام و تارج کردند، روزگاری متفقین آمده بودند، شوروی‌ها ریخته بودند، انگلیسی‌ها آمده بودند، از گذشته تا به حال! « مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ  » ما تورا تسبیح می‌گوییم « وَنُقَدِّسُ لَكَ» تقدیس می‌کنیم «قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ  »ببینید فرشتگان گفتند ما تسبیح می‌کنیم، پس فرشتگان تسبیح الهی دارند. همچنین در مورد رعد! «و یسبح رعد بحمده» همان غرّش آسمان! که بعد از آن برقی جهیدن می‌گیرد. آن هم نشانه ای از نشانه های توحید و تسبیح خدای رحمن است. پرندگان! «الم تر ان الله یسبح من فی السماوات والارض والطیر». کوه‌ها! « سخّرنا مع داوود الجبال یسبحن»کوه‌ها را در اختیار داوود گذاشتیم که تسبیح می‌گویند. تسبیح الهی را همه موجودات دارند. شعر حکیمانه و بسیار زیبایی در این مورد هست : از رویش لحظه لحظه‌ی برگ/در مزرع سبز شاخساران// از پرتو نور صبح صادق/در شبنم پاک صبحگاهان// از عشوه‌ی غنچه‌های نو رس/ در فصل ربیع و نوبهاران// از غرّش رعد و تابش برق/ در نم نم قطره‌های باران// از ناله‌ی یاکریم برزن/ در طول زمان و روزگاران// از یلتقیان بحر با بحر/در سوره‌ی شاهکار قرآن// از گرده‌ی گل به پای زنبور/ تا شهد عسل به جویباران// از پشّه‌ی ناتوان بی‌جان/ تا فوج عقاب و باز و ترلان// از برّه‌ی آهوان صحرا/ تا ببر و پلنگ و شیر غرّان// هر یک به زبان بی زبانی/ گوید که منم نشان جانان. مخلوقم و خالق دارم، پدیده‌ام و آفریننده دارم. من کیستم ای تو رمز هر راز/من چیستم ای رحیم رحمن// من گمشده در وجود خویشم/یا رب تو مرا به من شناسان. همه در حال تسبیح حضرت حق هستند و چرا انسان غافل باشد؟ چرا انسان تسبیح حضرت حق نگوید؟ تسبیح خدای رحمان وسیله نجات است، در هفته گذشته عرض کرده بودم که یونس نبی ازجمله انبیایی بود که قومش دعوت او را ابتداءً نپذیرفته بودند و سرکشی و عصیان داشتند. یونس به ناچار نفرین می‌کند ولی نشانه‌های عذاب که نمایان می‌شود یونس محل را ترک می‌کند و بیرون می‌رود ولی بعد می‌شنود که عذاب از آن‌ها برداشته شد و یونس به آبادی برنگشت. رفت به سمت ساحل دریا و در میان مسافران سوار بر کشتی می‌شود. وسط راه نهنگ عظیم الجثّه‌ای سد راه میکند و کشتیبان پیشنهاد می‌کند که او تا طعمه نگیرد ما را رها نمی‌کند. باید یکی از ماها برای نجات بقیه فدا شویم. قرعه می‌کشند و به نام یونس می‌افتد و او را به دهان نهنگ رها می‌سازند. نهنگ اورا می‌بلعد و بقیه نجات پیدا می‌کنندد. « فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ»« لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ » اگر یونس اهل تسبیح نبود، می‌گویند همواره به ذکر خدا زبانش مترنم بود. تسبیح الهی داشت. چون از مسبحین بود نجات پیدا کرد وگرنه در شکم ماهی تا روز قیامت آنجا قبرش بود و می‌ماند. ذکر کمک می‌کند برای یاد خدا بودن، البته ذکر زبانی مقدمه است و تمام حقیقت ذکز نیست، تمام حقیقت ذکر همان یاد خدا بودن در مواجهه با معصیت و یاد خدا بودن در مواجه با واجبات. حسن بزاز کاسب بازار بود اما همواره مستمرا از محضر امام صادق (ع) بهره می‌برد. راوی خبر است و روایات زیادی از او نقل شده. «قال لی ابا عبدلله الا اخبرک باشد ما فرض الله علی خلقه» حسن بزاز می‌گوید امام صادق به من فرمود نمیخواهی خبر بدهم به شما به دشوارترین چیزی را که خداوند واجب ساخت کدام است؟ «قلتُ بلی»«قال انصاف الناس من نفسک» با مردم منصفانه برخورد کن، حالا که مدیر و رئیس هستی، حساب کن اگر نبودی چه؟ اگر تو ارباب رجوع بودی چه؟ اگر در برخورد با مردم انصاف داشته باشی، واجب است اما واجب دشواری است، باید به خدا پناه ببری و این دشواری را تحمل کنی، «و مواساتک اخام» مواسات دلسوزی و خیرخواهی داشتن در مورد دیگران و حل مشکل دیگران، مشکل دیگران را مشکل خود دانستن. «و ذکرالله» مورد دیگر یاد خدا! «فی کل موطن»«اما انی لا اقول سبحان الله و الحمدلله ولا اله الا الله والله اکبر و ان کان هذا من ذلک فرمود ذکر خدا و بعدش فرمود نمی‌گویم تنها همین! این هم ذکر است !»«ولکن فی کل ذکر عزوجل موطن اذاهجمت علی طاعت او علی معصیت» در مواجه با طاعت و معصیت اگر یاد خدا بودی و از یادش غافل نشدی و معصیت را برای ملاحظه خدا ترک کردی و واجبات را برای ملاحظه خدا بجای آوردی ذکر سبحان الله و لا اله الا الله و الحمدلله تو حقیقی است. امیرالمومنین فرمود«و شرعت المناسک لاقامه ذکرالله فاذا لم یکن فی قلبک من المذکور شیءٌ فلا قیلة ذکرک» اگر زبان به ذکر خدا باز باشد و دل به یاد خدا نباشد، آن ذکر قیمتی نخواهد داشت، در صورتی ذکر ارزشمند و گرانبها می‌شود که ذکر زبان با یاد دل همراهی داشته باشد. در مواجهه با طاعت و معصیت الهی اثر گذار باشد. در معصیت بازدارندگی و در طاعت انجام واجبات. پروردگارا همه مارا موفق بدار.

{{بسم الله الرحمن الرحیم قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ صدق الله العلی العظیم}}

پایان خطبه اول//

 

خطبه دوم:
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ  الصّلاة والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقةِ الطّاهره سیّدةِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنةِ أجمعین و علی  علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجة القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.

صلوات…
برادران و خواهران نمازگزار ، خودم و همه ی شما را بار دیگر به یاد خدا ؛ بار دیگر به اطاعت و بندگی حضرت حق و پرهیز و اجتناب از معصیت و نافرمانی او تأکید ووو سفارش دارم ؛راه نجات بشریت ، پیمودن راه بندگی اوست  . بندگی او راه عزّت است ؛ مایه ی موفقیت و عظمت ، هم برای دنیایمان و هم آخرتمان است . خدا رحمان و رحیم است . دستورات او حکیمانه است . باورمان بیاید . اگر ما دارای عقل هستیم . عقل ما در برابر دستور الهی گاهی ناقص است و گاهی درک ما درک درستی ممکن است نباشد. نمیگویم همیشه این طور است . عقل موهبت الهی است . کمک میکند انسان را . اما انسان در کنار عقل ، نفس اماره دارد . آن را هم خدا داد . {{ وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا*فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}} همراه فجور ، راه پاکی و تقوا را خدا پیش روی بشر گذاشت . {{ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا}} انسان باید بخواهد و یاد بگیرد پاک زندگی کند . پاکی و طهارت را همواره حفظ کند . وقتی بخواهد و اراده کند و تلاش کند ، خدا هم یاری اش می کند .اما اگر بخواهد در برابر نفس اماره که اعدا عدو است تسلیم بشود ، مثل تسلیم شدن در برابر دشمنان مستکبر روزگار است . او اسیر و وابسته و ذلیل میخواهد . نفس اماره هم انسان را اینگونه گرفتر میسازد . پناه بر خدا . باید به خود خدا پناه ببریم و از او مدد بخواهیم برای مقاومت در برابر نفس اماره که جهاد اکبر شمرده شده است .

از جمله مسائل لازم التذکر این که در همین هفته ی گذشته ، رئیس جمهور آذربایجان ، آمده بود ایران . از جمله برنامه هایش ، دیدار اب مقام معظم رهبری داشت . آقا در دیدار با رئیس جمهور آذربایجان فرمود : خیر و صلحت دولت آذربایجان ، در همراهی با احساسات مذهبی مردم است . آنجا احساسات مذهبی مردم را علناً و آشکارا زیر پا میگذاشتند ؛ مقابله می کردند . آقا به او تذکر داد . حالا آیا ما خودمان در درون چه؟ مدیران ما ، مسئولان و دولتمردان ما نسبت به احساسات مذهبی مردم مسئولیت نداریم ؟ که داریم البته . توقع داریم دیگران از رهبری معظم انقلاب بشنوند ، اما خودمان چه؟ گاهی آدم واقعاً سرمایه ی مهمی دارد . از سرمایه درست استفاده نمیکند . خدا میداند خیلی از مردم مسلمان و غیر مسلمان حتی ، در اقصی نقاط عالم آرزو دارند که ایکاش رهبری مثل رهبر عظیم الشأن جمهوری اسلامی ایران میداشتند . آن نویسنده ی مصری مطلبی نوشت که در همین هفته هم روزنامه ها منتشر کردند . گفت ایشان رهبر شیعیان تنها نیست . ایشان رهبر امت اسلام است . نیامدند در میان علما و بزرگان مسلمان عرب کسی حمایت از قدس و فلسطین و مقابله با دشمن غدّار صهیونیستی را مثل ایشان  موضع گرفته باشد و عَلم مقاومت بلند کرده باشد . ایشان قبل از آنی که رهبر شیعیان باشد رهبر امت اسلام است . میخواهم این را عرض کنم که توقع همین هم هست که سایر کشورهای اسلامی از رهنمود ایشان بهره بگیرند ، ما در درون مهم تر و بالاتر ؛ خب اجلاس خبرگان بود داخل همین هفته . عموماً نمایندگانی که از استان های مختلف ، چهار تا جلسه داشتیم ، در هر جلسه ای هم چهار نفر صحبت میکردند . در جمع ، سر جمع ، شانزده نفر از نمایندگان صحبت کردند . حالا طبق آیین نامه ای که همان دوره ی اول نوشته شد ، مجلس خبرگان مذاکراتش را محرمانه تلقی کردند و به احترام همان مصوبه ، تا الآن هم نیامدند اعضا درخواست کنند که تغییر بدهند . لذا مشروح مذاکرات مجلس خبرگان رسانه ای نمیشود . ولی خب لحظه به لحظه خبرهایش را آقا دریافت میکرد . وقتی که دیروز خدمتشان شرفیاب شدیم ، دیدیم دقیقاً روی همان چیزهایی که نمایندگان مجلس مطرح میکردند ، آقا انگشت گذاشته و رسماً از مسئولین اجرای این مسائل را خواستار شده بود . در جمع خبرگان فرمود: مسئولان دولتی در حوزه ی اقتصاد ، کارهای قابل توجهی انجام دادند ، اما این فقط بخشی از کارهای لازم است . اگر همه ی کارهای ضروری در موضوع اقتصاد مقاومتی انجام شده بود ، امروز تفاوت محسوسی در اوضاع اقتصادی و زندگی مردم شاهد بودیم . یعنی توقعات برآورده نشده است متأسفانه . در ادامه فرمود: متأسفانه یکی از مشکلات امروز جامعه ،گرایش به نمایش اشرافی گری ، حتی در طبقات متوسط و پایین در اثر عملکرد برخی مسئولان است . خود بنده که یکی از ناطقین در همین جلسه بودم ، خودم این موضوع را هم مطرح کرده بودم . عرض کردم : این فرصت 22 بهمن امسال ، این حضور و این حماسه و پایداری و استقامت و استکبار ستیزی ، فرصتی است برای دولتمردان ما ، برای بهره گرفتن در جهت پیشبرد اهداف انقلاب ؛ اما متأسفانه تمایل به تجمل گرایی و اشرافی گری ، اخیراً به فیش های نجومی منتهی گشت. به وجود دو تابعیتی ها ، در درون دولت . که اول بعضی از مسئولین ذیربط منکر قضیه بودند . من از خود مسئولین ذیربط سوال کرده بودم ، چند ماه قبل ؛ ایشان فرمود نه چنین چیزی وجود ندارد . ولی خب دستگیر شدند. حتی آدمی که در تیم مذاکره بوده . دوتابعیتی بوده  . یعنی هم شناسنامه ی ایرانی داشت و ایرانی بوده واقعاً ، شناسنامه ی بیگانه را هم داشت . مأموریتی برای بیگانگان. آقا هم روی همین نکته انگشت گذاشت ، فرمود: متأسفانه یکی از مشکلات امروز جامعه ، گرایش به نمایش اشرافی گری ، حتی در طبقات متوسط و پایین در اثر عملکرد برخی مسئولان است.در نهایت احساس مسئولیت در مقابل خدا و مردم از مبانی اسلام است . مردم باید اثر اقتصاد مقاومتی را در زندگی ببینند . همین پریروز ، آقا داشت نهال غرس میکرد . همانجا مصاحبه گرفتند از ایشان ، فرمود: چرا هنوز باید میوه از خارج وارد بشود ؟ . در داخل آیا واقعاً امکان تولید میوه نداریم؟ به اندازه ی نیاز مصرفی خودمان ؟ یا اگر خدای نکرده کم داشتیم ، توان مقاومت و صبر پیشه کردن نداریم ؟ همه چیز ار ابید از خارج وارد کنیم ؟ . اصلاً یکی از مصادیق اقتصاد مقاومتی ، همین که چیزهای غیر ضروری وارد نشود و واردات به حداقل برسد ؛ فرمودند:اگر احساس مسئولیت در مسئولان به گونه ای بود که آنان همواره دغدغه ی کار و تلاش و هدف گذاری برای پیشبرد مسائل جاری کشور داشتند … ؛ نمیشود مشکلات و گلایه های مردم را نادیده گرفت . تأکید داشتند برای توجه بیشتر دولتمردان به مشکلات جامعه ؛ فرمودند اگر احساس مسئولیت در مسئولان به گونه ای بود که آنان همواره دغدغه ی کار و تلاش و هدف گرایی و مجاهدت داشتند ، نشان میدهد که آنان در خطوط اصلی حکومت اسلامی حرکت میکنند ، اما اگر برخلاف این بود باید بدانیم که از چهارچوبهای حکومت اسلامی خارج شده ایم . حکومت اسلامی که تنها به نام نبود و نیست . امام راحل نخواست شاه را ساقط کند و خودش یا دیگری سر جای شاه بنشیند . امام مرد هدف بود . هدف داشت برای حاکمیت اسلام و قرآن و اجرای قسط و عدل در جامعه . خب هرچند همه را صدا و سیما منعکس نکرد ، ولی خب بخش عمده را منعکس کرد و در جرائد هم آمده . همین اندازه ای که منتشر شده ، دریافت کنیم و پایبند باشیم ، کفایتمان میکند باری یافتن راه درست .

امروز روز راهیان نور است . راهیان نور ، یعنی دوران دفاع فراموش نشود ؛ راهیان نور یعنی فاصله نگیریم از آن فرهنگ و روحیه ی مقاومت و ایثار . تا هروقتی ، تا ظهور ولی الله الأعظم . تا هروقتی بخواهیم دیندار بمانیم ، ملت و دولت باید بدانیم که دشمن داریم و دست از سر ما بر نمی دارد . دشمن دست از سر رسول خدا محمد مصطفی بر نداشت .

و همچنین داخل این هفته یکشنبه ، سالروز صدور فرمان امام راحل مبنی بر تشکیل بنیاد شهید و امور ایثارگران است . واقعاً یکی از نیازهای اساسی کشور ، زنده نگه داشتن نام شهدا ، فداکاری و ایثار آنان است . گرچه بعضی ها خوششان نمی آید و میخواهند کمتر گفته بشود و فراموشی عارض بشود . بدانیم فراموشی و غفلت ، از آن فداکاری ها و از آن ایثار ، زمینه ساز خسارت جبران ناپذیر خواهد شد . دفاع مقدس ، به منزله ی یک معدن طلای فرهنگی ملت ایران است ؛ نیاز به بازشناسی دارد . نیاز به استخراج دارد . چه بود ؛ چرا جوان مشتاقانه و داوطلبانه شب عملیات حرکت میکرد؟ در خاطرات بعضی از شهدا آمده بود که : شب عملیات فرمانده آمد و داوطلب خواست . داوطلب یعنی چه . یعنی میخواهد برود روی مین . داوطلب یعنی میخواهد برود سینه به سینه مقابل دشمن . آنهایی که داوطلب میشدند برای خط شکنی ، شاید ده درصد آنها امید برگشتن نداشتند . جوان حرکت میکند و ، بعد فرمانده میبیند که یک آدم میانسال هم از یک نقطه ی دیگر جمعیت حرکت میکند و میگوید آقای فرمانده ، ایشان را کنار بگذار ، من جای ایشان . فرمانده میگوید که خب حالا شما جای خودتان را دارید ، ایشان هم جای خودش ار دارد . چرا ایشان را کنار بگذارم و شما جای ایشان ؟ میگوید برای خاطر اینکه بچه ی من است . یک دانه پسر است . اینجور مردم از انقلاب دفاع کردند . خدا نکند ، خدا نیارد که آدم های بی درد در این نظام بخواهند اداره کننده باشند . سنخیت نداشته باشند با نیروهای جهادی و بسیجی  و مومن مخلص . آنوقت کار مشکل میشود و غیر قابل جبران خسارت پدید می آید . در هرصورت .

خب از صحبت هایی که برادر عزیزمان جناب دکتر گران ریاست محترم شبکه بهداشت و درمان قائم شهر داشتند تشکر میکنم .

یکشنبه سالروز وفات ام البنین ، آن بانوی بزرگ استقامت و صبر و پایداری است . چهار تا پسر داشت ، اسمش فاطمه کلابیه بود . اما چون مادر چهار تا پسر بود و پسران رشید داشت ، پسری همچون عباس داشت ، او را ام البنین صدا میزدند ، خودش هم افتخار میکرد ام البنین باشد . اما بعد از آمدن اسرا به مدینه ، روزها در بقیع مینشست ، به نظم و به نثر سخنور بود ام البنین . زن بزرگی بود . امیر المومنین بعد از فاطمه ی زهرا به عقیل سفارش کرد با نویی از یک خانواده ی اصیل و رشید و شجاع بیابد . عقیل آشنا بوده به انساب عرب . فاطمه ی کلابیه را انتخاب کرد ، هر زنی که نمیتواند مادر عباس بشود. مادر عباس شدن یک لیاقت بالاتری میخواهد . به مناسبت سالروز وفات او در روز یکشنبه ، روز تکریم مادران و همسران شهدا نامگذاری شده است .

سه شنبه سالروز بمب گذاری در نمازجمعه تهران در سال 1363 ؛ چهارشنبه بمباران شیمیایی حلبچه در سال 1366 . پنجشنبه هم سالروز درگذشت اسف بار تنها یادگار امام راحل ، مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج احمدآقا.خدمات بسیار ارزنده ای داشت . و واقعاً بازویی بود برای امام راحل . خدای رحمان او را با اولیاء خودش محشور بگرداند . مومنین ، همه باید از شهدا و خانواده های شهدا تکریم داشته باشیم . همینجا ناگفته نگذارم . ببینید ، الآن عرض کردم در تیم مذاکره کننده ، دشمن سعی داشت نفوذ کرد . دشمن همه ی مقدسات ما را اگر بتواند ، که خدا این توفیق را به دشمن ندهد ان شاءلله ، میخواهد آلوده کند . می خواهد از قداست بیاندازد و بشکند . از جمله ی آنها ، الآن در آستانه ی برگزاری دوتا انتخابات هستیم . شایعه پراکنی در فضای مجازی مخصوصاً . دشمن سعی میکند بیاید دوست بگیرد ؛ ای وابستگان شهدا ، هوشیار باشیم ، ای علاقه مندان به نیروهای ایثارگر ، علاقه مندان به شهدا و خانواده های ایشان .ای خانواده های شهدا ، همه مان باید الگو باشیم برای دیگران . هم در کار .  ای دوستان و خانواده ها ، سفارش کنید و نصیحت کنید . درست عمل کنند . شهید شفاف و پاک عمل کرد . انگیزه ی من حفظ قداست شهداست . شایعات شأن مومن نیست . باید مواظب و مراقب باشیم . اگر یک مسئولی در یک جایگاهی مشکلی دارد ، اشکالی در کار او هست ، این سازمان بازرسی و حراست و مسئول بالادست هست ، باید به مسئولین ذیربط ارجاع داد . 
(((به تبع هر هفته ، خطبه های حضرت آیت الله معلمی مزّین به نام شهدای شهرستان است که هفته ی ماضی ، سالگرد شهادت ایشان بوده است.))) و جانباز شهیدی که دو روزز قبل به یاران شهیدش ملحق گشت ، جانباز ملحق شده به شهدا ، یارعلی محسن پور ، نثار ارواح این عزیزان صلوات.

بازهم تأکید میکنم چهارشنبه ی آخر سال ، خانواده ها و جوان ها را یادآوری کنید ، تذکر بدهید ، گاهی افراد ناشناس از بیرون می آیند و اغراض سوء و فاسدی دارند و هروقتی هم که اجتماعات آنچنانی تشکیل شده بود ، عوارض و خرابی های فراوان و ناقص عضو شدن و آسیب دیدن چشم و آسیب دیدن بدن و چهره بر اثر همین ترقه جات هم در پی داشت .باید پلیس را کمک کرد و همراهی کرد تا ان شاءلله اتفاق ناگواری رخ ندهد.

{{ بسم الله الرّحمن الرّحیم  وَالْعَصْر إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ. إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ صَدَقَ اللهُ العَلیُّ العَظیم}}
  پایان خطبه دوم//

 

دیدگاهتان را بنویسید