خطبه های نمازجمعه نوزدهم خرداد هزار و سیصد و نود و شش قائم شهر – خطیب: آیت الله معلمی

22_img_0192.jpg

خطبه اول:
دانلود فایل با لینک مستقیم

 

سلام علیکم جمیعاً و رحمة الله و برکاته؛ بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم؛ حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر الحمدلله ربّ العالمین الصلوة و السلام علی سیدالنبیّین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمّد (ص) و علی عترته و اهل بیته اجمعین؛ قال الحکیم فی کتابه الکریم؛ بسم الله الرحمن الرحیم «اعلمو ان الله یحیی الارض بعد موتها قد بینا لکم الایات لعلکم تعقلون» خدای رحمان در آیات نورانی قرآن فراوان دعوت می‌کند بندگان را به تعقل. امیدوارم که خدای منان توفیق اندیشیدن و تعقل در همه امور بویژه در آیات نورانی قرآن و کلام وحی را به همه ما مرحمت بفرماید. در این مظنه استجابت دعا و در دومین جمعه از ماه مبارک رمضان، خدای منان همه ما را مشمول رحمت و رضوان و مغفرت بی پایان خود قرار بدهد! دعاهایمان را مستجاب بگرداند! گذشتگانمان را به کرمش ببخشد و بیامرزد! به برکت صلوات بر محمد و آل محمد!

 

در ادامه تفسیر از سوره مبارکه حدید به این آیه شریفه رسیده ایم: «اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موتها» بدانید بدرستی که خدا زمین را زنده می‌سازد بعد از مردن ظاهری زمین! در آیات قبل، بحث از قساوت دل بود : «فقست قلوبهم و کثیرٌ منهم فاسقون» از جمله نشانه های فسق و فاسق قساوت قلب و سخت دلی است، دلش در برابر فرمان خدا نرم و خاشع نبود و گرفتار قساوت قلب بوده و در نتیجه از رحمت خدا هم دور می‌شد. می‌فرماید: همانگونه که زمین مرده را خدای رحمان بوسیله باران رحمت زمین را زنده می‌کند و سبز و خرم می‌شود ، « اعلمو ان الله یحیی الارض بعد موتها قد بینا لکم الایات لعلکم تعقلون » اگر می‌خواهی که دلت هم زنده شود و از قساوت بیرون بیاید و آماده اثر پذیری از آیات نورانی قرآن شود در آیات قرآن تعقل کن! در اول سوره مبارکه بقره فرمود: «هدیً للمتّقین» با آنکه در همین سوره بقره : «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدیً للناس» ماه رمضان که قرآن در آن نازل شد برای هدایت ناس بوده! هدایت ناس شأنیت و جایگاه و توانمندی قرآن است! قران می‌تواند بشریت را هدایت کند اما آیا همه بشریت که آیات قران حتی به آنها می‌رسد هدایت می‌شوند؟ بهره گرفتن از هدایت قرآن، پاکی دل می‌خواهد! « الم، ذلک الکتاب لا ریب فیه هدیً للمتقین» هدایت عملی و اثرگذار برای کسانی است که صاحب تقوا باشند! یعنی پرهیز از گناه و معصیت داشته باشند! دل به اجرای فرمان الهی بسته باشند! باز بار دیگر همین آیه را دقت کنید: «اعلموا»بدانید «اَن الله یحیی الارض» بدرستی که خدا زنده می‌سازد زمین را «بعد موتها» بعد از مرگ زمین «قد بینا لکم الایات»تبیین و بیان کردیم آیات را برای شما! «ءایات» دلایل روشن الهی! «لعلکم تعقلون» البته یک بحثی هم اینجا وجود دارد و روایاتی هم رسیده و در تفسیر نور الثقلین آمده که هم بشر به تنهایی گهای دلش زنده می‌شود و گاهی مرده است و متقابلاً جامعه بشری هم همینگونه است. جامعه ی دور از آیات الهی و فرهنگ دین خدا یک جامعه مرده است! جامعه ظلم و ستم و تعدی و تجاوز ! در هر جامعه ای که ظلم و ستم رواج داشته باشد آن جامعه مرده است! لذا در روایات «یحیی الارض بعد موتها» در کلام معصومین آمده! زمین را خدای رحمان به ظهور ولی‌اش حجت ابن حسن المهدی (صلوات!) زنده می‌سازد. یعنی همانگونه که پایبندی یک فرد به آیات الهی دل و وجود و زندگی انسان را زنده  و نورانی می‌گرداند به همین نسبت اگر جامعه پایبند به آیات وحی باشد  و اگر مدیریت اجرایی جامعه پایبندی داشته باشد باید جامعه، جامعه‌ای زنده و بانشاط باشد. بحمدالله من حیث المجموع نشاط عمومی در جامعه دینی ما وجود داشته و دارد و خواهد داشت! در همین ارتباط به یک نکته اساسی می‌رسیم و آن اینکه تأثیرگذاری آیات، استعداد قابل می‌خواهد! قابل کیست؟ من و شما که پذیرای آیات می‌شویم! آیا واقعاً قابلیت و بهره گرفتن از آیات را داریم؟ استعداد را در خود ایجاد کرده ایم؟ یا نه! زمین مستعد با آمدن باران سبز و شکوفا می‌شود! دل مستعد هم با شنیدن آیات نورانی قرآن زنده می‌شود. زمین شور سنبل برنیاید/در او تخم و عمل ضایع نگردان. سعدی نقل می‌کند که می‌گویند پادشاهی پسرش را به ادیبی سپرده بود تا او را تربیت کند! گفت همچون دیگر فرزندان شما باشد! خلاصه چندسالی این ادیب تلاش کرد اما سعی او نتیجه نداد و به جایی نرسید! پسران خود ادیب در فضل و بلاغت منتهی گشتند اما پسر پادشاه بهره‌ای نبرده بود!پادشاه دانشمند را مواخذه کرد و گفت به من وعده داده بودی در تربیت او بکوشی اما وفا بجا نیاوردی و خلاف وعده کردی! این ادیب برگشت و گفت : ای امیر! تربیت یکسان بود ولی طبع بچه شما با طبع بچه ی من تفاوت داشت! چون بود اصل گوهری لایق/ تربیت را در او اثر باشد// هیچ صیقل نکو نداند کرد آهنی را که بدگوهر باشد. اگر زمینه قابل نباشد تلاش بی فایده خواهد بود. هم زنده شدن زمین های مرده بوسیله باران استعداد زمین را می‌طلبد و هم زنده شدن دلهای مرده بوسیله یاد خدا! امام صادق (ع) هم از او روایتی نقل شده که: زمین را احیا می‌سازد خدا به وجود حضرت مهدی (عج) بعد از مرگ زمین! اینها از مصادیق مفهوم کلی آیات است! یعنی تنها یکی از مصادیق این است! «ان الله یحیی القلوب المیتة بنور الحکمة کما یحیی الارض بوابل المطر» همانگونه که خداوند زمین را سبز و خرم و با نشاط می‌سازد آیات قرآن هم اینچنین است اما به شرطی که در آیات الهی تعقل باشد. دعوت شدیم به تدبر و تعقل در آیات قرآن مخصوصاً در ماه مبارم رمضان، ماه نزول قرآن! از هر فرصتی سزاوارتر برای تلاوت و درک مفاهیم قرآن و برای اینکه دل را جلا دهیم به نورانیت قرآن، سعی کنیم انس مان را با قرآن بیشتر کنیم. دو روایت در مورد ماه مبارک تقدیم کنم، امیرالمومنین می‌فرمود : «علیکم فی شهر رمضان بکثرت دعاء و الاستغفار» ای بندگان خدا در ماه رمضان بیشتر به درگاه خداوند دعا کنید! ماشاءالله کات مفاتیح را که باز می‌کنی برای شبهای ماه رمضان چه ادعیه عالی المضامینی! واقعاً فرازهای ادعیه به منزله پله های یک نردبان بلند مرحله به مرحله انسان را بالا می‌برد اگر در مفاهیم این کلمات دقت داشته باشد! می‌فرمود در این ماه رمضان فراوان دعا کنید و اهل دعا باشد و اهل استغفار! «فاما الدعا فینفع عنکم البلاء » دعا خیلی از بالاها را دفع می‌کند! «و اما الاستغفار فتنهی بهی ذنوبکم»بوسیله استغفار گناهان شما محو می‌شود!پس غفلت نکنیم و از این فرصت بهره بیشتر بگیریم. پیامبر عظیم الشأن اسلام می‌فرمود «من ادرک شهر رمضان فلم یغفر له فابعده الله» زمینه مغفرت در ماه رمضان مساعد است اگر کسی ماه رمضان را درک کند ، ینی زنده باشد و بتواند اهل روزه و نمازو تلاوت قرآن باشد ولی این کارها را نکند خدا او را از رحمتش دور می‌سازد! «و من ادرک لیلة القدر» حالا اگر کسی فرصت قبل را بهره نگرفت، فرصت شب قدر می‌تواند اسباب مغفرت انسان را فراهم کند ولی اگر آدم کاری نکند خدارند او را از رحمت خود دور می‌گرداند. «و من حضر الجمعة» هر که در جمعه و جماعت جمعه حاضر شود «فلم یغفر له» زمینه ساز مغفرت است. قدر خود و روز جمعه و نماز و یاد خدا را بدانیم و منحصر به ماه رمضان نسازیم! «و من ادرک والدیه» یکی از جاهایی که زمینه ساز مغفرت است محضر والدین است. هر کسی پدر و مادرش را درک کند ،چون برخی ممکن است پدر و مادر را در خردسالی از دست داده باشند و آنها را درک نکرده باشد،« و من ادرک والدیه او احدهما فلم یغفر له» خدمت به پدر و مادر زمینه ساز مغفرت است! باید از این فرصت استفاده کرد و اگر کسی نکد از رحمت خدا دور است «و من ذکرت عنده» هرکه من پیشش یاد شدم «فصلی علی» درود بر من فرستاد «فلم یغفر له» و آمرزیده نشود «فابعده الله» فردی سوال کرد که یا رسول الله شما وعده دادید که صلوات بر شما موجب آمرزش می‌شود حالا می‌فرمایید که اگر صلوات بفرستد و آمرزیده نشود!؟ نفهمیدیم یعنی چه! «فقال ان العبد اذا صلی علی و لم یصل علی ءآلی لف تلک الصلوة فضرب بها وجه»! فرمود اگر کسی به من درود بفرستد ولی بر آل من درود نفرستد جفا می‌شود به آل من، آن صلوات پیچیده می‌شود و به چهره آن طرف زده می‌شود! و اگر خواستی صلواتی زمینه ساز آمرزش و مغفرت باشد بعد از صلوات بر پیغمبر آل او را هم بیاور! «و اذا صلی علیّ و علی آلی غفر له» همه با هم صلوات!

ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتاب الله العزیز الحکیم!

«بسم الله الرحمن الرحیم / اذا جاء نصرالله والفتح/ و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا/ فسبح بحمد ربک واستغفره انه کان تواباً/صدق الله العلی العظیم»

پایان خطبه اول//

_____________________

_____________________

خطبه دوم:
دانلود فایل با لینک مستقیم

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ  الصّلاة والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقةِ الطّاهره سیّدةِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنةِ أجمعین و علی  علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجة القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.

صلوات…

مجدداً خودم و همه ی شما برادران و خواهران را به تقوای الهی تأکید و سفارش دارم . مستحضرید ک امشب ، نیمه ی ماه مبارک رمضان و شب ولادت با سعادت کریم اهل بیت ، سبط اکبر رسول خدا ، امام حسن مجتبی است . بر همه ی اهل ایمان مبارک باشد . دل پیغمبر با ولادت امام حسن شاد شد . چشمش روشن گشت . خدایا دل همه ی اهل ایمان را با دفع توطئه های استکبار و عوامل استکبار شاد بگردان . آقا امام حسن مجتبی ، اولین علامت و نشانه ی جریان کوثر در دودمان پیغمبر . پیغمبر که فرزند پسر نداشت ، دشمنان ، او را ابتر می خواندند و تصور غلط و شیطانی شان این بود که اگر پیغمبر از دنیا برود ، چون فرزند پسر ندارد ، بساطش به هم میریزد و آزاد می شوند . به همان بت پرستی قبلی برمیگردند.آخر در سایه ی دین زندگی کردن یعنی منظم بودن ، یعنی تابع مقررات بودن . نوعی محدودیت را پذیرفتن ؛ طبعاً بشر گاهی گرفتار هوس و غرور میشود و میخواهد آزاد باشد . چون انتظار مرگ پیغمبر را داشتند . او را ابتر میخواندند ، پیغمبر هم شنیده بود و آزرده دل شد ، خدای رحمان با نازل ساختن سوره ی کوثر ، نوید ادامه ی جریان پیغمبر را داد . {{ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ ﴿١﴾ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ﴿٢﴾ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ  }} . و مصداق همین مطلب که ادامه ی نسل پیغمبر از صدیقه ی اطهر است ، یک مرد شامی ، ناشناس آمده بود وارد کوفه شده بود ، معاویه او را فرستاده بود ، مأموریت داشت بیاید از امیرالمومنین چند مطلب را بپرسد،سوال کند ، چون سلطان رم از معاویه پرسیده بود که اگر مدّعی هستی تو خلیفه ی مسلمینی ، در جایگاه پیغمبر اسلام قرار گرفتی ، باید این سوالات را بدانی و جواب بدهی ؛ معاویه مانده بود ، پاسخ سوال را نداشت . لذا کسی را مأموریت داد که ناشناس بیاید کوفه ، و از علی بن ابی طالب سوال بکند و پاسخ را ببرد و او برای سلطان رم بفرستد . داستان مفصّل است ، من چون نمی خواهم خیلی معطلتان کنم خیلی کوتاه عرض میکنم ؛ این آدم آمده بود و یک وقتی در میدان رحبه ی کوفه ، امیرالمومنین حضور داشت ، جمع زیادی هم اطراف حضرت ، هرکسی یک چیزی میپرسید ، این آدم هم جلو آمد سلام کرد . حضرت هم جواب سلامش را داد . گفت من مردی از رعیت شما و اهل بلاد شما هستم ، آمدم مطلبی و حاجت و سوالی دارم . حضرت نگاه تندی به او کرد ، فرمود:آمدی به ما سلام کردی ، خیال میکنی میتوانی ما را اغفال کنی؟ [همچین تعبیری ؛ که ما تو را نشناسیم؟] ، تو نه اهل مملکت ما هستی و نه از رعیت ما هستی . بگو که از کجا آمدی . این آدم بیچاره فرو ریخت ، صادقانه گفت که سلطان رم از معاویه سوالاتی داشت. معاویه من را فرستاد که ناشناس بیایم از شما بپرسم . خلاصه آقا امیرالمونین دستور داد که بروید حسن و حسین و محمد حَنَفیه را بیاورید. آوردند.امیرالمومنین به آن مرد شامی فرمود که : این دو بچه های پیغمبرند . این یکی بچه ی من است ، حالا از هرکدامشان میخواهی سوال کن . یعنی این سوال را لازم نیست من پاسخ بگویم ؛ این سوال را بچه های من پاسخ میگویند ؛ کما اینکه در جنگ صفین هم همینجور. محمد حنفیه گِله کرده بود که پدر جان ، من را مأموریت میدهی ؛ چرا حسن و حسین را نمیفرستی ؟امیرالمومنین فرمود : عزیزم ، اینها بچه های پیغمبرند ، این ها امانتند . تو بچه ی من هستی ؛ حالا این ولادت امام حسن دل پیغمبر را شاد کرد به این دلیل که تداوم نسل رسول الله ، به وسیله ی او آغاز شده بود . امام حسن رشد کرد و به زبان آمد ؛ امیرالمومنین یک روزی فرمود که : حسن جان ««قُم فَاخطُب»» برخیز خطبه بخوان ، «« لِاَسمع كلامك »» من سخنت را بشنوم .امام حسن برخاست و فرمود: ««الحمدلله الذی مَن تَکَلَّمَ سَمِعَ کَلامَه»» حمد خدا را که هرکه سخن بگوید ، اولین شنونده هم خداست.خدا میشنود سخن او را ؛««وَمَن سَکَتَ عَلِمَ ما فی نَفسِهِ»» اگر ساکت بشود ، سخن را در دل ضبط بکند ، خدا میداند که او در خاطرش چه میگذرد. ««وَ مَن عاشَ فَعَلَیهِ رِزقُه»»اگر کسی بناست بماند در دنیا ، روزی اش با خداست .««وَ من ماتَ فَإلَیهِ معادُه»» .هرکه بمیرد ، معاد و برگشتش به سوی خدا خواهد بود . ««اما بعد ، فَإنّ القُبور مَحَلَّتُنا»»امام حسن مجتبی فرمود: قبرها جایگاه ماست. ««والقیامةُ موعِدُنا»»قیامت هم قرارگاه ماست.««والله عارِضُنا»»اگر بد کردیم ، خدا از ما شکایت دارد .««وَ إنَّ عَلیّاً بابٌ  مَن دَخَلَهُ کانَ مؤمنا»»0علی باب الهی است ، هرکه ورود پیدا کند به باب الهی مومن است .علی در روزگار خود ، حسن در روزگار خود ، حسین در روزگار خود . به همین نسبت در این عصر غیبت ولی الله الاعظم ، فقیه عادل ، در جایگاه نیابت از ولی الله الاعظم ، حجت است بر همه ی اهل ایمان؛ ««فَقامَ إلیهِ امیرالمومنین فلتَزَمَه»» امیرالمومنین حرکت کرد بغل کرد حسن را . ««فقال بِأبی انت و اُمّی ذُرّیّةٌ بَعضُها مِن بَعض والله سمیعٌ علیم»»ذریه ای که بعضی از بعضی دیگر ارث میبرند ، توارث دارند ، ادامه ی شریعت پیغمبر ، دین خدا ، نبوّت پیغمبر به وسیله ی امامان معصوم ؛ پروردگارا ما را در مسیر امامت ثابت قدم و استوار بدار.

خب در جریان قرار گرفتید ، جنایتی را که عوامل استکبار ، روز دوازدهم ماه مبارک رمضان ، در کنار مرقد امام راحل ؛ مومنین ، دوستان ، چرا کنار مرقد امام راحل؟ پیداست که دشمن ، اساس نظام اسلامی ، اساس اسلام را هدف گرفته است . ببینید ، امام بود که عَلَم اسلام را بلند کرد . امام بود که مقاومت در برابر استکبار را فریاد میزد . امام بود که مانع منافع نامشروع آمریکا در ایران و در دیگر کشورهای اسلامی را فراهم کرد . لذا دشمن اساس کار را هدف قرار داده بود . حالا بعضی از مسئولین ما میگویند که این حرکت ناموفق بود . آیا فقط شعار میدهند ناموفق؟ یا چیست قصه ؟ بله آن هدفی را که دشمن داشت موفق نشد . هدف دشمن این بود که وارد حرم امام بشود ؛ بحمدالله این اتفاق نیافتاد . هدف دشمن این بود که وارد صحن مجلس بشوند ، نمایندگان مجلس را به گروگان بگیرند اگر بتوانند . اگر نشده ، هدف قرار بدهند . ولی این اتفاقات نیافتاد . پس اینکه گفته میشود حرکت کور و ناموفق به این دلیل است که به آن را که میخواستند نرسیدند . بله هفده نفر روزه دار بی گناه را کشتند . شما را به خدا نگاه کنید در چه شرایطی این اتفاق افتاد؟ در شرایطی که عربستان ، سرزمین وحی است ، سرزمین نزول قرآن است . مظهر استکبار ، مظهر شیطان بزرگ ، بیاید آنجا ، دست در دست آل خبیث سعود ، رقص شمشیر داشته باشند، پشت سر بلافاصله این اتفاق بیافتد . البته استکبار ضربه ی سنگینی خورده از انقلاب و روحیات انقلابی مردم منطقه ؛ هم در عراق ، هم در سوریه ، واقعاً داعش در حال اضمحلال است .حالا شعار میدهند و در رسانه هایی که در اختیار دارند ، ادعاهای گزافی دارند بماند . اما در حقیقت مرحله به مرحله ، قدم به قدم ، جاهایی را که آنها تصرف کردند دارد بازپس گرفته میشود ، وآنها دارند به محاق میروند . لذا تلاش مذبوحانه دارند.میگویند حیوان را داری سر میبُرّی یک دست و پا میزند ؛ تنها هم این مرحله نبود البته این تحرکات . از چند سال قبل هم میخواستند یک چنین کارهایی را داشته باشند ؛ چند تا تیم گرفته شده بود . حالا ، ما،ملت ما ، دولت ما باید اگر خدای ناکرده غفلت زده ایم از خواب غفلت بیدار بشویم . ببینید ، در جریان انتخابات ، گاهی گفته میشد که ، بله ، اگر رئیس جمهور رأی بیاورد ، سایه ی جنگ از سر ما برداشته میشود . خب شنیدیم و بود و همه هم شنیدید.تصور خوش خیالانه بود که اگر آمادگی برای گفت و گو با آمریکا داشته باشیم مشکلات ما حل میگردد.رئیس جمهور هم در بعضی از صحبت هایش اعلام آمادگی کرد که برای بقیه ی مشکلات مذاکره بکنیم . یعنی یک چراغ سبزی هم داده بود برای مذاکره . معذلک پشت سر آن چراغ سبز ، سفر ترامپ به عربستان و این جنایت فجیع را عوامل آنها تدارک دیدن. تصور بود که بعد از انتخاباتی که رئیس جمهور رأی آورد ، یک قدری مثلاً آرامش ، اقتصاد رونق بگیرد ، تحریم ها برداشته بشود ؛ خب مفاد برجام این بود که تحریم ها برداشته شود ، تحریم جدیدی نباشد ؛ ما همین الآن ، همین هفته ، سنای آمریکا تهدید جدیدی را علیه جمهوری اسلامی ایران وضع کرد.ببینید ، این هفته ی گذشته ، پیشروی ارتش و نیروهای مردمی سوریه واقعاً عرصه را بر داعشی ها داشت تنگ میکرد ، هواپیماهای آمریکایی می آیند مدعی اند که ما با تروریستها میخواهیم مبارزه کنیم ، ستون نظامی ارتش سوریه را میزنند برای اینکه داعشی ها نفس بکشند و جان سالم به در ببرند . ببینید دنیا دارد این مسائل را تماشا میکند . دوسال و نیم است که عربستان بر سر مردم بی دفاع یمن دارد آتش میریزد . آنجا بیماری وبا افتاده ، اما دنیا خفه شده است . و حتی از ما مطالبه میکنند که شما هم حمایت نکنید از آنها . ما که کاری از دستمان بر نمیاید ، مگر همین حمایت قولی ؛ ما شیعه ی مکتب اهل بیتیم ««کونا لِظالمِ خَصماً و لِمَظلومِ عوناً»» شیعه ی حلال زاده نمیتواند با ظالم  روی سازش داشته باشد .باید یار مظلوم باشد و در برابر ظالم ، مقاوم و استوار بایستد . خلاصه از این قبیل مسائل فراوان است و آدم نمیداند که از کجاها شروع بکند .

وزیر محترم اطلاعات ، در همین هفته ی گذشته ، حضور و وجود پنجاه نفر دوتابعیتی را اظهار و اقرار کرد و قبول کرد .البته گفت که آنهایی که گرین کارت دارند دوتابعیتی نیستند . یا آنهایی که اقامت دارند دوتابعیتی نیستند و قانون آنها را منع نکرد از مداخله . قانون چه کسانی را منع کرد؟ آنهایی را که دوتا پاسپورت دارند ، هم پاسپورت ایرانی ، هم (مثلاً) پاسپورت انگلیسی . حالا تازه اینها شدند پنجاه نفر .پس ببینید دشمن در صدد نفوذ بوده و هست . دشمنان ما در صدد فریب افکار عمومی هستند ، مخصوصاً در برابر مسائل اصلی ما سعی میکنند حشایه سازی کنند تا افکار عمومی را به حاشیه مشغول بدارند و آن مسائل اصلی خود را پیش ببرند و مسائل اصلی ما به فراموشی در جامعه ی ما سپرده بشود . آنقدر هم عوامل دارند که نفوذ کردند و گاهی حرفشان از زبان یک نفر روحانی یا یک نفر مسئول بلندپایه بیرون می آید.روحانی که باید انقلابی باشد و در کنار انقلابیون باشد و انقلابی هست . مسئول که باید انقلابی باشد و در کنار انقلابیون باشد ، اما گاهی با چند واسطه ، خواسته یا ناخواسته حرف دشمن از زبان او خارج میشود . ایجاد شکاف دوقطبی ، افشاندن بذر تشتت ؛ فاصله انداختن بین مردم و آرمان های انقلاب ، از اهداف شوم دشمن است و در این راستا متأسفانه آنقدر پیش رفتند که بعضی از مسئولین خودی ما به جای تکریم از نیروهای انقلابی ، نیروهای انقلابی را عناصر افراطی ، تند رو بخوانند و علیرغم مشکلات اولویت دار جامعه کنسرت موسیقی را مسأله ی اول کشور جلوه دهند و با واژه ی آزادی آنقدر بازی کنند که بعضی از زنان کم شخصیت خیال کنند حالا دیگر میتوانند روسری را بردارند ، و القاءظالمانه و دروغین این مطلب که سی و هشت سال اعدام و بریدن زبان ها و شکستن قلم ها را مطرح میکنند و ادعای عقلانیت برای جریان روشنفکری سازشکارانه؛ اینها آدرسهای غلط برای پررو و جسور ساختن دشمن و نتیجه اش هم انجام عملیات تروریستی ؛ دشمن ها خیال میکنند که فرصت شکستن حریم امنیت را حالا پیدا کردند . ولی به فضل الهی ، ملت صبور و با بصیرت ایران ، پیوند ناگسستنی خود با امام و انقلاب و شهدا را حفظ خواهد کرد و به کوری چشم دشمنان از این راه عقب نشینی نخواهد داشت . این عوامل مزدر ، جنایت کردند ، آدم کشتند ، اما چه کسانی را کشتند؟ آدم هایی که آمده بودند مشکل داشتند ، میخواستند با نمایندگان خود ملاقات داشته باشند . آدم هایی که آنجا  کارمنددفتری بودند . ساختمان اداری مجلس ، جدای از سالن اجلاس مجلس شورای اسلامی است .  مقام معظم رهبری در پیامی که صادر فرمود ، فرمود : اینگونه جنایات که حاکی از خباثت و در عین حال حقارت مباشران و نیز عاملان و مسبّبان آن است ، بسی کوچکتر از آن است که در عزم ملت ایران خللی ایجاد کند . نتیجه ی قطعی اینها چیزی جز افزایش نفرت از دولت های آمریکا و عوامل آنان در منطقه همچون سعودی نیست . ملت ایران ، متّحد و با عزم راسخ به پیش خواهد رفت ؛ ضمن گرامی داشتن یاد شهیدان این حادثه و تبریک و تسلیت به خانواده ی آنان ، و آرزوی بهبودی مجروحان و آسیب دیدگان حادثه ی تروریستی دوازده رمضان در مرقد امام و مجلس شورای اسلامی که به شهادت هفده تَن از عزیزان روزه دار و زخمی شدن جمع زیادی انجامید ، نشانه ی آشکاری است از کینه ، و دشمنی خباثت آلود مزدوران استکبار با ملت شریف ایران و با هرآنچه که مربوط با انقلاب و نظم اسلامی و رهبری فقید عظیم الشأن آن است . پس ، از این به بعد هم که شده ، ملت و دولت ، همه باهم ، همدل ، همصدا ، هم آوا ، گوش به فرمان امامت و ولایت ، و ایجاد تردید نکنیم که دشمن ، روی سازش با اسلام و انقلاب ندارد . مگر نعوذ بالله که ملت ایران ، از انقلاب دست بکشد . آرزو را دشمن باید به گور ببرد .

حالا راجع به این سند بیست سی ، واقعاً جای تأسّف دارد . خدا میداند والله خوش نداریم هی تکرار کنیم ، ولی چه کنیم . مسئول مملکتی در اینستاگرامش مینویسد که فریبکاران حتی به رهبری هم گزارش دروغ دادند. در اینستاگرام خودش نوشت و خیلی از شماها هم شاید دیده باشید . مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان ، همین دو روز قبل ، فرمود : ««نه آقا ؛ آنها که خیال میکنند ما گزارش درست نگرفتیم ، نه ؛ گزارش های ما گزارش های درستی است . نظام آموزشی کشور نباید بیرون کشور نوشته شود . »» حالا این سند ، محتوایش میدانید چیست؟ این سند بیست سی ، در پروسه ی زمانی پانزده ساله ، در صدد است ، تا طبق اهداف و امیال شوم نظام سلطه ، با تحمیل فرهنگ و سبک زندگی غربی و با غلبه بر خرده فرهنگ های بومی ، نوعی جهانی شدن را با محوریت قدرتهای بزرگ به ویژه شیطان بزرگ رقم بزند. آقا در جمع دانشجویان فرمود: ««از وظایف تشکّل های دانشجویی ، تلاش همه جانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه هاست .»» گفتمان انقلاب با سند بیست سی ، باید از دست برود . اگر میخواهیم گفتمان انقلاب حفظ بشود ، باید سند تحوّل آموزش و پرورش را ، عناصر مومن انقلابی بنویسند .مگر ملت ایران در دانش ، در فرهنگ ، در ادب ، مگر مفاخر بزرگ ندارد ؟ چه چیزی کم دارد که سراغ یونسکو و به سراغ قدرت های استکباری برود و آنها برای ما سند آموزشی تهیه کنند ؟

فردا سالروز شهادت مظلومانه ی یکی از انقلابیون از سادات ، سلاله ی رسول خدا ، از فعالان روحانی قبل از فوت مرحوم آیت الله بروجردی ، یعنی قبل از پانزده خرداد، و ورود امام به عرصه ی سیاست کشور ؛ قبل از این هم مرحوم آیت الله سعیدی ، سیاست های شاهنشاهی را گاهی در منابر زیر سوال میبرد ؛ لذا دستگیرش میکردند ، زندانش برده بودند ؛ آخرین باری که او را دستگیر کرده بودند ، یازده خرداد بود ، و علتش هم این بود که یک کنسرسیوم سرمایه گزاری آمریکایی در ایران به تصویب رسیده بود و ایشان علیه این کنسرسیوم سخنرانی کرده بود . یازده خرداد ، دستگیرش کردند و بیست و یک خرداد در زندان او را به شهادت رساندند. چهل و هفت سال قبل در سال هزار وسیصد و چهل و نُه .

همچنین شب های قدر را پیش رو داریم.

(((((((((((به تبع هرهفته خطبه های نمازجمعه قائم شهر مزیّن به اسامی شهدایی است که این هفته و هفته ی پیش سالگرد شهادت آنها بوده است)))))))))))))))  نثار ارواح این عزیزان و شهداء حمله ی تروریستی مجلس و مرقد امام صلوات.

خیلی از شما ها ، یک کلمه مطلبی را که در یک مقطعی اینجا در شهر شایعه شده بود ، خبر نداشتید ؛ خوب است که اطلاع پیدا کنید ، همه با دهن روزه نشسته ایم و همدیگر را داریم مینگریم . معاون محترم رئیس جمهور در یک بیانی همین هفته ی گذشته فرموده بود: عده ای سعی میکنند عملکرد مدیران کشور را زیر سوال ببرند .جفا در حق نظام مدیریتی کشور است . خب اگر عملکرد سوال هم دارد ، اگر آدم سوال بکند ، کار خلافی کرد ؟ یا باید سوال پرسیده شود و از جانب مسئولین پاسخ دریافت بشود؟ ؛ این درمانگاهی که الآن در قسمت شمالی مصلی ، ستونهای آهنی اش عَلَم شده است ، هیچ کسی را من خبر ندارم با این پروژه مخالفت کرده باشد . بینی و بین الله ، نه من ، نه دیگری اگر مخالفت کرده باشد ، من خبر ندارم . تنها چیزی که بود ، عدم رعایت مقررات شهرداری بود . از شهرداری پروانه و مجوز میخواستند ، شهرداری میگفت طبق مقررات قانون باید پیش بروید . حالا بنا دولتی است و خیریه است؟ خود قانون بعضی از مؤسسات دولتی را امتیاز داده است .به بعضی های دیگر  آن امتیاز را نداده است. اگر یک جوانی که تازه وارد زندگی شده و همسر گرفته و دوتا آلونک میخواهد برای خود بسازد ، شهرداری از او باید عوارض بگیرد ؛ اما مثلاً یک بنایی که مدعی بودند حضرات که پنج میلیارد میفرمودند نقد اعتبار دارد ؛ خب شهرداری میگفت: شهرداری باید خدمات بدهد ، یک بخشی باید برای عوارض دریافت کند . میگفتند نگیرید .شهرداری میگفت که باید فضای پارکینگ برای خودش داشته باشد ؛شایعاتی درست کردند. ای نمازگزاران ، از هرکسی شنیده بودید که آنجا را برای مصلی پارکینگ میخواهند ، دروغ بوده ، از آن آدم اگر روزه بگیرد بخواهید توبه بکند . چرا؟  چون تهمت زده بود . شهرداری میگفت پارکینگ ، آقایان میگفتند که پارکینگ نه . حالا با اینکه مدعی بودند پنج میلیارد نقد اعتبار دارد . اما الان قریب به سه ماه است که این پروژه اینجا راکد مانده است . حتی من یک وقتی این جمله را با این ادبیات گفته بودم که اگر اعتباری هست ، بیمارستان رازی الآن چهار سال است راکد مانده است . یعنی هرچه کار شده ، در دولت قبل کار شده بود ؛ ولی در این دولت ، هیچ پیشرفتی این پروژه نداشت. گفتند نه ، این اعتبار جداست ، برای درمانگاه تخصصی است ، و آن بیمارستان ، اعتبار ردیف خودش را  باید بگیرد . گفتیم خب خیلی خب ، اما الآن چرا راکد است ؟ آنهایی که میگفتند کارشکنی میکنند و مانع میشوند ، خب الآن بروند مطالبه کنند که چرا راکد است و چرا ادامه پیدا نمیکند . چرا گذاشتید؟ اگر بنا بود که این هم راکد بماند ، بیمارستان رازی هم راکد بماند ، آیا سزاوارتر نبود که این مبلغ آنجا هزینه بشود که اقلاً یک جا پیشرفت پیدا کند شاید زودتر به بهره برداری برسد ؟ . گاهی انسان از موضع خیرخواهی یک تذکری میدهد ، اما طرف ، چون دلش چیز دیگر میخواهد ، میرود یک شایعه ای را ، یک دروغی را میبندد ، برای اینکه تذکر به جا و به حق را خنثی بکند . خدایا پناه برتو . نعوذبالله مِن شرور اَنفُسنا و مِن سَیِّئاتِ أعمالنا .

{{ بسم الله الرّحمن الرّحیم ؛ والعصر ؛ ان الانسان لفی خسر؛ الا الذین ءامنوا و عملوالصاحات؛و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر صدق الله العلی العظیم  }}

پایان خطبه دوم//

 

 

دیدگاهتان را بنویسید