خطبه اول:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین الصلوة و السلام علی سید النّبیین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمد (ص) و علی عترته و اهل بیته الذین اذهب الله عنهم الرّجس و طهّرهم تطهیراً. قال الحکیم فی کتاب الحکیم بسم الله الرحمن الرحیم «فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ / وَأَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ / وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَلَكِنْ لَا تُبْصِرُونَ / فَلَوْلَا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ / تَرْجِعُونَهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ » امیدواریم خدای رحمان علاوه بر نگاه و دیدنِ ظاهری، توفیق درک و بصیرت و معرفت افزایی به همه ما به کرمش عطا بفرماید. و ما در مسیر زندگی هم با خلق خدا و خدایمان صادقانه سخن بگوییم. پروردگارا در این مظنه استجابت دعا گذشتگانمان را بیامرز. همه ما را مشمول مغفرت بی پایان و رحمت فراوان خود قرار بده. بیمارا ن را شفا عطا بفرما. مرزداران و نیروهای مسلحمان را در کنف حمایت خود محفوظ بدار. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (ص).
نگاه باورمندانه به آینده بعد از مرگ بر اساس وعده هایی که خدای رحمان و اولیاء خدا دادند انسان را منظبت و منظم در مسیر زندگی نگهمیدارد. مشکل اساسی بشریت دلبستگی به دنیا و زندگی را فقط در دنیا دیدن است. خیال میکند لذت و نعمت در همین دنیاست و ازینجا که رفتیم دیگر خبری نیست، این اساس حرص و طمع ورزی و تعدی و تجاوز انسان نسبت به حقوق و نوامیس و آبروی دیگران میشود. خدای رحمان با ادبیات مختلف توجه به آخرت را به انسان متذکر میشود. در همین سوره مبارکه فرموده بود «افرأیتم با تورون» اینکه وعده کردم شما را بعد از مرگ زنده میسازم تعجب میکنید؟ شما خلقت خودتان را نگاه کنید،از کجا به ظاهر آغاز شد؟ البته اینجایی که قرآن میفرماید خودش وسط کار است اما چون جلوتر را بشر خوب نمیبیند و درست درک نمیکند از نطفه شروع میکند.آیا ندیدید «منی» را منتقل ساختید که منشأ خلقت شد؟ چه قدرتی او را بارور ساخت؟ «منی» از غذا فراهم میشود، غذا هم از این خاک. امروز در این آیه «فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ » آن زمانی که جان به حنجره میرسد، زمان مردن دست و پا زودتر میمیرد، آخرین عضوی که آثار حیات از او جدا میشود مجاری تنفسی است. «فوَأَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ » شما هم کنارش نشستهاید و مینگرید چرا نمیتوانید مانع مرگ شوید. نه در خلقت دخیل بودید و نه در رفتن میتوانید مانع بشوید. بیان بسیار زیبایی از آقا امام علی النقی (ع) در همین ارتباط است که میفرماید: «ای بنده خدا، بیاد بیاور افتادنت را در برابر دیدگان اهل بیتت»به پشت میافتی و هیچ طبیبی نمیتواند مانع مرگ تو شود و هیچ دوستی هم نمیتواند کاری بکند که این کار برای آینده ات نفی داشته باشد، خودت باید انجام دهی کاری را که برای آیندهات نفع داشته باشد. طبق آیه اصلا قدرت برگرداندن این آدم به زندگی را ندارید، آن مسائی قبلی به اصطلاح آمیانه مسائل نظری و تئوری است و اما اینجا لحظه جان دادن عینی و حسی است. این قدرت خادست که هیچکس نمیتاوند برگرداند، حکماو دانشمندان و اطبا که دیگران را درمان میکردند خودشان به همان بیماری که در آن تخصص داشتند فراوان از دنیا رفتند. اگر مرگ و حیات دست پزشک باشد پس باید خودش را نجات میداد. اگر عجل نرسیده باشد طبیب درمان میکند ولی اگر تقدیر الهی بر این شد که این آدم باید برود کسی نمیتواند مانع رفتنش بشود. و در ادامه فرمود: « وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْْ وَلَكِنْ لَا تُبْصِرُونَ » ما به این آدم در حال جان دادن از همه شما نزدیکتریم. شما نزدیکی ما را درک نمیکنید، نه تنها به محتضر نزدیک است بلکه به همه آدمها نزدیک است. «فَلَوْلَا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ » اگر شما میتوانید پاداش عملتان را رد کنید پس بیایید این محتضر را به دنیا برگردانید. همانگونه که شما قادر به انجام اینکار نیستید نمیتوانید کیفر اعمال را از خودتان دور کنید. امامان معصوم اعلام و پرچم و نشانه و دلیل هستند برای اینکه را بندگی خدا را درست بشناسیم. نه اینکه دل خوش کنیم چونکه ما شیعه امیرالمؤمنین هستیم و برای آقا اباعبدالله الحسین سینه زنی و عزاداری میکنیم پس ما نجات یافتهایم! امیرالمؤمنین نور وجودش برای هدایت، او را بنگریم و کلام و رفتارش را بنگریم که کمک میکند در بندگی خدا. عزاداری اباعبدالله اگر زمینه ساز تقویت روحیه بندگی و عبادت به درگاه خدا باشد آن عزاداری روح پیدا میکند و جان دارد، اما اگر نه، عزاداری بدون این بهره ها باشد… گاهی گریه بر اساس عواطف است، خوب است و باید زمینه ساز باشد اما عالی آنجاست که گریه بر اساس درک باشد و بفهمیم آقا اباعبدالله انگیزهاش برای تحمل مصیبت چه بود؟ دیروز سالروز شهادت آقا موسیبن جعفر بود که مسمومانه در زندان طاغوتِ زمان هارون الرشید به شهادت رسید . چر ایشان تمکین نکردند، اگر تمکین کرده بود خیلی عزت ظاهری پیدا میکرد اما ایشان به امر خدا مظالم طاغوت را افشا میکرد و طاغوت هم نهایت ستم را بر او روا داشت و خدای رحمان این عزت ماندگار را به موسی بن جعفر عطا کرده است. « فَلَوْلَا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ » اگر شما میتوانید پاداش عمل را از خود دور کنید و کیفر دریافت نکنید و اگر این قدرت را دارید بیایید این محتضر را هم برگردانید. « تَرْجِعُونَهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ » اگر راست میگویید. به همان نسبت که نمیتوانید مرگ را ازاین محتضر برگردانید، بدانید کیفر را هم نمیتوانید از خودتان دور سازید. پناه بر خدا. خدایا به کرمت آنی و لحظه ای ما را از یاد خودت غافل مگردان.
مومنین! فرصت ماه رجب دارد ازدست میرود، آن بنده خدا که آمده بود نزد آقا امام صادق (سلام الله علیه) در آخر ماه رجب، حضرت فرمود چند روز را روزه گرفتی؟ او هم صادقانه گفت روزه نگرفتم، آقا فرمودند که اگر بدانی چقدر بهره و پاداش و اجر الهی از تو سلب شده! این فرد برگشت و گفت اگراز این روزهای باقیمانده استفاده کنم چه؟ حضرت فرمود حتی اگر یک روز از ماه رجبرا روزهدار باشی سنگینی و شدت سکرات مرگ بر تو آسان خواهد گشت. اگر دوروز و سه روز روزه بگیری آمرزیدهای به شرطی که این آمرزیدگی را حفظ کنی تا زمان مرگ و آلودهاش نسازی. این بهرههایی که برای روزه و نماز در روایات آمده همانند این است که شما برای پیوستن به صف نمازگزاران وضو گرفتهاید و آمدید. کسب طهارت کردید و میتوانید دست روی قرآن بگذارید و نماز بخوانید.این طهارت تا زمانی که وضو باطل نشود. روزه ماه رجب موجب آمرزش است به شرطی که گناه نیاید، اگر گناه بیاید آن طهارت حاصل شده در ماه رجب دیگر از دست رفت. امیدوارم خدای رحمان به همه ما توفیق بهره گرفتن از این فرصت باقیمانده را مرحمت بفرماید.
{{بسم الله الرحمن الرحیم ؛ قل هو الله احد ؛ الله الصمد ؛ لم یلد و لم یولد ؛ و لم یکن له کفواً احد ؛ صدق الله العلی العظیم}}
اللهم صلّ علی محمد و آل محمد ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الصّلاة والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقةِ الطّاهره سیّدةِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنةِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجة القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.
صلوات…
بار دیگر خودم و همه ی شما برادران و خواهران نمازگزار را به تقوای الهی ، به بهره گرفتن از این فرصت های ماه رجب و ماه مبارک شعبان که در پیش است و ماه مبارک رمضان ، در پیش رو . امیدواریم خدای منان به همه ی ما توفیق آنچه را که خود میپسندد عطا بفرماید . در پرهیز از گناه و در انجام واجبات ما را موفق بدارد.
جناب دکتر دلشادی مدیرکلّ محترم حوزه هنری استان ، قبل از خطبه ها صحبتی داشتند و بحمدالله استفاده شده است که تشکر میکنیم.
امروز سالروز درگذشت ابوطالب ، عموی پیغمبر ، پدر امیرالمومنین ، و از سنّ شش سالگی پیغمبر در آغوش عمو رشد کرده بود ؛ عبدالمطلب بعد از فوت عبدالله پدر پیغمبر ، که نقلی است که قبل از ولادت پیغمبر از دنیا رفته بود و نقل دیگر اینکه در دوران شیرخوردن پیغمبر ؛ در هرصورت پیغمبر پدر را درک نکرده وبد . یتیم . {{ أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى}} مربوط به پیغمبر است دیگر. جدّش عبدالمطلب او را در آغوش گرفته بود . ولی به شش سالگی که رسید پیغمبر ، بر حسب نقل نسبتاً معتبر ، احساس رفتن کرد . بیمری بر او چیره شده بود و ناتوانی . فرزندانش را جمع کرد ؛ گفت که من هیچ دغدغه و آرزو و دلواپسی ندارم از دنیا و دارم میروم ؛ اما یک نگرانی تنها برای من مانده و آن هم نگرانی یتیم عبدالله من . این بچه ها گفتند پدر جان ، نگران نباش و به هریک از ما خواستی ایشان را بسپار . عبدالمطلب گفته بود که درست است کودک است ، اما در عقل سرآمد است . اجازه بدهید من با خودش مشورت کنم . در این لحظه پیغمبر بیرون بود و فرستاد پیغمبر آمد ؛ برحسب عادت همیشگی که وارد میشد در آغوش جدّش روی زانوی جدّش مینشست . نشست . عبدالمطلب بوسه ای بر روی گونه اش نهاد و گفت که : یادگار عبدالله من ، من رفتنی ام ؛ این عموهایت اینجا حاضرند.به هریک از اینها مایلی تو را بسپارم . خبر میگوید که پیغمبر حرف نزد ، یک نگاهی به چهره ی عموها کرد ، بعد بدون اینکه حرفی بزند حرکت کرد دوید به سمت ابوطالب . دستهای کوچکش را به گردن ابوطالب انداخت . این عمو و برادرزاده چون جان شیرین همدیگر را در بغل گرفتند . عبدالمطلب هم سر به سجده نهاد و گفت خدا را شکر میکنم راحت شدم و آسوده شدم . حالا این ابوطالب که پیغمبر در آغوش او رشد کرد تا عمو رفت برایش خواستگاری کرد و همسر گرفت و زندگی جداگانه ای پیغمبر تشکیل داد . این ابوطالب وقتی که از دنیا رفت ، پیغمبر در مکه بود .پیغمبر آمده بود کنار جسد عمویش ابوطالب ، این عبارت را گفت: خیلی معنا دار و لطیف و زیبا : یا عمّ ، کفلت یتیما ؛ یتیم بودم و مرا کفالت کردی . و رَبَیتَ صغیرا ؛ خردسال و کودک بودم ، تربیتم کردی. و نصَرتَ کبیرا . بزرگ شدم و مأموریت الهی پیدا کردم یاری ام نمودی .
فجزاک الله عنّی خیر الجزا . آنوقت چقدر بی مروتی و بی انصافی و ظالمانه است که این شخصیت بزرگ ابوطالب را متهم بکنند که ابوطالب ایمان نیاورده بود به پیغمبر . خباثت گاهی کار رابه جایی میرساند مثل اینکه آفتاب رادر آسمان ببیند بگوید که این آفتاب نیست و چیز دیگر است .
فردا مستحضرید که سالروز بعثت خاتم انبیا است . امام راحل در یک بیانی خیلی معنادار و خیلی زیبا فرمودند که: اگر شرافت زمان به واسطه ی حادثه ای است که در آن زمان واقع میشود ، باید عرض کنم که روز بعثت ، در سرتاسر دهر ،من الازل الی العبد ، روزی شریف تر از آن نیست ؛ برای اینکه حادثه ی بزرگ بعثت اتفاق افتاده است . بعثت همه ی پیامبران مبارک بود ، نکته این است که بعثت خاتم انبیا ، مکمّل رسالت همه ی انبیا بود.نازل شدن قرآن در تکمیل کتب آسمانی است که بر انبیا نازل شده بود . اینکه پیغمبر برای چه مبعوث شد ، بعضی ها میچسبند که خود خدا در قرآن فرمود که : {{ اِنَّکَ لَعَلَیٰ خُلُقٍ عَظیم}} و پیغمبر فرمود که : علیکم بمکارم الأخلاق ؛ بعثتُ لاُتمّمَ مکارم الأخلاق . ببینید ، بصیرت و معرفت ، واقعاً پایه ی بسیار ارزشمندی است برای استفاده از آیات قرآن و کلمات اولیاء خدا . پیغمبر که فرمود بعثتُ لِاُتمّمَ مکارم الأخلاق ؛ اولاً مکارم اخلاق یعنی چه . ما گاهی عامیانه بلانسبت خیال میکنیم که اگر کسی خیلی شوخ طبع و مزّاح بوده آدم خوش اخلاقی است . ولی اولا باید دید که پیغمبر خودش اخلاق را چگونه معنا میکند ، و ثانیاً هدف بعثت منحصراً مسائل اخلاقی نیست .هدف بعثت اهداف مختلفی است که از خود قرآن آدم میفهمد . این بیان خود پیغمبر است که علیکم بمکارم الأخلاق فإنّ الله بعثنی بها ؛ بر شما باد به روی آوردن به اخلاق کریمانه و منش ها و روش ها ی زیبای انسانی ؛ خدا مرا به مکارم اخلاق مبعوث کرد . و إنّ من مکارم الأخلاق . به درستی که از مکارم اخلاق ، و نه هم هی مکارم اخلاق ؛ مِن تبعیضیه است در ادبیانت عرب . و إنّ من مکارم الأخلاق أن یعف الرجل عَن مَن ظَلَمَه ؛ یک کسی به شما بد کرد . پشیمان است ؛ آمد و عذرخواهی میکند. ببخشید . این میشود اخلاق کریمانه . و یعطی من حرمَه . شما یک نیازی داشتید از یک کسی مطالبه کردید حالا هرچه که بود . او میتوانست نیاز شما را برطرف کند ولی نکرد . روزی روزگاری گذشت و او نیاز پیدا کرد و به سراغ شما آمد . اصلاً به ذهنت و دلت نیار چون او آن روز دست من را نگرفت ، من هم امروز دستش را نگیرم . اگر صرف نظر کنی ، آن قضیه را و دستش را بگیری در حد توانت . این میشود اخلاق کریمانه و آن اخلاقی که خدا پیغمبر را مبعوث کرد به این اخلاق . و یَصِلُ من قطَعَه . فامیلی بی جهت از شما قطع رابطه کرد ؛ یا بی خود بهانه گرت و دعوا گرفت با شما . حالا قهر کرد و خودش رفت ، شما به هوای اینکه مقصر نبودی ،خودت را توجیه نکن که چون من مقصر نبود و او بی خود از من ناراحت شد و قهر کرد و رفت ، من کاری به کار او ندارم . نه . رَحِم است . اگر غریبه بود اشکالی نداشت کاری به کار او نداشته باشی.اما رَحِم است و فامیل است و عمو و برادر و خواهرو خاله و یا دایی است ، برو به سراغش ؛ صله ی ارحام کن با کسانی که قطع کرده بودند . این میشود مکارم اخلاق . ببینید ، پیغمبر چه مأموریت هایی داشت ؛ اولین مأموریت پیغمبر فرهنگی بود ؛ {{إقرأ }} بخوان. بخوان برای مردم . مأموریت های فراوان ، آنجا که میفرماید {{یا ایها النبی ، جاهد الکفار و المنافقین}}امر به جهاد میکند خا پیغمبر را در جای خودش. عفو کردن در جای خود ، خواندن در جای خود . اگر واقعاً با قرائت پیغمبر جامعه ی آن روز میپذیرفتند ، دیگر هرگز نیازی به دفاع و جنگ نبود . چون راه بندگی خدا را مستکبرین میبستند ، آنگاه فرمان مقابله ، دفاع و جهاد میرسید . این فرصت مناسب را به همه ی شما نمازگزاران تبریک عرض میکنم . امیدوارم خدای رحمان ما را از ثمرات و برکات بعثت محروم نفرماید ان شاءلله.
یکشنبه بیست و هشتم ماه رجب ، سالروز حرکت سالار شهیدان اباعبدالله الحسین «ع» از مدینه به مکه است . ببینید چه سرّی است که آقا اباعبدالله همان قدم اول به سمت کوفه نیامد . به سمت مکه رفت و در حرم امن الهی که خدای رحمان در قرآن مسجدالحرام را حرم امن معرفی کرده است ؛ هرکه آنجا ورود پیدا کرد باید در امان باشد . اتمام حجت بشود تا شاید شرم کنند و کاری به کار حضرت نداشته باشند . اما نشد ؛ آنها دست بردار نبودند . برای گرفتن بیعت تا مکه هم آقا اباعبدالله را تعقیب میکردند.
چهارشنبه روز ارتش جمهوری اسلامی ایران است . نقش آفرینی ارتش در کنار بسیج و سپاه ، نیروی انتظامی ، آن ایام ژاندارمری و شهربانی بود ؛ همه واقعاً سهم داشتند و شهیدان بزرگی هم ارتش تقدیم کرد در دوران دفاع . از جمله ی آنها امیر صیاد شیرازی ، برخاسته ی از ارتش بود ولی همچون سپاهیان جان بر کف مورد اعتماد هم امام راحل و هم مقام معظم رهبری بود . آرزوی توفیقات بیشتر برای همه ی نیروهای مسلّح داریم . به خصوص همین ارتش جمهوری اسلامی ایران .
نکته ی دیگر اینکه واقعاً تلخ است برای آدم گفتنش ، و اگر نگوییم هم بعضی از مؤمنین شاید حق دارند ، نشنیده باشند و حق گِلِه دارند؛ نه الان در دنیا ؛ در پیشگاه خدا . این آشفتگی که در بازار ارز به وجود آمد ، قبل از تحویل سال و در داخل اسفند ماه آغاز شده بود ، و آن وقت مسئولین ما به جای اینکه تدبیر کنند و برنامه ریزی درستی اتخاذ کنند ، می آمدند و میگفتند که مردم خیالشان راحت باشد ، و این افزایش قیمت مقطعی است و به واسطه ی سفرهای قبل از تحویل سال است و ارز کنترل میشود . خب این آشفتگی بازار ارز ، یک لطمه ای به اعتبار و حیثیت و شخصیت ملی ما وارد کرد . کار الآن به جایی رسیده که کاسب عراقی که سابق داد میزدند که پول ایرانی می خواستند و حتی پول ایرانی خودشان را نمیگرفتند . اما الآن بگویند پول ایرانی را نمیگیریم.هرقدر دلار در کشور ما بالا میرود ، معنایش این است که اعبار پول ایرانی هم پایین می آید . تدبیر میخواست و به خدا میشد. خیلی سر انگشتی می شود حساب کرد که کشور انقلابی باید در و دروازه را ببندد ، نه اینجور ول انگاری رفتن و آمدن و هزینه ی ارزی تحمیل کردن. الآن چه تعداد جوانان ایرانی در خارج از ایران دارند تحصیل میکنند و همه هم هزینه ی ارزی دارند؟ آیا واقعاً مثلاً تاجیکستان ، ازبکستان ، چه دانشی بالاتر از ایرانی ها دارند که در کشور نداریم؟ خب اگر واقعاً مؤسسات آموزش عالی را که الآن هم متأسفانه رها شده است جدی میگرفتند ، چه نیازی به خارج از کشور می بود؟ این که برای اسباب بازی هنوز هم که هنوز است ارز خارج بشود ؛ خب اینها همه آسیب میزند بنیه ی اقتصادی کشور را . حالا داخل همین هفته ، آقای جهانگیری فرمود که «از بخش های خصوصی می خواهیم تا دولت را در پیشبرد برنامه هایش یاری کند» . بخش های خصوصی دنبال منافع خودشانند طبعاً ؛ شما خودتان را دولت تدبیر و امید معرفی کرده بودید، باید با تدبیر و برنامه ریزی کنترل میکردید. نه اینکه الآن بیایید خواهش بکنید از بخش های خصوصی ؛ مگر بخش خصوصی زیر بار خواهش میرود؟! ؛ بعد هم فرمود که «اتفاقاتی که در مورد نرخ ارز رخ داد ، همه ی زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داد» . خب این را قبول دارید؟ اقلاً یک عذرخواهی هم از مردم میکردید! آن وقتی که بعضی از روزنامه ها انتقاد میکردند از شیوه ی عملکرد دولت در عرصه ی اقتصاد ، همه را متهم میکردند که آنها بی سوادند ، حسودند و عقل ندارند و از این تعبیرات نامناسب در باره ی آنها به کار میردند. آقای رئیس جمهور هم در شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمود : «اساسی ترین مسأله در حمایت از کالای ایرانی فرهنگ سازی است .» بله فرهنگ سازی هست. اما فرهنگ سازی کار شما نیست؛بلکه کار شما تدبیر است؛کار شما کنترل است . کار شما جلوگیری از واردات کالای قاچاق است. شما به وظیفه ی خودتان عمل کنید ، روزه خوانی و نصیحت اخلاقی را دیگران میکنند. و اصلاً حتی همین فرهنگ سازی هم واقعاً باید اول از همین دولتی ها شروع بشود . اگر واقعاً فرهنگ زندگی وزرا و وکلا و نمایندگان ما به این سبک ساده زیستی باشد و مصالح نظام و ملت را بخواهند قطعاً اوضاع بهتر از این خواهد شد . ببینید الآنه درد بنده و همه ی شما مؤمنین ، این است که در اثر سوء مدیریت ما ، عده ای بیایند و بگویند که آقا انقلاب این است. آقا بخدا قسم انقلاب در ذات خودش ندارد عیبی ، هر عیب که هست از مدیریت ما است.انقلاب آن است که برویم وصیت نامه ی امام را بخوانیم ببینیم چه میگوید و چه میخواهد . انقلاب این است که رهبر معظم انقلاب رهنمود که داد تبعیت بشود . همین الان داخل همین هفته در دیدار جمعی از مدیران ، مقام معظم رهبری فرمود : آیا آن احساسات و رفتارهای تحسین برانگیز دهه ی شصت را به یاد دارید؟ آیا آن بی اعتنایی به مال دنیا و اهتمام به خدمت را به یاد دارید ؟ به خود مدیران و وزرا و مسئولین فرمود . اشکال کار این است که گاهی آن ارزش ها فراموش میشود.یعنی دنیا زدگی پیدا میکنیم. مقام معظم رهبری فرمود : لزوم ساماندهی فضای کسب و کار ، به عنوان زیربنای اقتصاد کشور ، جزء وظایف ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی است و آن ستاد نیز پیگیر حل مشکلات است . اما باید کار با نیرو و انگیزیه ی جوانانه دنبال و پیگیری شود. این حرکت برای ساماندهی اقتصاد ضعیف است .
خدایا خودت کمک کن.خدایا دشمنان میخواهند انقلاب را آسیب بزنند و بلانسبت مومنین ، آدم های بیمار دل هم ضعف کاری دولتمردان را سند قرار میدهند . این درد مومنین را تشدید میکند .
یکی از مومینن در منطقه ی کوچکسرا اقدام کرد به احداث مجتمع فرهنگی قرآنی و زائرسرای آقا علی بن موسی الرضا . جناب حاج آقای یوسف صمدی . اگر مومنین مایلند کمک کنند ایشان در خدمت شما هستند و میتوانید آنجا را کمک کنید .
((((((((((به تبع هرهفته خطبه های نمازجمعه قائم شهر مزیّن به اسامی شهدای شهرستان است که هفته ی پیش رو سالگرد شهادت آنها است ))))))))))))))) ؛ نثار ارواح این عزیزان همه با هم صلوات.
{{بسم الله الرحمن الرحیم ؛ والعصر ؛ ان الانسان لفی خسر؛ الا الذین ءامنوا و عملوا الصالحات؛ و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر ؛ صدق الله العلی العظیم}}
پایان خطبه دوم//