خطبه اول
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین الصلوة و السلام علی النبیین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمد (ص)و علی عترته و اهل بیته اجمعین. قال الحکیم فی کتابه الکریم بسم الله الرحمن الرحیم «والسماء رفعها و وضع المیزان/الا تطغوا فی المیزان» امیدوارم خدای رحمان توفیق و توانایی پایبندی به موازین دینش را به همه ما مرحمت بفرماید، ما را در این مظنه استجابت دعا مشمول مغفرت واسعه خود قرار بدهد گذشتگانمان را بیامرزد و بیماران را شفا مرحمت بفرماید، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ، مرزداران دلیر را در کنف حمایت خود محفوظ بدارد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (ص).
در خطبه اول هفته گذشته راجع به «والسماء» آسمان مطالبی به عرض رسید. یک آیه هم آسمان را دارد و هم میزان. «و السماء رفعها و وضع المیزان» آسمان را برافراشت ، میزان را نهاد. کلمه «میزان» از ماده «وزن» است. «میزان» یعنی چه؟ وسیله سنجش. یک معنای عام دارد. اینگونه نیست که یک لفظ باشد و فقط یک معنا، معنای وسیعی دارد. ترازو را «میزان» مینامند. دماسنج که حرارت و سرما هوا را مشخص میکند به آن « میزان الحرارة» میگویند. اینکه عرض میکنم کلمه «میزان» مفهوم گسترده ای دارد. که در زمره نعمتهای الهی شمرده شده است. «علّم القرآن / خلق الانسان/ علّمه البیان/ الشمس و القمر بحسبان/ والسماء رفعها» آسمان نعمتیست، اینهمه ستارگان را در بر گرفته است «و وضع المیزان» خداوند میزانی قرار داد. هم در خلقت اجرام سماوی و هم در خلقت اهل زمین میزان قرار داد. ببینید آدم سالم در شرایط عادی حرارت بدنش 37 درجه است. اگر 37 درجه باشد میگویند میزان است. اما اگر بشود 39 درجه میگویند از میزان تجاوز کرد. اگر بشود 35 درجه از میزان پایین آمد. خوب این نکته را دقت کنیم، خدای رحمان در عالم تکوین میزانی که قرار داد، میزان خدا تخلف ندارد. برای ما بشرها هم خداوند میزانی قرار داد. میزان ما دین خداست، میزان ما قرآن خدا و حجت خداست. لذا در زیارت آقا امیرالمومنین (سلام الله علیه) یک تعبیر لطیف این است«السلام علی میزان الاعمال» سلام بر تو که میزان اعمال بندگان خدایی. هر کسی بخواهد خودش را بسنجد که کجای کار است؟ رو به خدا دارد یا روبه شیطان و دنیا دارد؟ علی (ع) را بنگرد. علی (ع) میزان است. سنخ و سوی حرکت او اگر سنخ و سوی روش و منش امیرالمؤمنین باشد امیدوار باشد. پس ببینید خدا همه جا میزان نهاد. هم در آسمان و هم در زمین و هم در بدن انسان از نظر عنصری میزان نهاد و هم برای انسانیتِ ما ، شد انساین ، حیات طیّبه میزان نهاد. انسان اگر بخواهد حیات پاکیزه پیدا کند و اگر بخواهد موقع مردن مشکل نداشته باشد، شب اول قبر مشکل نداشته باشد و در عرصه محشر مشکل نداشته باشد در صورتی است که میزان الهی را رعایت کرده باشد. میزان در آسمان و ستارگان ، همین امشب ، شبِ شنبه، ماه گرفتگی پیش میآید، این ماه گرفتگی را از کجا سر در میآورند منجّمین، که در تقویمها مینویسند و پیش بینی میکنند؟ از همین میزان، حرکت ماه و زمین ، گردش به دور خود و به دور خورشید میزان دارد، وقتی میزان دارد، راحت میتواند ازر پیش شناسایی کنند، چه روزی و چه ساعتی و چه دقیقهای ماه گرفتگی آغاز میشود و یا آفتاب گرفتگی آغاز میشود. و دیگر اینکه در مراودات اقتصادی میزان قرار داد خدا. هم ترازو و هم کِیل. الان شاید شما «کِیل» را نمیبینید. اما آنهاکه به سن و سال ما هستند فراوان دیدند. گندم و شالی و جو را بوسیله «کِیل»«پیمانه» بود. وزن و حجم مشخصی هم داشت. اینها را خداوند نهاد برای نظم اقتصادی در زندگی اجتماعی. اگر میزان نباشد اقتصاد هم بهم میخورد و تعادلش از بین میرود. میزان نباشد سلامتی جسمی از دست میرود ، گردش افلاک نا منظم میشود، خلاصه اگر دنیا فاقد نظم باشد راه فنا در پیش میگیرد و انسان در مسیر زندگی اگر نظم نداشته باشد، نظمش بر اساس شاقول دین خدا و قرآن. اگر نظم داشته باشد رو به رشد و صلاح میرود و اگر غیر از این باشد رو به فنا خواهد بود. چطور؟ خود قرآن میفرماید «اولئک کالانعام» گاهی به ظاهر ، بلانسبت همه مومنین، طرف آدم را مینمایاند، دارد حرف میزند، قدم میزند، روی دو پا ایستاده راه میرود، به شکل انسان، اما نه، از ماهیت انسان فرسنگها فاصله گرفته، او الان حیوانی به صورت انسان است. «اولئک کالانعام» در مورد انسانهایی که اهل خرد و اندیشه نباشند و اهل عمل درست نباشند به آنها میفرماید مثل چهارپایانند «بل هم اضل» بلکه از چهارپایان پستتر،خلاصه قران در زندگی ما حجت، امام معصوم حجت خدا در زندگی ما قرآن میزان، فرمود :«ان لا تطغوا » اینکه طعیان نکنید از میزان. میزان را نبرید و زیر پا نگذارید و رعایت کنید. نکات لطیف فراوانی دارد، خیلی کوتاه عرض کنم که اول فرمود :«والسماء رفعها و وضع المیزان» بعد از آن «ان لا تطغوا فی المیزان» از نظر ادبیات میتوانست اینجا میزان بار دوم تکرار نشود، با استفاده از ضمیر معنا افتاده بشود، یعنی «والسماء رفعها و وضع المیزان/ ان لا تطغوا فیه» طغیان نکنید در آن میزان . ولی نه، به ضمیر اکتفا نکرد. میزان را تکرار کرد ، میزان مهم است. حالا تکرار میزان ، بعضی از مفسرین بزرگ فرمودند برای بیان اهمیت و بعضیها هم احتمال دادند یک جا در کل عالم ، اول که فرمود«و وضع المیزان»، در کل عالم منظور میزان است وآنوقت بار دوم که فرمود :«ان لا تطغوا فی المیزان» آن میزانی که در اختیار شماست و شما باید پایبند باشید در این میزان طغیان نکنید، آن میزان عالم بالا ، آسمان، ربطی به شما ندارد، و در اختیار شما نیست اما میزانی که در اختیار من و شماست، این میزان را رعایت کنیم، حدود قرآن میزان است، دستورات و آموزه های انبیاء و امامان معصوم میزان است. «ان لا تطغول فی المیزان». بحث میزان، بحث بسیار گسترده ای است و هفته بعد اگر زنده ماندیم ادامه میدهیم. یکی از مفسرین میفرماید:«وضع المیزان شرع العدل او ءالت الوزن لتوسل لکل ذی حق حقه» برای اینکه هر صاحب حقی به حقش برسد باید میزان در امور اقتصادی جامعه باشد. «اذا کان لمن العدل و به قامت السماوات والارض فالمیزان هوا القرآن» اگر میزان به معنای عدل باشد پس منظور از میزان خود قرآن میشود. »ان لا تطغوا فی المیزان» مبادا حدود قآن را زیر پا بگذاری و بشکنی. حدود قرآن حدود الهی و نظام هستی و اراده خدای رحمان است. مواظب باشیم در رعایت حدود قرآن که حدود خدای رحمان است.
ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتاب الله العزیز الحکیم.رساترین و زیباترین موعظه کلام خدای رحمان است.
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر
ان الانسان لفی خسر
الا الذین ءامنوا و عملوا الصالحات
و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
صدق الله العلی العظیم
_____________
_____________
خطبه دوم:
اللهم صلّ علی محمد و آل محمد ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الصّلاة والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقةِ الطّاهره سیّدةِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنةِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجة القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.صلوات…
بار دیگر خودم و همه ی شما برادران و خواهران را به تقوای الهی ، یعنی پرهیز از گناه ، و اصرار به انجام واجبات تأکید و توصیه دارم . قال النبی «ص» : « مَن أتَى الجُمُعَةَ إيمانا و احتِسابا استَأنَفَ العَمَلَ» . از جمله برکات این اجتماع بزرگ جمعه ، تأکید بر تقوا ، یاد خدا بودن ، پرهیز از گناه داشتن ، و واجبات را انجام دادن است . لازم میدانم تشکرهایی داشته باشم ؛ اول اینکه دیشب تیم فوتبال نساجی مازندران مستقر در قائم شهر ، با تیم برتری از اصفهان ، که یک تیم توانمندی هم بود رقابت داشت . اولاً از استاندار محترم تشکر دارم که اهتمام جدی به خرج دادند برای آماده شدن زمین ورزشی شهید وطنی قائم شهر ؛ خب شرایط سابق مناسب برای برگزاری این مسابقه نبود . هم هزینه داشت ، و هم کار سنگینی داشت . حقیقتاً زحمت کشیدند . هم شخص آقای استاندار ، چندین مرتبه از نزدیک آمد بازدید کرد و بالای سر کار بودند . مدیر کل ورزش و جوانان استان ، جناب آقای حسین زادگان ، و همچنین مسئولین داخل شهر عموماً ، به ویژه فرماندار محترم ، اخیراً شاید قریب به 10 شبانه روز در محوطه ی کار ، بالای سر ایستاده بود . یک روزی من خودم رفتم ببینم ورزشگاه و روند پیشرفت را ، ایشان را در میان جمعیت ابتاءً نشناخته بودم . برای اینکه لباس کار و کلاه کار و به این شکل حضور داشتند. خب این را میگویند مدیریت جهادی و پای کار بودن و به سرعت پیش بردن. خیلی ها خب خیال می کردند این زمین ورزشی قائم شهر به این زودی ها آماده نمیشود برای انجام این مسابقه ؛ اما انجام شد ، از همه ی دست اندرکاران تشکر داریم ، مخصوصاً که بازی دیشب با آرامش کامل و با متانت و با جوانمردی متقابل ، مخصوصاً میهمان نوازی تماشاگران قائم شهری که حرمت میهمان نوازی را رعایت کردند . متانتشان را می ستاییم . البته عزیزان نیروی انتظامی واقعاً خسته شدند و پای کار بودند . یکی از مشکلاتشان این بود که ظرفیت جایگاه تماشاگران محدود بود ، اما هجوم جمعیت زیاد و بیش از حد و اندازه ی ظرفیت داخل بود . لذا از این حیث عزیزان نیروی انتظامی سخت در زحمت بودند. دستگاه های دیگر ، بسیج ، سپاه ، اعضای شورای تأمین شهرستان ، همه پای کار بودند.تشکر داریم . و بحمدالله آبرومندانه و خوب مسابقه برگزار شده . حالا برد و باخت خیلی مهم نیست . مهم این است که تلاش کاری بازی را بازیکنان داشته باشند . مهم این است که آرامش و متانت ، اخلاق و ادب ، در رأس همه ی امور قرار دارد . واقعاً قهرمان و پهلوان آن کسی است ، که بر نفس اماره ی خود مسلّط باشد ؛ رعایت مقررات ، رعایت قانون را داشته باشد . لذا از این جوانان عزیز ورزشکار تشکر دارم که خوب بازی کردند . از تماشای عزیز هم تشکر دارم که خوب خویشتنداری و تحمل و میهمان نوازی داشتند . از صدا و سیما ، مخصوصاً که همزمان ، مستقیم بازی را پخش کردند . کار خوبی بود . آنهایی که در فضای مجازی ، یا در فضای مشافعه ای ، رو در رو ، اصرار میکردند که بانوان ، خانم ها بیایند داخل ورزشگاه ؛ اگر واقعاً میخواستند خانم ها تماشا کتنند بازی را ، خب این با پخش مستقمی تلویزیون داخل خانه ها با آرامش کامل نگاه میکردند بازی را . اما اگر هدفشان چیز دیگر بود ، بدانند که اینجا جای ولنگاری نیست . من در آن مصاحبه ای که از من گرفتند هم عرض کردم ، خانم ها حق دارند ورزش کنند . خانم ها حق دارند تماشا کنند. اگر برسیم به سرحدی که سالن و فضای مجازی برای خانم ها متناسب داشته باشیم جدا . برای آقایان داشته باشیم جدا . وگرنه اینکه زن و مرد مخلوط بشوند خیر . خب این افتضاحی که در غرب به بار آمده و واقعاً اخلاقیات در آنجا مضمحل شده ، خانواده ها متلاشی و پاشیده شده ، خب بعضی از آدم هایی که اگر غافلند و نادانند خب چه بهتر از اینکه خدای ناکرده اگر آگاهانه دامن میزنند به این مسائل و معلوم است که یک مأموریت هایی از بیرون پیدا میکنند ، چه در فضای مجازی ؛ چه در فضای عادی جامعه . تشکر میکنم از برادر عزیز ، جناب آقای ولیپور ، ریاست محترم تشکیلات فنی و حرفه ای شهرستان قائم شهر . حقیقتاً این دستگاه و تشکیلات ، جایگاه بسیار مناسبی دارد ، فرصت خوبی دارد .برای همه ی اقشار ، مخصوصاً برای جوان ها ؛ جوان ها تحصیل میکنند ، خب در کلاس های دانشگاه تئوری میشنوند و یاد میگیرند . اما عملاً زمانی کاربلد میشوند که در این آموزشگاه ها ، در تشکیلات فنی و حرفه ای ، رشته ی مورد علاقه ی خودشان را آموزش ببینند . واقعاً کار و هنر ، سرمایه است ، سرمایه ای که از دست نمیرود . فرض کنید یک نفر آدم پولدار ، با یک نفر آدمی که یک هنری داشته باشد، ولی دستخالی است ، با هم بروند مسافرت ، آن پولدار ممکن است یک شبه پولش را ببرند ، او بیچاره آنجا مستأصل میشود . ولی آن آدم هنرمند که حالا یا نجار ، یا آهنگر ، یا بنّا یا هر حرفه ای که فض کنید را ، فردا برود داخل همان جامعه دست به کار بشود ، خب خودش را تأمین میکند.هنر سرمایه ای است زوال ناپذیر ، چشمه ای است زاینده ، و این حاصل نمیشود مگر با آموزش دیدن . لذا استفاده ی از آن فرصت ، کار بسیار ارزشمندی خواهد بود .
امروز سالروز اقامه ی اولین نمازجمعه در جمهوری اسلامی ایران در سال 1358 در تهران به امامت مرحوم آیت الله طالقانی به امر امام راحل است . مومنین ، دوستان ، جُمُعه ، که حالا ما در ادبیات فارسی جُمعه اطلاق میکنیم ، اما ضبط عربی درستش جُمُعة است . لذا در قرآن سوره ی مبارکه ی جُمُعة را که نگاه میکنی ، به این شکل نوشته است . انما سمی به اجتماع الناس فیه للصلوه ، اصلاً جمعه را چرا جمُعة گفته اند . از ماده ی جمع است . برای اجتماع مردم ، در این روز برای نماز . گفته شده در تاریخ و من در یکی از تفاسیر دیده ام . مغتنیات الدُرَر . انصار که اهل مدینه بودند . پیغمبر در مکه به پیغمبری مبعوث شد ؛ 13 سال طول کشید ، بعداً آمد به مدینه ؛ قبل از آمدن پیغمبر به مدینه ، عده ای از اهل مدینه رفته بودند در مکه مخفیانه و شبانه با پیغمبر دیدار و ملاقات و بیعت اشتن د، پذیرفتند ایمان آوردند به مدینه برگشته بودند . آنها قبل از آمدن پیغمبر گفته بودند با خودشان که ، یهودی ها یک روزی دارند جمع میشوند در طول هفته ؛ و نصرانی ها هم در هر هفت روز ، یک روز اجتماع دارند . اینها گفته بودند با خودشان ، که ما هم برای خودمان یک روزی را قرار بدهیم . جمع بشویم در آن روز . حالا رفتیم مکه مخفیانه با پیغمبر بیعت کردیم و ایمان آوردیم ؛ بیاییم خدا را بندگی کنیم . استقبال کنیم از پیغمبر و دین خدا . ما هم هفته ای یک روز ، یک جا جمع بشویم . نماز بگزاریم برای خدا . آمدند به سراغ سعدبن زراره ، که بزرگ انصار بود در آن ایام. فصلّی بهم رکعتین . گفتند تو پیشنماز ما باش . ما پشت سرت نماز میخوانیم. آن نماز را نمازجمعه نامیدند . آن آقای سعدبن زراره ، همان روز اول که اینها جمع شدند ، نمازخواندند ، خیلی خوشش آمد ، خوشحال شد؛ یک گوسفندی از گوسفندان خودش را دستور داد قربانی کنند و این جمعیت را پذیرایی بکنند . همین اتفاق افتاد . می گوید در مدینه این عادت مانده بود که بعد از نماز جمعه هر کسی به اندازه ی توان خودش چیزی می آورد و پذیرایی میکند ، برای اینکه آن سنّت حفظ بشود . چون اینها با آنکه پیغمبر در میانشان نبود ، اما از روی اخلاص ، از روی ایمان ، این بنا را نهادند ، این بنا را خدا پذیرفت ، پیغمبر خدا پذیرفت ، امضا شده ، زمانی هم که پیغمبر از مکه آمد به سمت مدینه قبل از داخل شدن به مدینه ، بیرون مدینه ، روز دوشنبه رسیده بود ، رسید به قبیله ی بنی بنی عوف ؛ آنجا توقف کرد ، تا روز جمُعة . روز جمعه صبح حرکت کرد از بیرون مدینه ، آمد وارد مدینه شد ، چون اینها جمعه اجتماع داشتند . جمعه نمازداشتند . پیغمبر هم روز جمعه رسید ، همان روز اول ورود پیغمبر ، خطبه خواند برای مردم مدینه ، و نمازجمعه را شخصاً پیغمبر اقامه کرد . این کلام مال پیغمبر خدا ، محمد مصطفی است که فرمود : « مَن أتَى الجُمُعَةَ إيمانا و احتِسابا استَأنَفَ العَمَلَ» هرکه برای نمازجمعه بیاید از روی ایمان ، به حساب خدا و به حساب قیامت بیاید ، حضور در مشهد نمازجمعه موجب آمرزش است . موجب مغفرت است . مومن ، الآن آمرزیده شدی ، بیرون رفتی خودت را مراقبت کن . بیرون رفتی مبادا باز مستحق عذاب بشوی . ببینید ، تأکید خود قرآن را دقت کنید : {{یا ایهاالذین آمنو }} خطابات قرآن گاهی یا ایهاالناس است .اما دعوت به بندگی ، مال مومنین است . مثال اینکه یا ایهاالذین آمنوا ، کُتِب علیکم الصیام . یا ایهالذین آمنوا اذا نودی لِلصلاة من یوم الجمعة ، فسعوا الی ذکر الله ، ای مومنین ، اعلام شد که نماز جمعه برپا میشود ، بشتابید به یاد خدا . واقعاً ما متأسفانه ضعف داریم ، مشکل داریم . شهر ماشاءلله اینهمه جمعیت بالای دویست هزار نفر ؛ ولی نمازجمعه این تعداد ، آنوقت گاهی آدم دل خوش کند بگوید که آقا نسبت به شهرهای مجاور ، نمازجمعه ی ما خوب است. به نسبت شهرهای مجاور ؟ آقا ، مسلمان ، نمازخوان ، اهل بندگی خدا ، بایددر جمعه حضور پیدا کند . دیگران را امر به معروف کنید ؛ تأکید کنید ، نهی از منکر کنید . امروز مناسبت دیگری دارد که سالروز عملیات غرور آفرین مرصاد در سال 1367 بوده است.ببینید ، وقتی ما قطعنامه را پذیرفتیم ، یعنی دشمن را خلع سلاح کردیم ، دیگر باید آتش جنگ خاموش بشود . اما رذالت دشمن ما و خباثت قدرت های استکباری ، که نگاه کردند و به تصور بسیار خام خودشان ، که فکر میکردند الآن دیگر ملت و دولت در ایران ضعیف شدند . الآن با یک هجمه از پای در میایند . آن هم به بهانه ی اینکه منافقین را جلو انداختند که اینها ایرانی هستند . اما تمام تسلیحات ارتش عراق به کار گرفته شده بود . همه ی امکانات راهداری ، شناسایی ، اطلاعاتی در اختیارش بود . آمدند چه شکست مفتضحانه ای را متحمل شدند . و چه مقاومت مردانه ای از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ، دنیا تماشا کرد . ببینید ، الآن چرا این خباثت های غیر انسانی و رذیلانه را پیش کشیدند . تحریم ، افزایش قیمت ها ، با داشتن پادوهای داخلی ، به خدا از برخورد نظامی میترسند . بارک الله به افسر رشید سپاه اسلام ، سردار سلیمانی ؛ دیروز در یادواره ی شهدا در همدان ، چه حرفهای بسیار شیرین ، محکم ، منطقی ، دلنشینی ایراد کرد . جمعیتی که آنجا پای صحبتش بودند ، بسیار شاد شده بودند . یک موجی ایجاد کرد ، خطاب کرد به رئیس جمهور آمریکا : تویی که کارت قبل از ریاست جمهوری قماربازی بود ، تو ما را میترسانی؟ تو لایق نیستی که رئیس جمهور ما جوابت را بگوید . من به عنوان یک سرباز ایرانی ، به عنوان یک فرزند ، از فرزندان ایرانزمین ، من جوابت را میگویم . چه خیال خام در سر داری؟ . کجا قصد تحرک نظامی داری که ما بیخ گوش تو امکانات نداشته باشیم ؟ . ممکن است اقدام از شما باشد ، اما پایان کار را هرگز نمیتوانی کنترل کنی . اگر دست از پا خطا کردی ، در سرتاسر خاور میانه ، منافع شما را ، پایگاه های شما را ، امکانات وابسته ی به شما را در سرتاسر خاورمیانه ممکن است یکجا به آتش بکشیم ، اگر بدانی ما چه امکانات دفاعی داریم ، این حرفهای بی ربط را نمیزنی . ببینید ، من هفته های قبل هم عرض کردم بعضی از مومنین ، گاهی به خود من هم گاهی میگویند و گفتند که آقا ، اوضاع اقتصادی ممکلت اینجور است ، مقام معظم رهبری چرا مداخله نمیکند؟ . هیچ میدانید مومنین ، اخیراً مقام معظم رهبری اعضای دولت را احضار کرد .احضار کرد یعنی اینها را خواست ؛ رفتند به محضرشان . آنچه که در رسانه ها منعکس شده ، شاید یک دهم مطالبی باشد که مقام معظم رهبری در آن جلسه فرمود . خیلیشفاف و خیلی رُک و صریح قریب به این مضمون فرمود که : اگر نمیتوانید اداره کنید ، به دیگران واگذار کنید . من خیال میکنم اگر بخواهید میتوانید . و اگر میتوانید خودتان اداره کنید ، این که وضع اداره کردن نیست . خود رئیس دفتر رئیس جمهور ، 10 روز قبل اعلام کرد یک تغییراتی در دولت .بعد از 10 روز گفته بشود که فقط رئیس بانک مرکزی کنار گذاشته شد ، یکی دیگر آمد . آن هم چه ؟ به قول کارشناسان و افراد مطلع میگویند این آدمی که آمده سیف دوم است . یعنی فکرش همان فکر ، طراحی و ابتکارش همان . باید طراحی ها عوض بشود . باید یک تحول انقلابی ایجاد بشود . چطور ما در عرصه ی دفاعی به این درجه ی از اقتدار رسیدیم که دشمن جرأت برخورد نظامی نمیکند ؛ دنبال تحریم اقتصادی و دنبال مضیقه های اقتصادی میرود . ای رئیس جمهور محترم ، بیاور در کنار خودت افراد جهادی و بسیجی را که خودت عزت پیدا کنی . ملت ببینند که میتوانی اداره بکنی ؛ واقعاً خواسته ی ما این است . دیروز اجلاس میاندوره ای خبرگان بوده . هر شش ماه که یک اجلاس سالانه است ، در وسط ، یک اجلاس کوچکی برگزار میشود . این اجلاس اعضایش مرکب هستند ، از هیئت رئیسه ی خود مجلس خبرگان و رؤسای کمیسیون ها ، مخبرین کمیسیون ها ، اینها هستند که جمع میشوند . من هم به عنوان یک عضو کوچ در این جلسه عضو بودم . فرصتی داده شده به افراد برای صحبت کردن . دو نفر قبل از من صحبت کردند ، من نفر سوم بودم . واقعا دیدم آن دو نفر هم حرفهای دل من را زدند . من هم وقتی نوبتم رسیده ، گفتم عباراتنا شطّا و اشکالنا واحد . این ضرب المثل عربی است . تعبیرات مختلف بود ، اما حقیقتش یک چیز بود . گفتم حالا به یاد یک جمله افتادم که عبارات ممکن است که مشترک باشند ، اما درد دل همه مان یک چیز است ، و آن نحوه ی مدیریت در مسائل اقتصادی . ببینید ، وقتی وزیر صنعت و معدن و تجارت میذیرد فساد را در آن دستگاه ، و به قول خودش عذرخواهی میکند ، خب مگر جلوتر بیدار نبودید؟ خب پیداست که ناتوانی. نظام انقلابی ، ملت انقلابی ، مدیران انقلابی میخواهد . مدیران بسیجی میخواهد . اگر واقعاً خود رئیس جمهور اقدام بکند به یک خانه تکانی جدی ، خدا میداند که ما سخت تر از اینها را در ایام جنگ داشتیم . به مراتب گرفتاری ما در ایام جنگ بیشتر بوده در بُعد اقتصادی . اما یک مدیریت های جهادی در کار بوده ، پیش برده میشد.
یک مسأله ی نامناسبی چندی پیش در داخل قائم شهر در یک فضای بسته ، که هیچ تبلیغاتی هم واقعاً ما عبور میکردیم ندیده بودیم برای آن جلسه ، یک وضع نامناسبی پیش آمده بود در آن جلسه ، خب برخوردی هم شده و تذکرات جدی داده شده ؛ واقعاً بعد از تذکرات ، من خودم به این احساس رسیدم که دیگر تکرار نخواهد شد ؛ واقعاً قصد جدی از برگزارکنندگان آن جلسه ندیده بودم برای آن حرکت . یعنی میهمانی را دعوت کردند به هوای اینکه اهل قائم شهر است و مثلاً صاحب نامی شده در رشته ای کار کرده ، آوردند از او تجلیل بکنند . اما او آمده آنجا گوشه ی کُتش پرچم مثلاً شیر و خورشید بوده است . خب حالا آن آدم هم سابقه ی اقدامات انقلابی داشت قبل از پیروزی انقلاب ، ولی خب وابسته به یکی از گروه های سیاسی مثل نهضت آزادی و جبهه ی ملی و این چیزها بود . تفکراتش با تفکرات شما متدینین خیلی نمیخورد . حالا اینهایی هم که جلسه برگزار کردند ، واقعاً به این نتیجه رسیدیم که نمیدانستند او با این وضع وارد میشود . و تعبیر به اینکه پرچم شاهنشاهی به اهتزاز در آن جلسه درآمد ، من تحقیق کردم جویا شدم و فهمیدیم خیر ، اصلاً اینگونه نبود . او یک کلیپی از خودش داشت پخش میکرد ، داخل آن کلیپ ، که هیچ کسی هم نمیدانست از پیش که این کلیپ چیست محتوایش چیست . آنجا دیدند باز همان پرچم شیر و خورشید داخل آن کلیپ بود . الباطل یموت بتَرکِه . ما رها کرده بودیم این مسأله را . و مسئول وقت آموزش و پرورش ، خب یکی از جوانان متدیّن این شهر است . بچه ی انقلاب و جبهه و جنگ است . حالا آدمی زاد ممکن است اشتباهی هم بکند . ما برخوردمان باید تربیتی باشد ، برخورد انتقام جویانه که نباید داشته باشیم نسبت به همدیگر .آن بد است . وقتی احساس بکنیم که فردی ، خواسته ی ما را رعایت میکند ، باید از او استقبال بکنیم . ولی نمیبایست در سطح کلان و صحن مجلس و کلّ کشور کشیده شد.حالا من با استفاده از این فرصت و فضا از هر دو عزیز ، از هردو نماینده ی مجلس خواهش دارم هماهنگی و همدلی خود را تا پایان دوره ی نمایندگی حد اقل حفظ کنند . برخوردها باید متناسب با خصوصیات رفتاری و فکری و عملکرد افراد باشد . این قضیه ی اتفاقی که پیش آمده از سوی دستگاه اطلاعاتی و امنیتی هم ظاهراً گزارشی به دستگاه قضائی منعکس نشده ، برای اینکه آنها هم پیداست که خیلی اهمیت نداده بودند به قضیه . به نظر آنها هم مهم نرسیده بود . لذا وقتی که گزارش به دستگاه قضائی نرسد ، دستگاه قضائی و دادستان و رئیس دادگستری ، خب طبعاً نمیتواند ورود کند ، مگر گزارشی از دستگاه امنیتی و اطلاعاتید داشته باشد ؛ حالا کار به جایی برسد که بگویند مثلاً دادستان انقلابی میخواهیم و این دادستان نباید باشد ؛ خب این هم یک هتک حرمت از یک مسئول متدین انقلابی است . برای خاطر اینکه من میشناسم واقعاً و میدانم اگر گزارشی رفته بود قطعاً اقدام میکرد . چون گزارشی نرفته بود ، خب آنها هم طبعاً وظیفه ی قانونی برای اقدام نداشت . حالا چرا در مورد دادستان ما آن حرف زده شد ، خب برای خاطر اینکه قضیه در صحن علنی مجلس مطرح شده ، حالا رسانه های بیگانه ، داخل و خارج بزرگش کنند ، اصل ماهیت خیلی بزرگ نبوده است . قائم شهری ها دنبال پرچم شاهنشاهی نبودند و نیستند . و آنهایی که هنوز دل در گرو نظام شاهنشاهی دارند در جامعه ی ما جایگاهی ندارند .
((((((((((به تبع هرهفته خطبه های نمازجمعه قائم شهر مزیّن به اسامی شهدای شهرستان است که هفته ی پیش رو سالگرد شهادت آنها است ))))))))))))))) نثار ارواح این عزیزان صلوات .
{{بسم الله الرحمن الرحیم ؛ والعصر ؛ ان الانسان لفی خسر؛ الا الذین ءامنوا و عملوا الصالحات؛ و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر ؛ صدق الله العلی العظیم}}
پایان خطبه دوم//