خطبه های نماز جمعه بیست و دوم مرداد نود و پنج قائم شهر – آیت الله معلمی
خطبه اول:
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ سلامٌ علیکم جمیعاً و رَحمَةُ اللهِ و برکاتُه… ؛ أعوذُ بِلّله مِنَ الشَیطانِ الرَّجیم . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ . لا حولَ وَلا قُوَّةَ إلّا بِللّه ألعَلی العَظیم . حَسبُنَا الله وَ نِعمَ الوَکیل ، نِعمَ المولَی وَ نِعمَ النّصیر . الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ . ألصّلاةُ وَ السّلامُ عَلی سَیِّدِ النَّبیین ، حَبیبِ إلهِ العالَمینَ أبِی القاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد و علی عِطرَتِهِ وَ أهلِ بَیتِهِ أجمَعین .
قال الحکیمُ فی کِتابِهِ الکَریم: {{ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ؛ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ صَدَقَ اللهُ العَلیُّ العَظیم }}
خدای رحمان ، همه ی ما را که پناه می جوییم پناه دهد . استعاذه ، پناه بردن است به ذات اقدس اله ؛ {{ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ}} خدا به پیغمبر خطاب می کند ، پیغمبر و همه ی امّتانش پناه بیاورند ، پناه ببرند به ربّ فلق ؛ خب چرا فلق را؟ ؛ چرا ناس را ؛ چرا سایر مظاهر عظمت را پشت سر رَب ذکر میکند خدا ؛ برای این که انسان التفات کند به قدرت بالغه ی حضرت حق ؛ در این عالم هستی ، لا مؤثِّرَ فی الوجود اِلّاالله ؛ همه چیز از آنِ اوست؛خورشید اگر نباشد ، زندگی بر روی زمین نخواهد بود ؛ {{والشّمسِ وَ ضحیها }} ؛سوگند یاد میکند به خورشید تا بندگان خدا به عظمت این نعمت ، به اهمیت این موهبت بزرگ الهی التفات کنند ؛ اینجا هم {{قل اعوذ بربّ الفلق }}بگو پناه می برم ، پناه می آورم ، به پروردگار فروزنده ی صبح روشن ؛ یا به تعبیر دیگر ، پناه می برم به پروردگار شکافنده ی پرده ی سیاهی شب ، و پدید آورنده ی روز روشن . پناه می آورم به پروردگار سپیده دم . هریک از این معانی ، یک حقیقت را نشان می دهد ؛ حقیقت آن است که گردش افلاک ، گردش زمین ، خورشید ، ماه ، همه به قدرت بالغه ی اله ؛ ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری . تفسیر همان بیان ، خَلَقتُ الأشیاء لأجلک. همه چیز را برای توی آدمیزاد آفریدم . وَ خلقتُکَ لِأجلی ؛ تو را آفریدم که اطاعتم کنی ، تا در سایه ی اطاعت به مقامات عالیه ی انسانی برسی ؛تمرّد از خدا و فرمان خدا ، ذلّت می آورد ؛ هم در دنیا و هم در آخرت . اطاعت فرمان خدا ، عزّت می آورد . هم در دنیا و هم در آخرت . این دوتا سوره را معوّذتین می نامند . قل اعوذ بربّ الفلق و قل اعوذ بربّ الناس.دو هفته ی قبل عرض کرده بودیم مطالبی در این باره . من این هفته ی گذشته بر اساس اصراری که بعضی از دوستان قدیم ما داشتند ، یادواره ی شهدای منطقه ی هزارجریب ، آن هم با محوریت یک روستایی که زادگاه آباء و اجدادی مرحوم آیت الله العظمی حاج سید محمود شاهرودی رحمت الله علیه بوده و نوه ی ایشان هم آمده بود حضور پیدا کرده بود ؛ وعده داشتم آنجا ، توفیق حضور در جمع مومنین در اینجا را نداشتم ، در آن یادواره ی شهدا بودیم . ولی آن هفته ی قبل روایتی را عرض کردم که رسول خدا بیماری پیدا کرده بود ، جبرئیل و میکائیل هردو آمدند به عیادت . جبرئیل بالا سر نشست و میکائیل ،پایین پا . جبرئیل سوره ی فلق را قرائت نمود ، و میکائیل سوره ی ناس را .در فضیلت این دو سوره در منابع حدیثی ما از امامان معصوم ، تعبیرات گوناگون رسیده ، حکایت از اهمیت وعظمت این دو سوره دارد . امام باقر سلام الله علیه می فرمود هرکه در نماز شبش ، در نماز وترش ، این دو سوره معوذتین را به علاوه ی قل هو الله احد ، سوره ی توحید ،هر سه سوره را بخواند ، به آن آدم خطاب میشود : بشارت باد تو را ، خدای رحمان نمازت را پذیرفت . معوّذتین در نماز وتر ترک نشود به انضمام توحید . و همچنین در احادیث ما تأکید شد موقع خوابیدن ، و موقع بیدار شدن ؛ یعنی آخر شب ، اول روز . این هر دوسوره اگر تلاوت شود ، انسان از خیلی از آفت ها در امان خواهد بود . خیلی زحمت ندارد و حفظ کردنش هم آسان است ، برای با سواد ، برای بی سواد . چون طولانی نیست . فلق پنج آیه دارد و ناس هم شش آیه دارد . راحت میتوانی حفظ کنی ، ان شاءلله اگر مواظبت کردی که صبح و شام هر دوسوره را تلاوت کنی ، التماس دعا داریم که یادآوری کردیم خدمت شما . قل اعوذ ، بگو پناه می آورم ، بربّ الفلق . فلق در قرآن یک جا دارد فالق الإصباح . شکافنده ی صبح خداست . یک جا می فرماید فالق الحَبّ و النوی ، شکافنده ی دانه و شکافنده ی هسته . شکافنده ی دانه ، مثل اینکه گندم شکاف پیدا میکند ، جوانه ی سبز ازش می آید بالا . فالق الحَب خداست . کشاورز زمین را آماده کرد ، بذر را افشاند . اما شکاف دانه ، و رویش جوانه ی سبز کار خداست . نوی هم هسته ، همان تخم میوه ای مثل خرما . حالا خیلی از میوه جات دیگر ، تخم زردآلو ، تخم آلوچه ، می بینید که دانه شکافته میشود ، جوانه از او بالا می آید . اینها کار خداست . پناه می آوریم به خدایی که چنین قدرت دارد . پناه می آوریم از شرّ آنچه که آفریده است . آنچه که آفریده ، اعم است از انس و جن ؛ و همه ی حیوانات ؛ و همه ی آنچه که می آفریند . آیا در نظام هستی ، در نظام خلقت ، خدای رحمان شر آفریده؟ نه ، آنچه را که خدا آفریده خیر است ، اما می تواند شر هم بشود . آهن در زندگی انسان کاربرد فراوانی دارد .آیا نعمتی هست یا نیست؟ سنگ معدن ذوب میشود ، فلز آهن تحویل میدهد . در خیلی از جاها در زندگی انسان کاربرد دارد ، کمک میکند ، خدمت میکند ؛ اما گاهی از همین آهن کاردی تهیه میشود و شکم انسانی را هم میدرد . مخلوق الهی است ، میتواند در راه خیر هزینه و صرف بشود ، و میتواند هم در راه شر. حالا از هر مخلوق ، آنچه که شر متصور است به خدا پناه ببریم . وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ؛ از شرّ غاسق ؛ سیاهی شدید ؛ هنگامی که ورود پیدا بکند . حالا ان شاءلله در هفته ی بعد هم بیشتر توضیح خواهم داد راجع به این نکته . شب را خدای رحمان ، فرصتی برای استراحت و برای آرامش و برای تمدید قوا خلق کرده و آفریده است . مایه ی سکون باشد ، مایه ی آرامش ؛ اما متأسفانه عمده ی شُرور در زندگی بشریت ، نطفه اش در شب منعقد میشود ؛ بلانسبت ، افراد اراذل و اوباش ، میخواهند طارحی کنند برای دستبر به زندگی دیگران ؛ اتاق فکرشان معمولاً شب تشکیل میشود ؛ و اقدام به عمل جنایتکارانه هم در شب معمول است . با استفاده از تاریکی شب ، سوء استفاده کردن . تاریکی شب ، آرامش شب ، فرصتی است برای استراحت . این پناه بردن به خدا هم تنها لقلقه ی زبان نباید باشد . این به زبان آوردن ، مقدمه و زمینه ساز است ؛ باید با تمام وجود به خدا پناه برد . شما نگاه کنید در قضیه ی وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا ، خب حسنین بیمار بودند ، رسول خدا به عیادت آمد ، پیشنهاد فرمود که نذر کنید ، برای استشفا . نذر کردند ، امیرالمومنین و صدیقه ی اطهر ، سه روز روزه گرفتن ، روزه گرفتند ، اما افطاری خودشان را به مسکین و یتیم و فقیر دادند . حالا ، ببینید ، وقتی که دادند ، این انفاق را در راه خدا کردند ، فرمودند إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا ؛ یعنی ما از خدایمان خوف داشتیم ؛ درست است که روزه دار بودیم ، اما غذا بخوریم و افطاری داشته باشیم و سیر بشویم و دیگری گرسنه بماند ، ؛ میترسیم از آن روز سخت حساب خوف داشتیم . خب ببینید هم خوف داشتند ، هم پناه به خدا بردند ، هم عمل کردند ؛ آنوقت خدای رحمان ، فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَٰلِكَ الْيَوْم ؛ خداوند نگهدارشان خواهد بود از شرّ آن روز سخت . ما هم که بخدا پناه میبریم ، باید رد عمل از طریق عبودیت و بندگی ، و اخلاص و توجه به مبدأ و معاد ، سعی کنیم فطرت پاک انسانی خود را تقویت کنیم . فطرت اصلی انسان پاک و الهی است و گرایش توحیدی دارد . انسان باید با مراقبت ، با تزکیه ی نفس ، با رعایت مقررات دین خدا ، آن فطرت پاک را رشد دهد و تعالی ببخشد . زمینه های رشد و تعالی را با عمل ، با گفتار فراهم کند . باید زبان و دل هماهنگ و همسو باشد ، حرکت به سوی خدا و برای خدا و جلب رضای حضرت حق باشد . خدایا به لطف و کرمت آنی و لحظه ای ما را از یاد خودت غافل مگردان . پروردگارا همواره ما را در مسیر عبودیت و بندگی یاریمان بفرما . دعاهایمان را به کرمت مستجاب بگردان . گذشتگانمان را ببخش و بیامرز ؛ عزت اهل ایمان را محفوظ و مستدام بدار.
پایان خطبه اول//
_____________________
_____________________
خطبه دوم:
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الصّلاة والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقةِ الطّاهره سیّدةِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنةِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجة القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.
صلوات…
«« فی وصیت ابی جعفر لجابر الجُعَفی : واعلَمْ بأنّكَ لا تَكونُ لَنا وَليّا حتّى لَوِ اجتَمعَ علَيكَ أهلُ مِصرِكَ و قالوا : إنّكَ رجُلُ سَوءٍ لَم يَحزُنْكَ ذلكَ ، و لو قالوا : إنّكَ رجُلٌ صالِحٌ لَم يَسُرَّكَ ذلكَ ، و لكنِ اعرِضْ نَفسَكَ على كِتابِ اللّه ِ »»
آقا امام محمد باقر به مردی به نام جابر جُعَفی سفارش های فراوانی دارد ؛ همه حکیمانه ، همه تربیتی و همه آموزنده . بخشی و فرازی از آن سفارش و وصیت این است : جابر ، میخواهی دوست ما باشی ؟ ، میخواهی یار ما باشی ، میخواهی با ما باشی ؛ ملاکت باید مشخص باشد ؛ اگر همه ی اهل آبادی ات جمع بشوند و بگویند تو آدم بدی هستی ، نباید آزرده بشوی ؛ اگر همه جمع بشوند و بگویند تو آدم خوبی هستی ؛ نباید خوشت بیاید ؛ یعنی ملاک ، یک چیز دیگر باید باشد؛ ملاک تعریف و تکذیب مردم نباید باشد . بله ، تعریف و تکذیب مردم اگر منطبق بر آن ملاکی که خدا و پیغمبر تعیین کرد باشد ، خوب است و مؤیّد است ؛ اما اگر غیر از اینباشد خیر .اصل آن ملاک است ؛ اصل کدام ملاک است؟ آقا امام باقر به این جابر فرمود : جابر ، خودت را به کتاب خدا عرضه کن . فإن كُنتَ سالِكا سَبيلَهُ اگر رَونده ی راه قرآنی ، زاهِدا في تَزهيدِهِ آنچه را که قرآن نمیخواهد ، تو هم نخواهی و کنار بگذاری ، راغِبا في تَرغيبِهِ آنچه را که قرآن میخواهد و تشویق میکند تو هم پیرو آن باشی ؛ خائفا مِن تَخويفِهِ از آنچه را که قرآن میترساند بترسی ؛ فاثبُتْ و أبشِرْ استوار باش ، استوار باش ، و بشارت باد تو را پشتوانه ی محکم داری . پشتوانه ی محکم چیست؟ قرآن و معیار های قرآن . مثلاً از باب مثال ، قرآن میفرماید : یا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقولوا قَولًا سَديدا ؛ ای کسانی که ایمان آوردید ، خدا را ملاحظه کنید ، گفتار سدید داشته باشید ؛ با سین است ، نه با صاد . گفتار سدید را از آقا امام صادق سلام الله علیه پرسیدند یعنی چه . حضرت فرمود از همان ماده ی سَد ، دیوار نفوذ ناپذیر ، یعنی دیوار محکم ، قول سدید ، قول محکم ، یعنی بدون تعارف ، بدون شوخی ؛ سخن محکم باشد ؛ حق باشد ، حقیقت باشد ؛حالا قضاوت افراد مختلف است ؛ یکی میگوید آقا این حرف اینجا نبود بهتر بود ؛ یکی میگوید این حرف گفته نشده بود بهتر بود . دقت میکنید؟ اما قضاوت و ملاک این و آن نه ، ملاک نیست . سعدی میگوید دو چیز طیره ی عقل است ، دم فرو بستن به وقت گفتن ؛ موقعی که فرصت گفتن است ، اگرنگویی ، موقعی که فرصت ، فرصت سکوت است ، اگر بگویی ، خلاف حکمت میشود . باید از فرصت برای گفتن و باید از فرصت برای سکوت استفاده بشود. فرمود خودت را به کتاب خدا عرضه کن ، . فإن كُنتَ سالِكا سَبيلَهُ اگر رَونده ی راه قرآنی ، زاهِدا في تَزهيدِهِ آنچه را که قرآن نمیخواهد ، تو هم نخواهی و کنار بگذاری ، راغِبا في تَرغيبِهِ آنچه را که قرآن میخواهد و تشویق میکند تو هم پیرو آن باشی ؛ خائفا مِن تَخويفِهِ از آنچه را که قرآن میترساند بترسی ؛ فاثبُتْ و أبشِرْ فإنّهُ لا يَضُرُّكَ ما قِيلَ فِيكَ ؛ حالا هرچه می خواهن درباره ات بگویند ؛ و إن كُنتَ مُبائنا لِلقُرآنِ ، نعوذ بلله ، پناه بر خدا ، اگر از قرآن فاصله گرفته باشیم . گاهی آدم ها ، من ، شما ، دیگران ؛ گاهی بعضی از آدم ها ، می خواهند باب طبع شنوندگان حرف بزنند . شنونده خوشش بیاید ؛ اشتباه است ، خطاست ؛ باید فکر کرد خدا از چه چیزی خوشش می آید . گاهی ممکن است برادر دینی ات را نصیحت کنی. همه وظیفه داریم ، همه حق داریم همدیگر را نصیحت کنیم ؛ حتی النصیحة لِأئمّة المسلمین . حتی کسی که در جایگاه امامت و رهبری است ، اگر اقتضا کرد ، او را هم نصیحت کردن ، حق مومنین است ؛ اگر نصیحت نکنیم همدیگر را ما ، ملاحظه ی بی مورد داشته باشیم ، یک وقت چشم باز میکنیم ، گرفتار یک فتنه ، گرفتار یک فساد ؛ گرفتار یک انحراف میشویم . مومنین ، حتماً یادتان هست ، یا شنیده داشتید ، یک سال و چند ماه قبل ، مقام معظم رهبری کنار مرقد نورانی امام راحل ، سخن از تحریف امام داشت ؛ آیا شده تا الآن دیگران بیایند مشخص کنند کجاامام را تحریف کردند؟ حالا من مختصری را به مناسبت این هفته ای که پیش روست عرض میکنم ، کجاها امام را تحریف کردند . خیلی از جا ها متأسفانه . از کلام امام تفسیر غلط . دریافت و برداشت نادرست . امام شفاف بود ، امام کلامش نورانی بود . امام خالص بود . ولی بالاتر از پیغمبر خدا نبود . پیغمبر خدا چشم بست ، شروع کردند به تحریف رسول خدا ، شروع کردند به ایجاد انحراف ؛ چه کسانی؟ اصحاب پیغمبر. حالا فرمود: و إن كُنتَ مُبائنا لِلقُرآنِ فماذا الّذي يَغُرُّكَ مِن نَفسِكَ ؟ ؛ چه چیزی تو را فریفت که از قرآن فاصله بگیری و از سلیقه های خودت خوشت بیاید ؟ . در وصیت های امام صادق به محمدبن نُعمان ، آمده : يَا ابْنَ النُّعْمَانِ مَنْ قَعَدَ إِلَى سَابِّأَوْلِيَاءِ الله ، هرکه با کسانی بنشیند که اولیاءخدا را بد میگویند ، فَقَدْ عَصَى اللَّهَ ؛ معصیت کرد . مثل چه؟ مثل همانی که گفتند در مجلس شرابخوار ننشین . نه این که خودت نعوذ بلله شراب بخوری ، نه ، خودت که نمیخوری ، گفتند خودت نمیخوری در مجلس شرابخوار ننشین . اینجا امام صادق میفرماید: یک کسی که به اولیاء خدا بد میگوید ، همه ی حرف و سخن این بود ، آنهایی که در آن فتنه ، نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران می کردند و عکس امام راحل را اهانت کرده بودند ؛ آنهایی که در برابر اجرای قانون مقاومت کردند و ایستادند خلاف قانون و قانون شکنی کردند ، و با ایجاد فتنه و سی و هفت کشته ی انسان از هر دوطرف ، خط خود را از نظام ولایت جدا کردند ، همنشین خوب و صالحی نبوده و نیستند . در شرایطی که ما در عصر غیبت به سر میبریم ، ما به وسیله ی فقیه عادل سائلاً لنفسه ، حافظاً لدینه ، مطیعاً لأمر مولاه ، مخالفاً علی هواه ، ما به امامت و ولایت متصلیم . خدایا سایه ی این ولایت را بر سر این ملت مستدام بدار.
امام میفرمود منطق اسلام این است که سُلطه نباید از غیر بر شما باشد . سلطه یعنی تسلط ، استیلا ، استیلای فرهنگی ، استیلای سیاسی ، شما تحت سلطه ی غیر نباید باشید ، ابر قدرت ها میخواهند انسانیت انسان ها را تحت سلطه قرار دهند ؛ این مال امام راحل است . و هر مسلمانی مکلف است در مقابل آنها بایستد و سازش نکند . صحیفه ی نور ، جلد پانزده ، صفحه ی دویست و نه . حالا مسئولی از مسئولین جمهوری اسلامی بیاید بگوید : باید با دنیا همراه شویم . این باید با دنیا همراه شویم ، آقا انقلاب اسلامی آمد در برابر مکتب الحادی شرق و غرب ، عَلَم اسلام را ، عَلَم مقاومترا ف عَلَم استقلال و عزت را بلند کرد ؛ حالا ممکن است یکی احساس بکند واقعاً مرد این میدان نیست ، نمیتواند آرمان امام را پاسدار باشد ، اهدف امام را پیش ببرد ، خب اگر احساس میکند نمیتواند ، خودش باید کنار برود . نه اینکه سدّ راه ملت برای ادامه ی راه امام بشود . رهبر بزرگوار انقلاب ، در دیدار وزیر و معاونان و مدیران دستگاه و سربازان گمنام امام زمان ، همین هفته فرمود: ایجاد خط فاصل با رأس جریان استکبار ، یعنی آمریکا ، از مهمترین مبانی قطعی امام بزرگوار است ؛ یعنی مواظب باشیم ،آلوده نشویم ، متصل نشویم ، باید خط فاصل داشته باشیم با استکبار ، یعنی آمریکا ، این از مهمترین مبانی قطعی امام راحل است و این مسأله جای هیچگونه مسامحه ، سهل انگاری ندارد . خب خودشان هم مسئولین میفرمایند انتقاد بکنید ،اما تخریب نکنید . نمیدانیم منظورشان از انتقاد چیست؟ فقط تعریف است؟ تعریف بکنیم یعنی انتقاد؟ و اگر اشکال کار را بگوییم یعنی تخریب؟خب وزیر امور خارجه ی ما داخل همین هفته فرمود: تقریباً هیچ معاهده ای را در دنیا پیدا نخواهید کرد که همه ی طرف ها مفاد آن را اجرا کرده باشند . یعنی اگر آمریکا بعضی از مفاد این برجام را عمل نکرد ، یک چیز طبیعی است.میگوید: تقریباً هیچ معاهده ای را در دنیا پیدا نخواهید کرد که همه ی طرف ها مفاد آن را اجرا کرده باشند ؛ یعنی معمولاً شانه خالی میکنند از انجام معاهدات . خب همین حرف نقض دارد . الآن در این برجام ، جمهوریاسلامی تعهداتی را پذیرفت ، خود آمریکایی ها میگویند ایران به تعهداتش عمل کرد . ما هم که قرص و محکم گفتیم و میگوییم که آقا ما پایبندیم به تعهدات . پس این که بگوییم در دنیا هیچ معاهده ای را پیدا نمیکنی که طرفین پذیرفته باشند و عمل کرده باشند ، مورد نقضش همینجا . ما ، جمهوری اسلامی به پیمان ، به معاهده به تعهد ، عمل کردیم ، ولی طرف مقابل نکرد . خب حالا شاید هم واقعاً توان و هوشیاری شان بیشتر نبود ، طراحی و پیشبینی اینکه اگر طرف مقابل عمل نکرد ما چه کنیم و چه باید بشود ، پیشبینی نشده . خلاصه حق این ملت ، حق این رزمندگان ، حق این شهدا ، حق این آسیب دیده های جنگ ، خیلی از این آسیب دیده های جنگ ، نرفتند حتی درصد هم نگرفتند . تحت پوشش بنیاد شهید و امور ایثار گران هم بعضی ها نیستند . در همین همسایگی ، عزیزی آسیب دیده ی جنگ ، دیدیم مدارکش را ، من خودم به چشم خودم دیدم ، حضورش در صحنه های دفاع ، آسیب دیدگی ها ، اما متأسفانه به موقع اقدام نکرده بود و درصدی دریافت نکرد ، در اثر همان آسیب دیدگی از دنیا رفت . خدای رحمان ، او و همه ی آسیب دیده های دوران دفاع مقدس را غریق رحمت و رضوان بفرماید ان شاء لله .
مومنین ، صرفه جویی ، صرفه جویی در مصرف آب و برق ، همه جا ، خانه ، و مخصوصاً اماکن مذهبی ، مساجد ، حسینیه ها ؛ بعضاً مومنین می آیند گِله میکنند که آقا آمدند گاز را ، آب را قطع کردند ، اما آن سمت قضیه را نمیگویند ، بعضی از مساجد بی احتیاطی میشود ، آب لوله باز میماند ، آب هدر میرود ، آقا باید احساس مسئولیت کرد ، عزیزانی که دست اندر کارند در مساجد ، عزیزانی که اعضاء هیأت امنا هستند ، باید احساس مسئولیت بکنند ، مبادا در مصرف آب ، گاز ، برق ، اصراف بشود ، همه ی اینها باید به اندازه مصرف بشود ، بیش از اندازه مصرف شدن ، حالا من قرص و محکم نمیگویم حرام ؛ بله ، اصراف و تبذیر را خدا در قرآن نهی کرد ، نهی الهی هم حرمت می آورد ، باید پرهیز کرد از اصراف و از تبذیر .
اسامی شهدای این هفته را عرض کنم خدای رحمان همه ی عزیزان شهدا را غریق رحمت بفرماید : (((به تبع هر هفته ، خطبه های حضرت آیت الله معلمی مزّین به نام شهدای شهرستان است که هفته ی ماضی ، و چند روز پیش رو ، سالگرد شهادت ایشان بوده است.))) غریق رحمت و رضوان حضرت حق باشند ، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد…
{{ بسم الله الرّحمن الرّحیم وَالْعَصْر إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ. إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ صَدَقَ اللهُ العَلیُّ العَظیم}}
پایان خطبه دوم//