خطبه اول:
سلام علیکم جمیعاً و رحمة الله و برکاته
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله ربّ العالمین الصلوة و السلام علی سید النبیِین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمد (ص) و علی عترته و اهل بیته اجمعین!
قال الحکیم فی کتابه الکریم
بسم الله الرحمن الرحیم
« لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»
امیدواریم خدای رحمن آنی و لحظه ای ما را از یاد خودش غافل نسازد! همه ما را در مسیر عبودیت و بندگی یاری بفرماید! گذشتگانمان را به کرمش ببخشد و بیامرزد! نثار ارواح کلیه گذشتگان اهل ایمان، حق داران جمع نمازگزاران بویژه عزیزان شهداء، امام راحل صلوات!
(صلوات)
در آیه اول سوره مبارکه حدید در مورد تسبیح ذات اقدس اله بود که سه یا چهار هفته گذشته درباره تسبیح مطالبی به عرض رسیده است. «سبح لله ما فی السماوات والارض و هوالعزیز الحکیم» تسبیح میگویند خدا را آنچه که در آسمان و زمین هستند، او عزیز است و حکیم! عزیز یعنی قدرت شکست ناپذید، حکیم است وکارهای او همه با حکمت و صاحب یک تدبیر محکم!
آیه امروز « لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ » مجددا تاکید بر سلطنت عالم برای خود خداست. «« لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ» ملک یعنی سلطنت و اختیار داری، یعنی حاکم اصلی بر آسمان و زمین! این ستارگان را بر صفحه آسمان تماشا میکنید، این ماه و خورشید را می‌نگرید، تدبیر حرکت خورشید یا ماه یا زمین، همه اینها به اراده حضرت حق است. «« لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ» اوست که زنده می‌سازد، اوست که میمیراند، البته در آیات بعد اوصاف زیادی برای خدا بیان شده است، یعنی ذات اقدس اله اوصاف ذاتی و ثبوتی و جلالیه و جمالیه خود را در این سوره بخصوص بیشتر بیان کرد. روایتی است در اصول کافی، سلسله سند به عاصم ابن حمید می‌رسد که او میگوید: «سئل علی بن الحسین عن التوحید»از امام زین العابدین (ع) درباره توحید پرسیدند، که قدری برایمان از توحید بعنوان اولین اصول دین بیان کن! ایشان فرمودند :«ان الله علم انه یکون فی ءاخر الزمان اقوام متعمقون» خدا می‌دانست در دوره آخر الزمان اقوامی می‌آیند که با تعمق (یعنی در مسائل با تعمق فکر میکنند) فانزل الله ، خدا نازل ساخت قل هو الله احد را ، والایات من سوره الحدید الی قوله علیم بذات الصدور، آیات اول تا ششم سوره حدید، همه در باره اوصاف ثبوتیه، جلالیه حضرت حق است. بعد از دو وصف عزت و حکمت، مالکیت و تدبیر عالم که در تصرف اوست مطرح است. یحیی و یُمیت! صیغه مضارع است و دلالت بر استمرار دارد، همواره زنده می‌سازد و میمیراند، یعنی آمد و شد دنیا، میبینید که همین دیشب اگر بروید از بیمارستانها بپرسید چند نوزاد بدنیا آمد و چند نفر فوت شدند، همواره در حال آمد و شد! استمرار دارد.این حیات دست خداست. گاهی ما مسامحتاً می‌گوییم فلان طبیب واقعا نجات داد، حیاتی دوباره داد به فلانی، هنر طبیب این است که بیماری را بشناسد و خاصیت گیاهان، حتی احجار، خیلی از سنگ ها را خورد میکنند و پودر میکنند و از او حبّات درست میکنند که خاصیت دارد. هنر علما و دانشمندان و هنر دانش در شناسایی خواص گیاهان و موجودات، هیچ بیماری در دنیا نیست مگر اینکه درمانش هم در این دنیا وجود دارد، منتهی یک بخشی را بشر شناسایی کرده و حتی یک بخشی را نشناخته و به مرور و به تدریج شناسایی میکند. او داروی مربوطه را که خدای رحمان خاصیت خاص را در او نهاده به بیمار میدهد و بیمار شفا پیدا میکند. شفا دهنده خداست که در آن گیاه یا در آن سنگ این خاصیت را قرار داده بود. یک داستانی در مورد هارون الرّشید است که طبیب شفا میدهد یا خدا؟ جالب است که بشنوید. هارون الرشید در قسمت پایانی عمر که بیماری سختی پیدا کرد در خراسان بود. قبرش هم کنار قبر آقا امام رضا (ع) است. مثل بعضیها که کنار قبر پغمبر(ص) دفن شدند. هارون بیمار شده بود و یک طبیب صاحب نامی در توس بود. او را احضار کرد. از جمله آوازه آن طبیب این بود که وقتی می‌آمد بیمار را ببیند، اول می‌گفت که بیمار در ظرف شیشه ای ادرار کند و با بخشی از تشخیصش با مشاهده ادرار بیمار بود. هارون دستور داد او را بیاورند. قبل از آن که طبیب بیاید هارون دستور داد سه-چهارتا شیشه از ادرار افراد سالم گرفته شود و ادرار خودش را داخل یک شیشه در کنار این شیشه ها بگذارند تا وقتی طبیب آمد همه را نگاه کند. همین اتفاق افتاد، طبیب آمد و شیشه ها را نگاه کرد و یکی یکی را برانداز کرد تا به آن شیشه‌ای که مربوط به هارون بود رسید، شیشه را که نگاه کرد گفت: به صاحب این شیشه بگویید وصیتهایش را بکند، نیرویش مزمحل شده و بنیه‌اش فرو ریخته است. هارون هم سختش آمد و هم میخواست به طبیب بگوید که همه چیز را تو نمی‌فهمی! فی البداحه این را گفت، هارون یک آدم معمولی هم نبود! اینهایی که مستکبر و قلدر هستند خداوند به اینها یک مواهب و سرمایه‌هایی داده، منتهی این سرمایه‌های الهی را درست به کار نمی‌گیرند. هارون گفت: طبیب با درمانش نمی‌تواند مرگ را اگر آمده دور سازد،چه میشود طبیب بیماری ای را که درباره دیگران درمان میکرد خود به همان بیماری می‌میرد. یعنی طبیب بهخودش ننازد، همان بیماری را که در مورد دیگران درمان میکرد ، خودش به همان بیماری می‌میرد، یعنی اگر واقعا شفا به دست اوست چرا خودش را شفا نمی‌دهد؟ البته این حرفش راست هست. شفا دست خداست! یحیی و یمیت! اوست که زنده می‌سازد، اوست که میمیراند. بعد در شهر شایعه شد که هارون مرد! این شایعه به قصر هم رسید و هارون هم مطلع شد. دستور داد که چهارپای مخصوص او را بیاورند، هارون را کمک کردند که سوار بر مرکب بشود، وپای را در رکاب گذاشت با بر زین بنشیند؛ حیوان دو زانو افتاد و هارون گفت که مرا برگردانید، شایعه پراکنان درست میگویند، دیگر کارم تمام شده. بعد گفت که بروید کفن بیاورید، چند جور کفن آوردند. یک نوع کفن را پسندید در حالیکه هنوز زنده است. تفرعن دارد و نمیخواهد در هر کفنی پیچیده شود و همانجا که دراز کشیده بود گفت همینجا داخل اتاق قبر بکنید.قبر کندن و خودش هم زنده است و نگاه میکند به داخل قبر و هی پشت سر هم میگوید «ما اغنی عنی سلطانیه»«ما اغنی عنی مالیه» نه مال و سلطنت و قدرتم، هیچ کدام نمی‌تواند نجاتم دهد و کارگشاه باشد برای من. یک وقتی انسان درست می‌فهمد که دیگر فرصت از دست رفته است. آن ایامی که میبایست می‌فهمید و درست عمل میکرد دچار غفلت و غرور بود، حالا فهمیده و پایان کار خود را می‌نگرد، و به زبان هم می‌آورد، که نه سلطنتم و مالم ، هیچ چیز برایم فایده ندارد! آری انسان فقط و فقط با عمل خویش می‌رود، وگرنه، از مال دنیا دست خالی می‌رود مگر آنچه را که پیشاپیش در خیرات هزینه کرده باشد، پروردگارا همه ما را در مسیر عبودیت و بندگی خودت یاری بفرما!
{{بسم الله الرحمن الرحیم قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ صدق الله العلی العظیم }}
پایان خطبه اول//
خطبه دوم:
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الصّلاة والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقةِ الطّاهره سیّدةِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنةِ أجمعین و علی علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجة القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.
صلوات…
عَن الرّضا علیه آلاف التحیّةِ وَالثّناء أنّهُ قال:[ مَن حاسب نفسه رَبِح، ومَن غَفَل عنها خَسِر] ؛
بیستم ماه جمادی ، جلوه گاه کوثر است …………… روز میلاد سعید دختر پیغمبر است
دیگران را روز مادر بی سند باشد ، ولی ………………با سند ، سادات را آن روز روزِ مادر است
یا فاطمه ؛ ای منشأ خیر و برکات………………مِهرِ تو بوَد قبولیِ صوم و صلاة
فرمود نبی خدا گناهش بخشد ،………………هرکس که برای تو فرستد صلوات
در قسمت پایانی سال قرار داریم . سال شمسی و در آستانه ی حلول تحویل شمس به برج حَمَل ، آغاز فصل بهار و رویش مجدد طبیعت . آنهایی که اهل تجارت و داد و ستد و حساب و کتاب یا حتی بعضی از ادارات دولتی در قسمت پایانیِ سال ، محاسبه ای دارند . تراز مالی تهیه میکنند . درآمد چقدر و هزینه چقدر بوده . ضرر و سود داشتیم . عاقلانه هست محاسبه . آقا امام رضا سلام الله علیه میفرمود: [مَن حاسبَ نَفسَه ، رَبِحَ] هرکه خودش را حساب بکشد ، سود بُرده . هرکه از حسابرسی خود غفلت بکند [خَسِرَ] زیان دیده . اگر امور مالی را ترازنامه تهیه میکنیم و محاسبه داریم . امور اخلاقی و رفتاری ، که امسال گذشته چه کردم و سال نویی را که پیش رو دارم ، چه چیز من نو بشود . چه چیز من تحول پیدا کند . یک دعای کوتاهی که برای لحظه ی سال تحویلی وارد شده همه حفظید به حمدالله . یک مقداری من بازتر در باره ی نوروز ، جملاتی را عرض کنم . مردی به نام مُعَلّی بن خُنَیس ، میگوید : ««دَخَلْتُ عَلَی الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع یوْمَ النَّیرُوزِ ، فَقَالَ أَ تَعْرِفُ هَذَا الْیوْمَ قُلْتُ یوْمٌ تُعَظِّمُهُ الْعَجَمُ وَ تَتَهَادَی فِیهِ»» ؛ میگوید: من روز نوروز بود رفتم پیش امام صادق ، حضرت از من پرسید که میدانی امروز چه روزی است؟ میگوید من در پاسخ گفتم که روزی است که عجم ها این روز را بزرگ میشمارند و به دیدار هم میروند و هدیه برای همدیگر میبرند . آقا امام صادق فرمود: وَ الْبَیتِ الْعَتِیقِ ، قسم به آن خانه ی قدیمی ، یعنی کعبه ، بیت عتیق ، کعبه است ، چون اولین خانه در روی زمین است . اولین بنا در روی زمین است . قسم به آن خانه ، مَا هَذَا إِلَّا لِأَمْرٍ قَدِیمٍ ، نیروز ، ریشه دار است . امر قدیمی دارد . هُوَ أَوَّلُ یوْمٍ طَلَعَتْ فِیهِ الشَّمْسُ ، اول لحظه ، اول روزی که خورشید بر زمین تابید ، روز نیروز ، نوروز بود . تابش خورشید منشأ حیات است . در همین بیان فرمود: وَ هَبَّتْ فِیهِ الرِّیاحُ ؛ اگر خورشید نتابد ، نه ابری پیدا میشود و نه بادی و نه بارانی ؛ ابر و باد و باران ، به برکت خورشید است . خورشید بر صفحه ی اقیانوس ها میتابد ، در نتیجه آب دریا تبخیر ، بخار متساعد میشود ، به هوای سرد رسیده تبدیل به ابر میشود و خود تابش خورشید موجب حرکت هوا و پدید آمدن باد میگردد. همه ی اینها به وسیله ی خورشید است . أَوَّلُ یوْمٍ طَلَعَتْ فِیهِ الشَّمْسُ وَ هَبَّتْ فِیهِ الرِّیاحُ ، وَ خُلِقَتْ فِیهِ زَهْرَةُ الْأَرْضِ ؛ اصلاً رویش زمین و گیاه و نبات زمین ، آغازش از نیروز ، از نوروز است . بی جهت نیست که میگویند باد بهار باد حیات بخش است . نسیم حیات بخش است . برای اینکه از اول ، آغاز حیات هم باد بهاری بود . اسْتَوَتْ فِیهِ سَفِینَةُ نُوحٍ عَلَی الْجُودِی ، همین روز است که کشتی نوح پیغمبر ، کنار کوه جودی ساحل گرفت . وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی نَزَلَ فیه جبرئیلُ علی النّبی ، آغاز نزول وحی ، {{بسم الله الرحمن الرحیم ، اقرأ بسم ربّک الذی خَلَق}} بعثت خاتم انبیا محمد مصطفی «ص» ، ، بعد ، وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی حَمَلَ فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ ص أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ص عَلَی مَنْکبِهِ ، همین نوروز بود ، که رسول خدا علی را بر شانه ی خود برداشت برای افکندن بت ها از سقف کعبه . چرا به عکس نشده بود ؟ علی جوانتر بود ، پیغمبر سالمندتر بود ؛ چرا پیغمبر بر شانه ی علی قدم نگذاشت؟ برای اینکه ببینند و حجّت باشد و عبرت بگیرند ؛ من یک وقتی گفتم موقعی که امام راحل مقام معظم رهبری را به عنوان امام جمعه ی اصلی تهران ابلاغ داده بود ، گفتم خیلی از بزرگان بودند ؛ شخصیت های مهم بودند . شهید بهشتی رحمة الله علیه در تهران زنده بود و به شهادت نرسیده بود ؛ آیت الله موسوی اردبیلی بود در تهران ؛ آیت الله هاشمی رفسنجانی بود در تهران ؛ شخصیت های فراوانی بودند . معنا داشت ، نکته داشت ؛ امام میخواست به بقیه بنمایاند ؛ ولی خب بعضی ها خوششان نیامد و پشت سر من حرف زدند و بعضی ها هم حضوراً دعوا کردند . خیلی خب ؛ آدم فهم خودش را نباید کتمان بکند ، حالا یکی هم خوشش می آید و یکی هم بدش می آید . ببینید ، پیغمبر چرا علی را بر شانه ی خود بر میدارد برای پایین آوردن بت ها از کعبه؟ علی جوان بود ، اگر پیغمبر پا بر شانه ی علی میگذاشت ، یک چیز طبیعی جلوه میکرد ؛ یک چیز خارق العاده ای دیگر جلوه نمیکرد . ولی وقتی که علی پا بر شانه ی پیغمبر بگذارد ، میشود یک امر غیر طبیعی ؛ میشود دارای پیام برای همان مردم و برای آیندگان . خلاصه مسائل و اتفاقاتی که در روز نوروز بوده ، اینها را برشمرده تا در نهایت میفرماید : وَ ما مِن یوم نیروز ، هیچ نوروزی نمی آید ، «إلّا وَنَحنُ نتوقّعُ فیه الفرَج» ؛ ما انتظار و آرزوی ظهور حجت حق ، یعنی آغاز ظهور ولی الله الأعظم در چنین روزی اتفاق خواهد افتاد . از اعمال نوروز ، در درجه ی اول مستحب است غسل ، نظافت ، نه تنها نظافت بی نیت ، نه ، نظافت همراه و توأم با غسل مستحبی ؛ پاداش اخروی داشته باشد . لباس تمیز پوشیدن . اگر شده لباس نو ، اگر نشده لباس تمیز . روزه گرفتن ؛ گاه تصور میشود که عید برای صِرف خوردن است . عید نوروز هم مثل عید غدیر ، روزه اش مستحب است . اگر انسان موفق بشود روز نوروز را روزه دار باشد فضلی دارد ؛ صله ی ارحام . دعای کوتا معروف را که حفظید . یک دعای دیگر ، البته ادعیه ی فراوانی دارد روز نوروز در مفاتیح الجنان هم آمده . یک دعای کوتاهش را عرض میکنم: [اَللّهُمَّ هذِهِ سَنَةٌ جَدیدَةٌ] خدا ، الآن این لحظه سال نو آغاز شده ، [و اَنْتَ مَلِکُ قَدیم] و تو سلطان ازل و ابدی ، قدیمی ،همینی که در سوره ی مبارکه ی حدید آمده بود . [اَسْألُکَ خَیْرَها وَ خَیْرَ ما فیها] ؛ خدا از تو مسألت دارم خیر این سال را ، خیر آنچه را که در این سال واقع میشود متوجه ما بگردان ؛ [وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّها وَ شَرِّ ما فیها] ؛ گاهی واقعاً بعضی از سالها با حوادث ناگوار و تلخ ، مثل همین سال 1395 که دارد منقضی میشود ، حوادث تلخ فراوانی متأسفانه اتفاق افتاد . از این حادثه ی قطار دامغان گرفته ، از آن حادثه ی پلاسکو ، جلوتر ، فصل تابستان آتش سوزی های پتروشیمی ها ؛ اخیراً پُست برق علی آباد ، طوفانی که اینجا آمده بود ؛ مومنین ، باد نعمت است ؛ اما چرا گاهی باد موجب خسارت میشود ؟ این همانی است که امیرالمومنین میفرمود: [اللهمَ اغفِرلی الذّنوب الّتی تُغَیِّر النِّعَم] ؛ خدا ، آن گناهانی که نعمت را تغییر میدهد ، یعنی نعمت را به جای نعمت بودن ، مبدّل به یک عذاب میکند ؛ آن گناهان را از ما دور بدار وببخش و بیامرز . شهر به نام ولی الله الأعظم امام زمان سات . ظهر جمعه ، خب بحمدالله مصلی پُر است ، اما بِالنّسبة به جمعیت ، واقعاً خیلی خسارت داریم ؛ مومنین ، شده یک بار هم این تصمیم را بگیرید ، امر به معروف … ؛ در این دید و بازدید های ایام عید ، حداقل فامیلها و آشنایان و دوستانی را که دیدار میکنید ، به دیدار شما می آیند ؛ راجع به نماز سفارش کنید ؛ نه تنها نماز جمعه ، بلکه اصل نماز و یاد خدا . معاذ الله ، پناه بر خدا اگر انسان از یاد خدا غافل بشود و بعد توقّع رحمت و رضوان داشته باشد . بسیار کار سخت و دشوار میشود . نماز یومیه ، نماز مساجد ، نماز جماعت ، به ویژه نماز جمعه که مشهد عام مسلمین است . {{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}} ای کسانی که ایمان آوردید ، هنگامی که اعلام میشود نمازجمعه برپاست ، بشتابید به یاد خدا . این برای شما بهتر است . وقتی میفرماید {{ذروالبیع}} چرا در میان همه ی اشتغالات ، بیع را ذکر کرد؟ میفرماید خرید و فروش را رها کنید بیایید برای نماز . چرا بیع؟ چه خصوصیتی دارد ؟ روشن است ، خصوصیت بیع این است ، که زمان کم میبرد و گاهی سود فراوان می آورد . با آنکه زمان کم می برد و سود زیاد می آورد ، این را هم رها کنید ؛ سفر رفتن ، قبل از ظهر جمعه مکروه است . کراهت دارد . اگر خدای ناکرده یک اتفاقات تلخی افتاد برای کسی ، میگوید خب چرا چنین شد . اگر آداب دینی اش را یک قدری آشنا بشود ، یک قدری پایبند بشود ، ان شاء الله کمتر گرفتاری میبیند . قبل از ظهر جمعه مسافرت مکروه است و بعد از نماز جمعه آزاد میشوند . بعضی ها اصلاً دریافت استحباب کردند . {{فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ}} حرکت کردن و هرجا دلشان خواست ، رفتن ، بعد از نماز باشد .
و اما راجع به مناسبت ها و بعضی از مسائل ، ما شرایط انتخابات را در پیش داریم ، هم انتخابات شورا و هم انتخابات ریاست جمهوری ؛ هردو هم مهم است . مهم تر از همه حضور ملت در صحنه ، و دیگر اینکه بدانیم واقعاً فرصتی را قانون اساسی برای ما پدید آورد برای اداره ی کشور ، رأی مردم اثر گذار است واقعاً . گذشت آن ایامی که هرکسی را دولت بخواهد سر کار بیاورد . نه ، الآن واقعاً خود مردم هستند ، اعضای هیأت اجرایی ، اعضاء نظارت ، برگذار کنندگان ؛ وخود مدیران و فرمانداران و بخشداران ؛ آدم های متدیّن و اهل نماز و روزه . نعوذ باالله که اهل خیانت به رأی مردم باشند ؛ نه ؛ نیستند ؛ رأی ، رأی است واقعاً ؛ هرکسی را مردم پسندیدند از صندوق بیرون می آید .
نسبت به شرایط موجود خب توقع ندارند که آدم حتی گله کند ؛ برای اینکه گلِه را هم ایجاد شقاق و نقار تعبیر میکنند. حالا از یک سمت میبینیم که مقام معظم رهبری میفرماید راجع به اقتصاد مقاومتی ، سال گذشته را سال اقتصاد مقاومتی اعلام کرده بودند . اما متأسفانه چون هیچ اتفاق نیافتاد ، آمدند امسال را فرمودند: اقتصاد مقاومتی ، اقدام و عمل ؛ یعنی حرف نزنید ، عزیزان ، مسئولان ، بروید دنبال کار . اینجور نیست که کسی بگوید آقا اقتصاد مقاومتی یک چیز خیالی است ، وگرنه در خارج نیست و این ها . نه ، خدا میداند مصادیق فراوانی دارد . برنامه ریزی میخواهد ، اراده میخواهد ، وارد کردن کالاهای غیرضروری را محدود کردن ، تقویت کردن تولید در داخل . نه اینکه در و دروازه را برای وارد کردن کالای چینی باز کردن و آن وقت تولیدات داخل نتوانند رقابت بکنند . آقا اخیراً فرمود که کارهای ضروری اقتصاد مقاومتی ، آنگونه که میبایست انجام نشد . خب این حرف را اگر بنده و امثال بنده جلوتر میگفتیم ، میگفتند آقا اینها مخالف دولتند ، نه والله ، مخالف نیستیم ؛ بخدا به ربّ کعبه ، آرزو و انتظار توفیق دولت را داریم ؛ دولت موفق باشد ، ملت و نظام و کشور موفق است ؛ اما متأسفانه دست اندرکاران ما ، نمیخواهند اشکالات کار را بپذیرند . همواره میخواهند یا حواله به گذشته بکنند یا به گونه ای توجیه بکنند . آنوقت متقابلاً سخنگوی دولت می آید میفرماید که : در اجرای اقتصاد مقاومتی ، انتظار داریم از فرزندان پرتلاش نظام تشکر شود . مقام معظم رهبری میگوید آنگونه که باید عمل بشود نشده ، ایشان ولی میفرماید که مثلاً باید تشکر کنید ، چرا تشکر نمیکنید . نمیدانیم .
واقعاً گفتن و شرح دادن هم تلخ است ؛ وزیر محترم اطلاعات داخل همین هفته گفت : بیش از هشتصد میلیارد تومان از برداشتی های نامشروع صندوق قرض الحسنه ی فرهنگیان را بازگرداندیم . حالا چقدر هنوز مانده است که باز نگرداندند ، این مبلغ را بازرگرداندند. خب اینها فساد نیست ؟ این ها مصادیق فساد است دیگر . بعد ، آقای سخنگوی دولت میفرماید : برای دادن یارانه ی بیشتر ، باید بنزین و گاز را گران کرد . آخر بعضی ها گفتند که مثلاً اگر دولت دیگری سر کار بیاید ، یارانه را افزایش میدهد ، سخنگوی دولت میفرماید که اگر یارانه را بخواهیم افزایش بدهیم ، معنایش این است که بنزین و گاز را گرانتر بکنیم . خب گاز را گرانتر گردید ، یارانه که افزایش پیدا نکرد ؛ منحصر که نیست به افزایش قیمت گاز و بنزین ، بلکه آن سمت از هزینه ی جاری و تشریفاتی کم کردن . متأسفانه ما در هزینه های جاری ، در سفرهای خارجی میخواهیم با کشورهای پیشرفته ی دنیا رقابت داشته باشیم . من یک سفری را شاهد بودم ، که از هندوستان بالای یک میلیارد و سیصد و میلیون جمعیت ، سه نفر آمده بودند در یک اجلاس بین المللی ، ولی از جمهوری اسلامی آن ایام پایین شصت میلیون جمعیت ، شش نفر رفته بودند . هزینه های ما سنگین است . و نکته ی دیگری را جناب نوبخت سخنگو فرموده بود که : سال گذشته اعتبارات عمرانی بیشتر بود از اعتبارات جاری . خب این را هم بفرمایید که اعتبارات عمرانی بیشتر مصوّب شده ، چقدر تخصیص پیدا کرد ؟ متأسفانه اعتبارات جاری ، تمامش تخصیص پیدا میکند ، ولی اعتبارات عمرانی ، گاهی بیست درصد ، گاهی ده درصد ، گاهی سی درصد ، تخصیص پیدا میکند ؛ در هرصورت…
از جمله مسائل این ایام ، کاروان راهیان نور ، آقا فرمود که خاطره های دفاع مقدس ، ثروت است ، باید حفظ کنیم ، سرمایه است ، باید نگه بداریم . دشمن میخواهد ما روحیه ی دفاع نداشته باشیم . دشمن میخواهد ما از دوران دفاع مقدس ، غفلت کنیم ، فراموش کنیم ؛ اما نباید خواسته ی دشمن اتفاق بیافتد.
میفرمایند ما با برجام به تجارت جهانی رسیده ایم ، آیا واقعاً هنر است که ما صرفاً وارد بکنیم ؟ تجارت جهانی چیست؟ اگر یک هواپیما به ما دادند ، مثلاً ذوق زده بشویم ؛ بلی هواپیما نمیتوانیم بسازیم الآن شاید ، باید بیاوریم ؛ اما کشوری ، ملتی ، دانشمندانی که موشک هایشان از مرز دوهزار کیلومتر دارد عبور میکند ، میتوانند ، اگر واقعاً اراده و سرمایه گذاری و برنامه ریزی باشد ، میتوانیم ما هم برسیم . اینگونه نیست که برای فرانسه و آمریکا از آسمان آمدند پایین ساختند . نه ، همین بشر ساخته بود . نیاز به همّت و عزم و اراده برای روی پای خود ایستادن . من مُرده ی رسیدن آن روزم . یعنی آرزوی اینچنینی داریم واقعاً که ملت انقلابی باید روی پای خود بایستد ، نباید هیمشه چشمش به بیرون و به بیگانه باشد ؛ به دست دشمن ؛ آنها به ما رحم ندارند ، آنها میخواهند ما را ذلیل و منکوب ، و ارزشهای سی ساله ی ما را بر باد بدهند ، تا مثلاً مشکلات معیشتی و اقتصادی ما را حل کنند . و حال آنکه میشود ؛ اگر واقعاً اراده باشد برای حل مشکلات ، و تمام هَمّمان را برای مذاکره نگذاریم که آقا فرمود: بعضی از مسئولین ما اظهار ضعف کردند ، اظهار عجز کردند در حل مشکلات اقتصادی ، دشمنان ما هم پر رو شدند . گفتند شما نگران آزمایش موشکی اینها نباشید ، اینها نیاز به مذاکره دارند ، اینها نیاز به وابستگی به ما دارند . آنها اینجور دارند دل خوش میکنند . خدایا به مقرّبین درگاهت سوگندت میدهیم ، در ازاء اینهمه فداکاری و شهادت و ایثار و انتظار ملت برای آن عزت بزرگ و موفقیت نهایی ، این کشور را موفق بدار .
یکشنبه سالروز ولادت صدیقه ی اطهر و همچنین سالروز ولادت امام راحل در سال 1320 قمری ، یعنی صد و هجده سال قبل .
سه شنبه آغاز سال جدید نود و شش . البته سال تحویلی دوشنبه است . چون بعد از ظهر دوشنبه اتفاق افتاد ، اول فروردین سه شنبه اعلام شده و میشود ؛ لحظه ی سال تحویلی هم ساعت سیزده و پنجاه و هشت دقیقه ی روز دوشنبه است.
چهارشنبه سالروز هجوم مزدوران پهلوی به مدرسه ی فیضیه در سالروز شهادت امام صادق در سال 1342 و همچنین آغاز عملیات فتح المبین در سال 1361 ؛ روز جهانی آب .
پنجشنبه سالروز شهادت شیخ احمد یاسین رهبر جنبش حماس در سال 83 به دست صهیونیست ها و همچنین روز جهانی هوا.
پروردگارا عواقب امور همه ی ما را ختم به خیر بگردان . سال پیش رو را سال برکت ، سال عزت و سال موفقیت برای ملت و دولت و نظام قرار بده .
(((به تبع هر هفته ، خطبه های حضرت آیت الله معلمی مزّین به نام شهدای شهرستان است که هفته ی ماضی ، سالگرد شهادت ایشان بوده است.))) و همچنین نثار امامان جمعه ی پیشین ، حجج اسلام والمسلمین ، حاج آقای روحانی زاده و مرحوم حاج آقای نواب همه با هم صلوات.
اِنَّ اَحسَنَ الحَدیث وَ اَبلَغَ الموعِظَة کِتابُ الله العَزیز الحَکیم{{ بسم الله الرّحمن الرّحیم وَالْعَصْر إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ. إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ صَدَقَ اللهُ العَلیُّ العَظیم}}
پایان خطبه دوم//