خطبه های نمازجمعه چهارم فروردین هزار وسیصد و نود و شش شهرستان قائم شهر – خطیب : آیت الله معلمی

5t1b_img_5227.jpg
 خطبه اول:

سلام علیکم جمیعاً و رحمة الله و برکاته ؛اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ؛ بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل ، نعم المولی و نعم النصیر ؛ الحمدلله ربّ العالمین الصلوة و السلام علی سیدالنبیّین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمّد (ص) و علی عترته و اهل بیته اجمعین ؛ قال الحکیم فی کتاب الکریم ؛ بسم الله الرحمن الرحیم «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ »

او بر همه چیز عالم وآگاه است! بر اعمال و کردار ما و بر همه تحرکات ما!

خدایا! متاقبلاً آنی و لحظه ای ما را از یاد خودت غافل مگردان!

اگر همواره بدانیم و بر این التفات بمانیم که خدا بر اعمال ما آگاه است و میبیند طبعاً شرمی پیدا می‌کنیم، آن شرم از آن تعبیر به تقوا می‌شود، بازدارندگی می‌آورد.

پروردگارا ما را در مسیر عبودیت و بندگی یاریمان بفرما!

گذشتگانمان را به کرمت ببخش و بیامرز!

دعاهایمان را مستجاب بگردان!

بیماران را شفا مرحمت بفرما!

سال جدید و تحول در نظام هستی و طبیعت الهی، خدایا این سالی را که آغاز شده و در پیش روی داریم، برای همه مومنین و برای جمع نمازگزاران سال با خیر و برکت و توام با عزت مستدام بدار!

به برکت صلوات بر محمد و آل محمد!

(صلوات!)

سومین آیه از سوره مبارکه حدید! پنج صفت از اوصاف ثبوتیه حضرت حق را که اوصاف جلال و جمال است. «هوالاول و الاخر» اوست که اول بود! اولی که زمان ندارد، اوست که آخر خواهد بود، آخری که منتهی ندارد. «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ» صفات متضاد! ماها اگر ظاهریم دیگر پنهان نیستیم! اگر پنهانیم دیگر ظاهر نیستیم! اگر اول وارد مسجد شدیم آخری نیستیم، اگر آخر وارد مسجد شدیم اولی نیستیم. ولی این صفات متضاد در ذات اقدس اله تحقق دارد. « وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ» حالا توضیح بیشتری عرض خواهم کرد که ظاهر و باطن است یعنی چه؟ « وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ » او به همه چیز علیم است. صفت مشبهه است. آگاه است و آگاهی او ذاتی است. یک زمانی انسان آگاهی پیدا می‌کند که دیگری به او آگاهی می‌دهد. انسان تعلیم شده است و معلم داشت، اما علیم ذاتی است و ذاتاً آگاهی دارد و نیاز به تعلیم نداشت. «الاول والاخر» تعبیر لطیفی از ازلیت و ابدیت ذات اقدس اله است. ازل بود و ابد خواهد بود. واجب الوجود است، همه موجودات عالم به او ختم می‌شوند با اراده او آفریده شدند. هستی از درون ذات اوست. نه آغازی داشت و نه پایانی خواهد داشت. ظاهر و باطن یعنی چه؟از هر چیز ظاهر خداوند ظاهرتر است. از هر چیز مخفی هم باز مخفی تر است. ذاتش چیست؟ به قول آن شاعر که می‌گفت:

به عقل نازی حیکم تا کی؟ / به فکرت این ره نمی‌شود طی

اگر رسد خس به کنه ذاتش /خِرَد برد پِی اگر رسد خس به قعر دریا

خس به قعر دریا نمی‌رسد! عقل آدمی به کنه ذات حضرت حق نمی‌رسد اما آثار وجودی خدای قادر را انسان همه جا تماشا می‌کند.

دیده‌ی جان باید و احساس و شور/تا که ببیند چه بینا چه کور.

اینطور نیست که قدرت و حکمت خدا در عالم را فقط بینا ببیند، کور هم می‌بیند! چون چشم دل می‌خواهد که ببیند

او همه جا و همه‌ی نکته‌هاست/حاضر و ظاهر بود همچون هواست

اگر هوا مصموم و آلودگی باشد انسان دچار خفگی می‌شود و می‌میرد! نیاز به هوای سالم دارد. داریم از این هوا استفاده می‌کنیم و نفس می‌کشیم ولی آن را نمی‌بینیم.

هر نفسی که فرو می‌رود ممدّ حیات است و چون برمی‌آید مفحر ذات! پس در هر نفسی دو نعمت موجود و بر هر نعمتی شکری واجب.

از دست و زبان که براید/کز شکرش به در آید

بنده همان به که ز تقصیر/خویش عذر به درگاه خدا آورد

در ادامه فرمود: زندگی و مرگ بود از هوا/بس که عیان است نبینی ورا

حقیقت الهیه هم همین است، در همه اشیاء عالم سند نمایان از وجود خالق حکیم و مهربان! «و فی کل شیءٍ له آیةٌ تَدُّل علی اَنَّه واحدوا»

گوش چه کس ضربه قلبش شنید؟/چشم چه کس مردمک خویش دید؟

بعضی از مفسرین و عرفا فرمودند: الاوّلُ بلا ابتداء! اولی که اول ندارد! والاخر بلا انتها! آخرینی که سررسید و تاریخ آخر نداره! والظاهر بلا اقتراب! ظاهر است بدون آن‌که به من و شما نزدیک بشود اما در عین حال: «نحن اقرب الیک من حبل الورید» از رگ گردن هم به انسان نزدیک‌تر است و انسان او را نمی‌بیند. والاباطن بلا احتجاب! پنهان است اما پرده ای وجود ندارد. پرده فهم آدمی‌زاد می‌شود.اگر فهم انسان دقیق بشود خداوند حجابی بین خود و بندگان نمی وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ »بعضی از عرفایدیگر فرمودند : «الاوّل بِبرِّه» با نیکی‌هایش اول است، یعنی اصلا اساس وجود خیر و نیکی است که از ناحیه خداست. «والاخر باَفوِه» پایان کار که دیگر از هیچ کسی کاری ساخته نیست، اوست که عفو می‌کند. «و الظاهرُ باِحسانِه و توفیقه اذا اطعته» اگر خدا را اطاعت کنی، احسان و خوبی او را درک و لمس و دریافت می‌کنی! «والباطن به سطره اذا عصیته» اگر معصیت خدا پیشه کردی از خدا فاصله گرفتی! ستر و حجابی بین تو و خدا افتاد. این‌که در همه عبادات دینی قربة الی الله شرط نیت است بر همین اساس است که نماز می‌تواند انسان را به خدا نزدیک سازد. روزه، احسان به والدین، صله ارحام همه‌ آنچه که در قرآن مجید امر و تاکید شده اطاعت فرمان خدا موجب قرب و منزلت انسان به حضرت حق می‌شود. از پیامبر عظیم الشان اسلام خاتم انبیاء نقل شد که فرمود: «اللهم انت الاول فلیس قبلک شیء» خدایا تو اولی! قبل از تو چیزی و کسی نبود. «و انت الاخر فلیس بعدک شی» تو آخری، بعد از تو چیزی نخواهد بود. «و انت الظاهر فلیس فوقک شیء» تو ظاهری چیزی نمیتواند تو را بپوشاند و فوق تو قرار بگیرید. «و انت الباطن فلیس دونک شیء» تو باطنی و در ورای این باطن چیز دیگری وجود نخواهد داشت.

امیرالمومنین هم می‌فرمود: « لیس لاولیته ابتداء» اولیت خدا ابتداء ندارد «و لا لازلیته انقضاء» ازلیت (ماندگاری) خدا پایان ندارد «هوالاول لم یزل» او اولی است که همواره هست «والباقی بلا اجل» ماندگاریست که مدت ندارد. برای چند وقت و چندین سال میخواهد بماند؟خیر! باقی بلا اجل است. «الظاهر لا یقال ممن » ظاهریست که نمی‌شود پرسید از چیست؟ خودش هست نه از چیز دیگر! «والباطن لا یقال فیم» آن پنهانی که نمی‌توان گفت: در کجا؟ برای اینکه همه جا حاضر و ناظر هست. برای بیشتر از این فکر کردن در کنه ذات اقدس اله سزاوار نیست. انسان همین اندازه که می‌بیند الان این مسجد بنا شده قطعا می‌فهمد کسانی بودند که بنا کردند، اگر افرادی نبودند که این بنا درست نمی‌شد. این عالم را کسی بنا کرد. این نظم و حکمت را! «من عرف نفسه فقد عرف ربه» من گمشده در وجود خویشم! یارب تو مرا به من شناسان! باید به خود خدا پناه برد تا درباره حکمت کار خدا معرفت پیدا کرد.

خدایا به کرمت همه ما را در مسیر عبودیت و بندگی یاری بفرما!

ما را به زیور تقوا آراسته بگردان!

{{ بسم الله الرحمن الرحیم إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا صدق الله العلی العظیم }}

پایان خطبه اول//

 
خطبه دوم:
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ  الصّلاة والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقةِ الطّاهره سیّدةِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنةِ أجمعین و علی  علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجة القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.

صلوات…

بار دیگر ، خودم و همه ی شما برادران و خواهران را به تقوای الهی ، به پرهیز از گناه و معصیت ، به انجام واجبات ، تأکید و سفارش دارم .

مستحضرید مومنین ، ولی امر مسلمین ، روز اول سال جدید ، کنار مرقد امام هشتم ، علی بن موسی الرضا ، هر ساله سخنی دارد ، مطالبی دارد . راهگشا برای دولت و ملت در طول سال است . من اجازه می خواهم و سعی میکنم بسیار کوتاه ، یک مطلب کلامی و یک نکته ی اعتقادی را عرض کنم . این نکته را به خاطر بسپارید . برادران و خواهران ، در جایگاه امامت ، وقتی که فقیه عادلی قرار بگیرد ، و بر اساس تشخیص اهل خبره ، صالح برای این امر باشد و او هم خدا را لحاظ کرده باشد ، خداترس باشد ، و برای دین خدا جامعه را رهبری بکند ، برای نظام الهی ، و تحقق نظام الهی تلاش کند ، تردید نخواهد ماند که خدای رحمان او را ملهم می سازد . یعنی چه؟ یعنی یک چیزهایی به دلش می افکند . ببینید ، یک وقتی من و شما گاهی فقط مسئول خودمانیم . اما یک وقتی است نه ، بالاتر ، مسئول خود و اعضای خانواده ایم ؛برای همین مسائل مادی معیشتی دنیا ، اگر یک نفر عائله مند است ، خدای رحمان عنایت بیشتری به او میکند ؛ اگر هم به مومنین سفارش کرد به نیازمندان برسید ، آن هم مظهر عنایت و لطف الهی است . پس یک کسی یک خانواده را ، یک کسی میخواهد یک محله را ، یک کسی هم میخواهد یک کشور ، یک ملت و یک امت مومن را رهبری بکند ، او اگر رو به سوی خدا داشته باشد و دل به خدا داشته باشد ، معاذالله که خدا کمکش نکند . لطف اله در امر امامت معنایش همین است . اصل امامت لطف خداست بر بندگان . مثل اصل نبوت ، مثل اصل بعثت ، نبوت انبیا ، مظهر لطف خدا بر بندگان بود . همانگونه ای که در روزگار پیغمبر ، پیغمبر حجت بود برای مردم ، در روزگار امامان معصوم ، امامان معصوم حجت بودند برای مردم ، در عصر غیبت ، فقیه عادل ، خالی از هوا و هوس ، فقیه مخلص ، فقیه متدین ، فقیه صادق ، او حجت الهی است برای جامعه ، برای همه ، برای مردم و برای مسئولین .

به فضل الهی ، جامعه ی ما فقیه عادل را حجت میداند . تبعیت از او را باور دارد . پایبند هست ، ولی گاهی متأسفانه مسئولین ما کم می آورند . یعنی سیاسیون . بعضی از بزرگان ، گاهی واقعاً این آرزو را میکنند میگویند که : ایکاش واقعاً ما اعتقادات یک عوام را داشته باشیم . گاهی عوام یک اعتقاد پاک و صادق و سالم و شفاف دارند . در باربر رهنمود ولی امر ، ایجاد اما و اگر ، مظهر همان معناست . هرکجا اگر حرف رهبری خوشم آمده من آنجا را شعار بدهم ، قبول و پیروی کنم . جایی من خوشم نیامده ، آنجا را توجیه کنم ، تأویل کنم . این میشود مصداق {{نُؤمنُ بِبَعض ، وَ نَکفُرُ بِبَعض}}. خب این یک نکته ؛ حالا ببینید ، مقام معظم رهبری چندی پیش فرمود: از ترفند های دشمن ، تهدید به جنگ است . تهدید به جنگ ترفند دشمن است .آقا فرمود: مسئول اروپایی به مسئولین ما میگویند : اگر برجام نبود ، جنگ در ایران حتمی بود ، مسئولین ما هم گاهی باورشان می آید که بله ، اروپایی ها گفتند که اگر برجام نبود جنگ حتمی بود . ببینید ، از زبان خیلی از مسئولین شنیدید که گفتند برجام سایه ی جنگ را از سر مردم برداشت . اما درود خدا به این فقیه عادل ، به نگاه عمیق و واقع بینانه ی او ، آقا فرمود : این حرف دروغ محض است . چرا میگویند جنگ؟ برای اینکه ذهن برود به سمت جنگ نظامی ، از جنگ واقعی غافل شویم . یعنی حرف جنگ را اروپایی ها برای ما مطرح میکنند ، پیش میکشند ، تا ما به فکر دفاع نظامی بیافتیم ، و از جنگ اصلی غافل بشویم . خیلی وقت قبل بود که آقا فرمود: جنگ واقعی جنگ اقتصادی است . الآن دشمن جنگ نظامی با ما ندارد ، جنگ اقتصادی دارد . میخواهد راه را گم کنیم ما ، دشمن دل و ذهن ما را میبرد به سوی جن نظامی ، دشمن میگوید که اگر برجام نبود و مذاکره اتفاق نیافتاده بود ، جنگ حتمی بود . ما هم باورمان بیاید ، حالا بگوییم مذاکره کردیم ، پس جنگ را برداشتیم . نه .  دشمن اگر جرأت برخورد نظامی کرده بود ، لحظه ای معطل نکرده بود ؛ اگر برخورد نظامی را جرأت داشتند ، ده تا تفنگ دار آمریکایی دستشان را بر روی سر نمیگرفتند از روی ناوچه ی آمریکایی تخلیه بشوند به ساحل ؛ پس بنای جنگ نظامی نداشتند اصلاً .جنگ ، جنگ…  ؛ حالا سال جلوتر ، فرموده بودند که اقتصاد مقاومتی ؛ جدّی نگرفتند ، سال دوم فرمود : اقتصاد مقاومتی ، اقدام و عمل ؛ جلوتر ، اقتصاد مقاومتی را دو سال قبل فرموده بود ، جدی نگرفتند ، فرمود اقدام و عمل ؛ حالا سال اقدام و عمل هم گذشته ، الآنه معاون اول رئیس جمهور می فرماید که ما گزارش کارهای اقتصاد مقاومتی را میدهیم به ملت . بنا نیست هرکاری که دولت انجام داد اقتصاد مقاومتی باشد . یعنی اگر عنوان اقتصاد مقاومتی را رهبر مطرح نکرده بود ، خلاصه دولت می بایست در طول سال یک کارهایی بکند ، کرده بود و میکرد . این کارهای متعارف منظور اقتصاد مقاومتی نیست . اقتصاد مقاومتی ، راهکارهای جدید و نو و تازه برای روی پا ایستادن است . چندوقت است که تأکید جدی داشت برای جلوگیری از قاچاق کالا . کانتینر ، کانتینر ، علناً ، آشکارا ، روز روشن ، در بندر تخلیه میشود ، ولی متأسفانه گاهی مأمورین میروند دنبال یک کاسب جزء ، همانطوری که خود مقام معظم رهبری هم فرمود میروند بازار رضا ، آنجا به یک انگشتر فروش بگویند که این نگین شما قاچاق است . فرمود کجا ما اینها را گفتیم ، ما گفتیم باندهای قاچاق ، ورود کالا . حالا یک وقتی انحراف از حقوق نجومی سر در میآورد ، یک وقتی انحراف ، زد و بند برای ورود کالاست . یک اختاپوس سنگینی وجود دارند ؛ مقام معظم رهبری  در جمع مداحان در همین هفته ی گذشته ، یک روز قبل از سال تحویلی ، فرموده بود که نوکری برای اهل بیت ، تلاش برای گسترش افکار آن بزرگان در جامعه است ؛ اگر فرهنگ امامان را ، اگر سبک زندگی امامن را در جامعه تبیین کردیم ، تشویق کردیم و گسترش دادیم ، خدمت کردیم به اهل بیت . مقام معظم رهبری فرمود: اگر ما جامعه ای با ثبات و برخوردار از مدیریتی خوب داشته باشیم ، بهترین تبلیغ برای اسلام است . من چرا تأکید دارم ؟ بینی و بین الله ، احساس وظیفه ی شرعی میکنیم . احساس تکلیف میکنیم که باید رهنمود رهبر بازگو بشود ؛ تبیین بشود ؛ انتقال پیدا بکند ؛روز مادر بود ، روز زن بود ، مقام معظم رهبری فرمود : فریفتگان غافل ، خانه داری را تحقیر میکنند . که میگویند مثلاً خانه داری یک کار سبک و غیر آبرو مندی است . مقام معظم رهبری فرمود : خانه داری تربیت انسان است.زن خانه دار ، بزرگترین کار را دارد انجام میدهد . دارد انسان تربیت میکند . تولید والاترین محصول عالم ، یعنی انسان ، یعنی بشر در درون خانه . حالا برسیم روز اول سال ، مقام معظم رهبری فرمود : دشمنان در تبلیغات خود تلاش میکنند کمبودهای معیشتی و اقتصادی ما را به نظام اسلامی نسبت بدهند . بگویند نظام جمهوری اسلامی نمیتواند اداره بکند ، مردم ناراضی بشوند ، مردم عصبانی بشوند . مقام معظم رهبری فرمود البته ضعفهایی هم وجود دارد. اما این مربوط به مدیریت امور است نه مربوط به نظام . نظام این فرصت را به من و شما داد . همین الان انتخابات شورا در پیش داریم . انتخابات ریاست جمهوری در پیش داریم . نظام این فرصت را به من و شما داد که آدم های لایق ، آدم های متدین ، آدم های امین و انتخاب پس داده را انتخابشان کنیم امورات شهر را بگذرانند ؛ حالا اگر خدای نکرده من و شما مسامحه کردیم و فرض کنیم خدای نکرده افراد نابابی آمدند سر کار . آنوقت چه؟ چه کسی را ما باید ملامت کنیم ؟ نظام را ؟ نه . خودمان را باید ملامت کنیم . چرا از این فرصت استفاده نکردیم؟ انتخابات امر مبارکی است . حالا میرسم به بحث مقام معظم رهبری در باره ی انتخابات . انتخابات واقعاً مایه ی عزت و افتخار است . قانون اساسی و نظام این حق را به ملت و مردم داد که در مدیریت کشور سهیم باشند و نظر بدهند با رأی خودشان . مقام معظم رهبری فرمود: ما بن بست نداریم . یعنی مثلاً بگویند : ما نمیتوانیم ؛ ما این مشکل را مثلاً اگر با آمریکا مذاکره نکنیم ، تا آشتی نکنیم نمیتوانیم حل کنیم . مقام معظم رهبری فرمود: نه ، ما بن بست نداریم . باید مدیریت کارآمد ، انقلابی ، پرتحرک ، با نشاط ،جهادی؛ این مدیریت اینگونه را باید تقویت کرد . مقام معظم رهبری فرمود: هرکجا مدیریت انقلابی بود ، موفقیت داشتیم ؛ اگر جایی موفقیت نداشتیم باید ببینیم اشکال کار در کجاست . فرمود در سال گذشته امنیت پایدار از نقاط مثبت بود . ببینید ، چهارسمت ما ناامنی وجود دارد . به فضل الهی جمهوری اسلامی از یک امنیتی برخوردار است . گاهی هم آدم غافل است و قدر این امنیت را نمیداند . مثل سلامتی . هم سلامتی نعمت بزرگی است ، هم امنیت نعمت بزرگی است . بعد فرمود دشمنان به اقتدار و عظمت ایران اعتراف کردند . هویت و ملیت خود را ایرانیان به رُخ جهانیان کشیدند در قضایای متعدد نشان دادند . در برابر یک بی احترامی رئیس جمهور آمریکا ، مردم پرشور ، و با غیرت در راهپیمایی 22 بهمن عظمت خود را نشان دادند . [شعار مرگ بر آمریکای نمازگزاران] ؛ خدا لعنتشان کند و مرگ هم بر آمریکای مستکبر باد . مقام معظم رهبری در ادامه فرمود: طبقت متوسط جامعه با مشکلات اقتصادی مواجهند . تلخی نابرابری را حس کردند . این بیان مقام معظم رهبری بسیار حکیمانه است . ببینید این حرفها را اگر مثلاً فرض بفرمایید چهار هفته ی جلوتر ، بنده و امثال بنده میگفتیم ، میگفتند دارد دولت را تضعیف میکند . نه . نمیخواهیم دولت را تضعیف کنیم .میخواهیم دولت را هدایت کنیم که درست عمل کند . بابا ، والله ، بالله این است . ببینید عزیز ، اگر یک وقتی جان آدم در خطر باشد ، ولی اگر مال را فدا کند جان را حفظ میکند ؛ حتماً باید مال را فدا و جان را حفظ کند . اما یک وقتی مملکت و دین و نظام انسان در معرض خطر است . آنجا میبینید ، مومنین میروند جان نثار میکنند ، تا نظام اسلامی و امنیت بماند . ما فرد رست نباید باشیم . باید آن هدف را مقدس بدانیم . هرکسی در راستای هدف خدمت میکند ، دستش را ببوسیم . اگر به هر دلیلی نمیتواند ، آقا خداحافظ ، به سلامت ؛ فرمود تلخیِ نابرابری را حس کردند ؛ مسئولان اقداماتی داشتند ، اما با انتظارات فاصله دارد . این را مقام معظم رهبری میفرماید. مقام معظم رهبری می فرماید: اگر اقتصاد مقاومتی اجرا میشد ، وضع زندگی مردم اینگونه نبود ؛ اما حالا میبینید یک مسئول دولتی می آید بلافاصله پشت سر هم میگوید که: عملکرد اقتصاد مقاومتی دولت در سال 1395 ، قابل دفاع و افتخار آفرین است . خب حالا شما را به خدا ، آیا این آدم تابع  و مقلّد رهبری است که انیجور حرف میزند؟ البته رئیس جمهور محترم الآن اخیراً فرمود که : اعتقاد عمیق دولت به اقتصاد مقاومتی به رشد چشمگیری در تولید داخلی و شغل آفرینی کم سابقه انجامید . خب حالا آقا میگوید که اگر اقتصاد مقاومتی جدی گرفته میشد ، مشکلات معیشتی اینقدر نبود ، حالا آقایان میگویند نه . حالا آقای جهانگیری هم فرمود : اقتصاد مقاومتی نسخه ی شفابخش برای حل مشکلات کشور است . خب این نسخه ی شفابخش دوسال قبل نوشته شده بود . پیچیده شده بود . چرا جدی گرفته نشد . مقام معظم رهبری فرموده بود که : آخر سال ، مسئولی باید نشان دهند که برای اقدام و عمل چه کردند . نگویند باید چنین شود و باید چنان شود . دوسال گذشت . دیگر باز سخن از باید و نباید را نباید گفت . مسئله ی بیکاری و گرانی و رکود را بسیار تأکید داشتند . البته این را باید بدانیم ، تمام کاری را که در طول سال انجام میدهند ، چهار سال پیش ، پنج سال پیش هم همینجور بود . الآن فرض کنید یک کارخانه ی سیمان ، به افتتاح رسیده . خب خیلی خب ، از چهارپنج سال قبل شروع شده بود ، الآن به بهره برداری رسیده ، دستشان درد نکند ، کار بسیار خوبی است ، اما این را نمیگویند اقتصاد مقاومتی ؛ این کارها را داشتیم . کارخانه ی سیمان را داشتیم میساختیم ؛ اما الآن که دشمن ما را در محاصره دارد قرارمیدهد ، باید ببینیم ، کجا ها را دشمن گلوگیر حیاتی ما میداند و میخواهد بفشرد . ما آنجاها را خلاص کنیم . و نسبت به مردم هم سفارشی داشت ، من و شما ، مومنین ؛ آقا فرمود : باید تولیدات داخلی را مصرف کنید . واردات کالاهایی که در داخل تولید میشود باید حرام و منع شود . حالا این حرف ها را ممکن است یکی خوشش بیاید ، یکی بدش بیاید ؛ من هم هفته ی قبل تأکید کرده بودم برای کالای داخلی ، یک مومنی که حالا نمیدانم آقاست یا خانم ؛ یک پیامی فرستاد ، حالا من متن پیام را هم برای شما بخوانم : حاج آقا سلام ، همیشه نمازجمعه پای خطبه ی شما هستیم . میگویید کالای داخلی بخریم ، چندین مورد خریدیم ، کیفیت نداشت ، با کلی ضرر رفتم خارجی خریدم . آقا می فرماید که باید تولیدات داخلی را مصرف کنند ، واردات کالاهایی که در داخل تولید میشود باید حرام و منع شود ؛ اینجا جای مقایسه نیست بگویی آقا آن خارجی بهتر است ، پس من بروم دنبال آن خارجی ؛ بابا ، خارجی دشمن است . میخواهد ما را خفه کند . ما پسرخالگی با احدی نداریم . پدرکشتگی هم با کسی نداریم . نه . از هیچ دولتی هیچ توقعی نداشتم و از هیچ دولتی هم هیچ امتیازی هم نگرفتم . خدایا تو میدانی . آن روزی که من دنبال امام راه افتاده بودم ، آن روزی که در بحث امام سال 1348 ، در بحث ولایت فقیه حضور داشتم ، آن پیرمردها میدانند ، آنهایی که قبل از انقلاب یادشان است ، دنبال مرحوم امام رفتن جز زندان و جز شکنجه ثمره ی حکومتی دیگری نداشت. ببینید ، اعلامیه ی امام ، رساله ی امام ، عکس امام ، سند جرم بوده است . من جوان بیست و شش ساله بودم پای بحث امام بودم . حالا دیگر الآن هفتاد و چهار سال از سنّم گذشته است . چند سال میخواهم بمانم . الآن سرازیری به سمت قبر داریم میرویم . چه میخواهم؟ دنیا میخواهم؟ والله دنیا نمیخواهم .  مقام و پست نمیخواهم ، نه برای خودم و نه برای اعضای خانواده و دوستانم . ما میخواهیم مسئولین ما درست عمل کنند ؛ این نظامی که اینهمه برایش خون و جان داده شد ؛ چه چیزهایی میرنجاند ؛ ببینید ، وزیر محترم اطلاعات می آید و میفرماید که : تاکنون مصداقی در مورد دوتابعیتی معرفی نشد . به فرض وجود چند مورد ، آیا در حدی است که به عنوان موضوع مبتلا به کشور به صورت علنی به آن پرداخته شود؟ تاکنون بر این باوریم یک نفر هم نداریم . یک وقتی اینجوری میگفت ؛ اما یک وقتی هم همین الان خود ایشان آمد پذیرفت که دونفر گرین کارت دارند . گرین کارت میدانید یعنی چه؟ بالاتر از شناسنامه ی خارجی است گرین کارت . برای خاطر این که طرف شناسنامه ی آمریکایی و انگلیسی داشته باشد ، اما گرین کارت نداشته باشد، هروقتی نمیتواند برود و بیاید . گرین کارت یعنی آزادی مطلق در آن کشور . این به منزله ی این است که یک کسی بگوید آقا ما داریم پانصد کیلو طبخ ، حالا اگر یکی دوتا عدد فضله ی موش داخل این برنج بوده اشکال پیدا میکند؟ ؛ خب صد مَن یا هزار مَن برنج را ، یک فضله ی موش هم نجس میکند . ببینید ، گرین کارت ، یعنی طرف سوگولی غربی هاست . یک نفر وابسته ی مزدور ، کاخ ریاست جمهروی را منفجر کرده بود ، شهید رجایی و باهنر را به شهادت رسانده بود . یک نفر وابسته و مزدور ، سالن کنفرانس حزب جمهوری اسلامی ایران را ، شهید مظلوم بهشتی و هفتاد و دو تن از یاران را از ما میگیرد . ؛ آنوقت ها اصلاً این بحث ها نبود که دو تابعیتی باشند . گرین کارت داشته باشند . بلکه فقط وابستگی داشند آن عوامل . اینها مسائل خطرناکی است ، واقعاً من تعجب میکنم چگونه راحت قابل تحمل باشد .

پنجشنبه ی آخر این هفته ، روز اول ماه رجب ؛ ماه رجب از ماه های بسیار بافضیلت ، شهر الاستغفار نام دارد . یعنی هرکسی میخواهد استغفار کند به درگاه خدا ، پناه بیاورد به ماه رجب ؛ پناه آوردن به ماه رجب ، روزه ی ماه رجب . نماز ماه رجب . رَجَب الفَرد . یعنی ماهِ تَک ، ؛ چرا؟ برای خاطر اینکه از شهرهای حرام سات . سه تا ماه حرام پشت سر هم و باهمند . ذوالقعده ، ذی الحجه ، محرم . ولی رجب ماه حرام است و جدا و تنها . رجب الأصب ، ماهی که رحمت الهی مثل آبشار ریزش دارد . هرکه یک روز از رجب را روزه بدارد از شدت سکرات مرگ و هول بعد از مرگ و عذاب قبر در امان خواهد بود . آقا امام صادق سلام الله علیه میفرمود : نوح نبی روز اول ماه رجب سوار بر کشتی شد . دستور داد همراهان او روزه بگیرند . فرمود آتش جهنم را این روزه از انسان دور میسازد . هرکه بیشتر روزه بگیرد خدا بیشتر به او عطا میکند . و غروب همان روز پنجشنبه ، شب جمعه ، لیلة الرغائب ؛ شب استجابت دعا و شب برآورده شدن حاجات و همان روز بر حسب نقلی هم سالروز ولادت آقا امام محمد باقر .

(((به تبع هر هفته ، خطبه های حضرت آیت الله معلمی مزّین به نام شهدای شهرستان است که هفته ی ماضی ، سالگرد شهادت ایشان بوده است.))) نثار ارواح این عزیزان صلوات.

{{ بسم الله الرّحمن الرّحیم  وَالْعَصْر إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ. إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ صَدَقَ اللهُ العَلیُّ العَظیم}}
 پایان خطبه دوم//

 

دیدگاهتان را بنویسید