خطبه های نمازجمعه دوازدهم خرداد هزار و سیصد و نود و شش قائم شهر – خطیب : آیت الله معلمی

lair_img_0285.jpg

خطبه اوّل:
دانلود فایل با لینک مستقیم

سلام علیکم جمیعاً و رحمة الله و برکاته؛ اعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛ بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم؛ حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر الحمدلله ربّ العالمین الصلوة و السلام علی سیدالنبیّین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمّد (ص) و علی عترته و اهل بیته اجمعین؛ قال الحکیم فی کتابه الکریم؛ بسم الله الرحمن الرحیم «الم یأن للذین ءامنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله و ما نزل من الحق و لا یکون کالذین اوتوا الکتاب من قبل فطال علیهم الامد فقست قلوبهم و کفیرٌ منهم فاسقون» امیدوارم خدای رحمان توفیق رسیدن به مرحله «خَشیّت» عنایت بفرماید! «خشیت» یعنی اینکه دل انسان در برابر یاد خدا و آیات الهی افتادگی پیدا کند و از روحیه استکبار و نافرمانی درآید و حالت تسلیم در برابر اوامر و نواهی الهی پیدا کند. پروردگارا در این مسیر یاریمان بفرما! ما را برای طاعت و بندگی و برای پرهیز از گناه و پوشیدن لباس تقوا موفق بدار! گذشتگانمان را غریق رحمت، بیماران را شفای عاجل مرحمت، حوائج اهل ایمان برآورده بگردان! به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (ص)!

این آیه از آیات تکان دهنده قرآن است. برای دلهای سالم بسیار تاثیرگذار است. آیه 16 از سوره مبارکه حدید بعد از آنکه خدا رحمان در آیات قبل سر انجام کار اهل نفاق را مطرح کرد که چه حسرتی دارند و مومنین چه نورانیتی در عرصه محشر دارند. منافقین التماس می‌‌کنند که از نورانیت آنها بهره‌مند شوند ولی بهره‌ای نمی‌گیرند. برای اینکه نورانیت اهل ایمان نتیجه عمل صالح آنهاست و پیامد ظلمت برای اهل نفاق نتیجه عملکرد آنهاست. در نهایت می‌فرماید «الم یأن» آیا نرسید وقت آنکه آنهایی که آمدن اظهار ایمان کردند و ایمان آوردند «ان تخشع قلوبهم عن ذکر الله» دلشان خشیت پیدا کند و در برابر فرمان خدا تسلیمم شوند. تعبیر این آیه طبق نقل صاحب تفسیر گرانقدر مجمع البیان از مفاخر مازندران، بیانگر این معناست که یک چیزی هم اتفاق افتاد، نفاق در مکه نبود چون اسلام و مسلمین و پیامبر در مکه قدرت نداشتند ولی در مدینه که به قدرت رسیدند، اینجا نفاق خود را نمایان می‌ساخت. افرادی که با صداقت و اخلاص نپذیرفته بودند اما می‌آمدند اظهار مسلمانی می‌کردند و هر وقت فرصت پیدا می‌کردند نفاقشان نمایان می‌شد. جمعی از منافقین نزد سلمان فارسی آمده بودند و گفتند: «یا سلمان حدثنا اما فی‌التورات فان فیها العجایب»  این سلمان تو به تورات آشنا هستی، در کتاب تورات چیزهای عجیب زیادی آمده و برایمان بازگو کن! هدفشان چه بود؟و چرا میخواستند سلمان برایشان از تورات بخواند؟ برای اینکه آیات قرآن که بر پیامبر نازل می‌شود و پیامبر به روز در جامعه مطرح می‌کند، کمرنگ جلوه کند و از اهمیت بیافتد. آیات قرآن جذابیت داشت و دلها را تصرف می‌کرد ولی منافقین نمی‌خواستند آیات اینگونه در دل مومنین توسعه پیدا می‌کند، آمده بودند و توجیه هم داشتند برای فعلشان، تورات کتاب آسمانی است و بر حضرت موسی (ع) نازل شده بود.اما در واقع می‌خواستند قرآن را کم اهمیت جلوه بدهند و در جامعه کمرنگ تلقی کنند. دفعه اول که این‌ها آمده بودند و درخواست کرده بودند، سلمان معمولاً پاسخی اجمالی به آنها میداد و اعتنایی به آنها نمی‌کرد. بعد از درخواست این منافقین بر پیغمبر خاتم محمد مصطفی (ص)، آیات اول سوره یوسف نازل شد «بسم الله الرحمن الرحیم/الر/تلک ءایات الکتاب المبین/انا انزلناه قرءاناً عربیاً لعلکم تعقلون/نحن نقص علیک احسن القصص» شما قصه می‌خواهید؟ بیایید بهترین و زیباترین قصه را در این قرآن برایتان مطرح شود. مدتی اینها ساکت شدند و مجدداً به سراغ سلمان آمدند. چون بقیه اصحاب دانش سلمان را نداشتند به سراغ سلمان می‌آمدند، سلمان مردی هوشمند و دانا بود و از اهالی «جی» اصفهان و البته مدتی هم در «رامهرمز» زندگی کرده بود. از نوجوانی در جستجوی حق بود و سفرهایی داشت و در این راه رنجهایی کشیده بود، شام، موصل، حجاز که سرانجام در سفر حجاز اسیر قبیله بنی کلب شده بود و به بردگی گرفته شد و همان سال اول هجرت، رسول خدا با کمک برخی از اصحاب او را خریداری و آزاد کرد. سلمان آشنای به تورات و انجیل بوده و بر اساس وعده هایی که تورات و انجیل برای بعثت خاتم انبیاء داشتتند؛ او در جستجوی راهیابی به محضر پیامبر خدا بود و بحمدلله رسیده بود و مردم مدینه هم کم و بیش می‌دانستند که سلمان فرد دانایی است و بی جهت نبوده که رسول خدا می‌فرمود: «سلمان کنزٌ لا ینفد و بحر لاینذف» گنج تمام نشدنی و دریای بی‌پایان از معارف، اینها تعبیراتی است که رسول خدا درباره سلمان داشت.

منافقین بار دوم آمدند و از سلمان خواستند که آیاتی از تورات و قضایای عجیب تورات برایشان نقل کند. این‌بار هم آیه دیگری بر پیغمبر نازل شد : «الله نزل احسن الحدیث کتاباً متشابهاً مثانی تقشعّر منه جلود الذین یخشون ربهم»خداوند نازل ساخت بهترین  و زیباترین حدیث را، کتابث که آیاتش متشابه هم زیبا و مفاهیم مختلف، و در مورد یک موضوع، مطالبی مکرر آورده، اگر کسی خشیت الهی داشته باشد و اگر راست می‌گوید که تورات را قبول دارد باید از این آیات به خود بیاید.مدتی ساکت ماندند و مجدداً آمدند و از سلمان درخواست کرده بودند که از تورات برایمان بگو، یعنی طعنه بزند بر قرآن، تورات بیاید جای قرآن را در جامعه بگیرد، همیشه طبع بشر همین بوده، همیشه از پیغمبر  و امام گذشته تعریف کردن آسان است و از امام زنده تعریف کردن سخت است،ای مومنین روزه‌دار، هفتمین روز و اولین جمعه از ماه مبارک رمضان است، هیچگاه خدای رحمان بندگانش را بدون حجت نمی‌گذارد! درست است که حجت معصوم از نظرها غایب است اما در رتبه نازله برای اینکه بندگان به گمراهی و ضلالت نیافتند و از خدا طلبکار نشوند که بگویند ما کسی را نداشتیم که راهنماییمان کند؛ خدای رحمان در هر زمانی حجتش را تمام می‌کند. امروزه خدا را شاکر باشیم که حجت الهی در جامعه ما، فقیه عادلی که در جایگاه نیابت از ولی الله الاعظم حجة الحسن (عج) است. اگر دوست داشتن آنان به تورات از روی اخلاص بود باید نویدی را که تورات برای بعثت خاتم انبیاء داشت، این را بپذیرند و استقبال کنند.امروز جای موسی و عیسی، خاتم پیغمبران است. کما اینکه در جامعه ما برخی دم از امام می‌زنند اما در عمل پا روی خط اما می‌گذارند، اینها در همه دوره‌های تاریخ بشریت وجود دارد.مرتبه سوم که به سراغ سلمان آمدند این آیه نازل شد: « الم یأن للذین ءامنوا» شما که آمدید اظهار ایمان کردید آیا وقت آن نرسید؟ چرا دلتان خشیت پیدا نمی‌کند؟ چرا همواره می‌خواهید سرکشی را ادامه بدهید؟ چرا همواره می‌خواهید از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنید؟بیایید خدا را صادقانه بنده باشید و بندگی پیشه کنید.مثل آنهایی که اهل کتاب بودند اما دلشان سخت شده و بیشتر آنها به فسق کشیده شدند. درباره اثرگذاری همین آیه در بعضی از تفاسیر نقل شده مردی به نام «فضیل ابن ایاز» بود که این فرد پیشینه سیاهی داشت ولی سرانجام بسیار زیبایی پیدا کرد. بعدها شده بود از اصحاب بحث امام صادق و از روات حدیث و در نهایت روز عاشورا در کنار کعبه و خانه خدا جان داد و از دنیا رفت اما ابتدای سیاهش راهزن بود! روزی از کنار یک آبادی می‌گذشت و  نظرش به یک دخترک روستایی جلب شد و دلبستگی شدیدی به او پیدا کرد و نمی‌توانست صرف نظر کند، مراقبت کرد تا خانه دخترک را شناسایی کند و شب هنگام از دیوار خانه بالا رفت و در همان لحظه صدای تلاوت قرآن از خانه مجاور به گوش رسید که :«الم یان للذین ءامنوا ان تخشع قلوبهم لذکرالله» این فرد فاسد بدنبال فساد بوده اما در آن لحظه یک انقلابی در درونش ایجاد شد و به خودش نهیب زد که: «فضیل تا کی می‌خواهی از خدا و دین خدا گریزان باشی، مگر ندیدی که پدر و مادرت مردند؟ سر انجامت به کجا منتهی می‌شود؟» از روی دیوار برگشت و توبه جدی پیشه کرد! «و لا یکون کالذین اوتوا الکتاب من قبل فتال علیهم الامد فقست قلوبهم » یک از بدبختیهای جدی انسان قساوت دل است.

در فضای مجازی با خبر شدم که منتشر شده است در دو سه شب قبل، در مرکز شهر مقابل مسجد جامع، قدّاره کشی شده و نیروی انتظامی بحمدلله عمل کرد ولی نمیدانم و اطلاع دقیق ندارم که دستگاه قضایی چگونه برخورد کرد؟ ولی متاسفانه نقل کردند تعهدی بگیرید و رها کنید. فردی که شب ماه رمضان مقابل مسجد شهر، حالا مقابل مسجد جامع و چه هر مسجد دیگری، بیاید سلاح سرد بردارد و به دیگری حمله بکند و بعد دستگاه قضایی حتی یک شب هم او را نگه ندارد! نمیدانم و واقعا اطلاع دقیقی ندارم و باید بپرسیم، قطعاً دادستان محترم و متدین و رئیس دستگاه قضایی شهرستان چنین روشی را نمی‌پسندند! آمده در فضای مجازی و مطرح شده و در سراسر کشور یا بلکه در خیلی از کشورهای دیگر هم منتشر شده.‌چون در فضای مجازی از همه جا قابل دسترس است. اگر برخورد نمی‌شد یک وهن محسوب می‌شود هم برای نیروی انتظامی و هم برای دستگاه قضایی! اما نیروی انتظامی خوشبختانه به وظیفه‌اش عمل کرد، حالا مانده نوبت دستگاه قضایی!

پروردگارا در این مظنه استجابت دعا و در این اولین جمعه از ماه مبارک رمضان به لطف و کرمت همه ما را مشمول مغفرت بی‌پایان و رحمت و رضوان واسعه خودت قرار بده!

گذشتگانمان را بیامرز!

پروردگارا عزت اهل ایمان را در سایه نظام اسلامی محفوظ و مستدام بدار!

 

«بسم الله الرحمن الرحیم ، والعصر/ان الانسان لفی خسر/الا الذین ءامنوا و عملواالصالحات/ و تواصو بالحق و تواصوا بالصبر/ صدق الله العلی العظیم»

پایان خطبه اول//

 

_____________________________

_____________________________

 

خطبه دوم:
دانلود فایل با لینک مستقیم

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ  الصّلاة والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقةِ الطّاهره سیّدةِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنةِ أجمعین و علی  علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجة القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.

صلوات…

مجدداً خودم و همه ی شما برادران و خواهران را به تقوای الهی تأکید و سفارش دارم .بهترین فرصت است ماه مبارک رمضان ، برای خودشناسی ، برای خدا شناسی ، با استفاده از سحرهای ماه مبارک ، با استفاده از لحظه ی افطار ، به یاد خدا ، دعا ، ذکر ، مناجات ؛ باید از ماه رمضان توشه برگرفت حد اقل برای یک سال دیگر.خدا را شاکر باشیم که توفیق درک این ماه را یافتیم ؛ ولی تا سال دیگر معلوم نیست چه اتفاقی برایمان در پیش خواهد بود .  با استفاده از همین فرصت موجود بتوانیم بهره ای و ذخیره ای داشته باشیم . مناسبت هایی دارد که به اجمال عرض میکنم. امروز سالروز درگذشت آزاده ی بزرگوار ، حجت الاسلام والمسلمین ، آقا سید علی اکبر ابوترابی ، که بعد از آزادی و مراجعت از اسارت دشمن ، به عنوان نماینده ی مردم در مجلس شورای اسلامی ، همان دوره ی پنجم در خدمتشان بودیم ، از محضرشان هم استفاده می کردیم ؛ واقعاً برای آزادگان ، در طول دوران اسارت ، الگوی بسیار ارزشمندی بود از صبر و استقامت و پایداری در مسیر هدف. خدای رحمان او را غریق رحمت بگرداند.

وهمچنین ، شنبه ، فردا ، سیزدهم خرداد ، سالروز سخنرانی تاریخی امام راحل در مدرسه ی فیضیه ی قم که همان سخنرانی ، منجر به دستگیری امام شده بود . سخنرانیی که وابستگی نظام شاهنشاهی به استکبار را افشا میکرد . پذیرش ذلّت در برابر آمریکایی ها را امام فریاد میزد. آن سخنرانی تاریخی ، منجر به دستگیری امام ، و پیامد دستگیری امام هم با خبر شدن مردم و به خیابانها آمدن و به حمایت از امام شعار دادن و در نتیجه هم عوامل نظام ستمشاهی جمعیت را به رگبار مسلسل بسته بود و جمع زیادی به شهادت رسیدند. قیام پانزده خرداد . البته همان سخنرانی امام ، بذر انقلاب را افشانده بود و خون شهدای پانزده خرداد ، آن بذر را آبیاری کرد تا در بیست و دوی بهمن پنجاه و هفت ، به بار نشست ، و ثمر پیروزی انقلاب عظیم اسلامی ایران را داد . درود خدا به امام . مرد هدف بود ؛ مرد عزت و استقلال ملت ایران بود . یعنی خواهان عزت و استقلال ؛ در آمدن از وابستگی . اگر امروز هم در جامعه ی ما زنده می بود به قدرت الهی ، همانی را که مقام معظم رهبری تأکید دارد امروزه ، اشاره و تأکید می داشت . واقعاً بسیار جای تأسّف است ؛ سخت هم هست که انسان باز بکند ، ولی چاره ای نیست ؛ خب راجع به این سند بیست سی ؛ اولاً عنوان سند بیست سی یعنی چه؟ ؛گفتند که تا سال 2030 باید در تمام کشورهای دنیا ، این سند اجرا بشود . خب یک وقتی رئیس جمهور محترم ما آمده بود و گفت که دولت بیست سی را امضا نکرده است .بعد ، در جای دیگر هم تعبیر دیگری داشت که : «برای کسب نامشروع قدرت ، دروغ های زیادی در باره ی سند بیست سی مطرح کردند.» ؛ چه کسی برای کسب قدرت ، یا به تعبیر ایشان «قدرت نامشروع » مسائلی را مطرح کرد؟ .نعوذ بالله ؛ در میان عامه ی مردم قبل از همه ، مقام معظم رهبری  مطرح کرد . البته بعضی از خواص میدانستند ؛ ولی ملاحظه کرده بودند و ابراز نکرده بودند . آیا واقعاً آنگونه ای که دولت ادعا میکرد ، سند بی اشکال است یا نه ، سند اشکالی دارد ؟ ؛ حالا خود وزیر آموزش و پرورش ، می گوید : «اجرایش را متوقف کردیم » . خب پس معلوم است در مسیر اجرا قرار داشت که «اجرایش را متوقف کردیم» . آن آقا میگفت که اصلاً نبوده و هیچ نیست و امضا نکردیم ؛ خب اگر امضا نکردید بیایید رسماً بگویید که ما این سند را قبول نداریم .

وزیر علوم ، گفت که چهارچوب اقدام آموزش بیست سی ، صرفاً یک بیانیه است و الزام آور نیست ؛ خب اگر راستی راستی الزام آور نیست ، شما هم رسماً بگویید که ما این سند را نمیپذیریم ، رد کردیم ، قبول نداریم . ولی الآن آمدند در جلسه ی شورای انقلاب فرهنگی ، گفتند که باید سعی کنیم ، دغدغه های رهبری را دفع کنیم . یک تعبیر توهین آمیز ! خود سند را نگاه کن چیست! ؛ ببینید یکی از بندهای این سند این است: دین آزاد باشد ، آنوقت میگویند که ما تعبیر میکنیم که دین یعنی مسلمانی ؛ اما آنی که میگوید دین آزاد باشد ، همین امروز  دارد تفسیر میکند ، فردا هم تفسیر میکند که : «بهائیت هم دین است ، وهابیت هم دین است ، بودایی هم دین است ، هرچه که مرام و مسلک انحرافی ، خرافی پیدا شده باشد در دنیا »، آنها را تلقی به دین میکنند . مثل خود برجام ؛ برجام را عزیزان اینجا یک جور معنا میکردند ، آمریکایی ها یک جور دیگر معنا میکنند ؛ مگر این نبود که میگفتند با اجرایی شدن برجام ، همه ی تحریم ها برداشته میشود؟ . اما الآن ، بعد از انتخابات ؛ هم بعد از انتخابات آمریکا ، هم بعد از انتخابات ایران . آمدند تحریم جدید را کمیته ی سنا مصوب کرد . برادر عزیزمان جناب آقای دکتر رضیان ، در جمع ما حضور دارند . اگر در مجلس ما میخواهند چیزی را مصوب کنند ، اول میبرند داخل کمیسیون ، کمیسیون نظر کارشناسی بدهد . کارشناسی شده ، مصوب کرده یا حتی رد کرده ، بعد باید بیاید در صحن مجلس ، آنجا مطرح بشود . اما الآن کمیته ی سنا مثل کمیسیون داخلی اینجا مصوب کرد تحریم های جدید وضع بشود . اسمش را میگذارند تحریم غیر هسته ای . همانی که مقام معظم رهبری سه سال قبل ، چهار سال قبل میفرمود که اینها هسته ای را بهانه میکنند و اگر بحث هسته ای هم تمام بشود ، فردا بحث نیروی دفاعی و سلاح دفاعی ما و موشک های ما و مباحث حقوق بشر و مباحث فلسطین را مطرح میکنند. یعنی آمریکا میخواهد ملت را به قبل از بهمن پنجاه و هفت برگرداند . اما آمریکا و عوامل آمریکا باید این آرزو را به گور ببرند.

ببینید ، یکسره می آمدند در ایام تبلیغات جنجال میکردند که «چرا به فرهنگیان توهین میکنید»! ؛ کسی به فرهنگیان توهین نکرده بود که! ؛ گفتند این سند بیست سی را ابلاغ کردند به آموزش و پرورش که برود دستورالعمل اجرایی تهیه کند . هنوز اجرایی نشده بود ، هنوز به معلمین در مدارس ابلاغ نشده بود . اما برای مغلطه ، برای جنجال و برای اینکه به اصطلاح ، افکار عمومی را به یک سوی و سمتی سوق بدهند ، میگفتند: « به ما توهین بکنید ، اما چرا به معلمین توهین میکنید؟ » . مگر معلمین در مدارس ، مسائل خلاف عفت را مطرح میکنند ؟ تدریس میکنند؟ ؛ کسی نگفت که الآن اجرایی شده! ، ابلاغ شده بود به آموزش و پرورش ، که خود وزیر آموزش و پرورش دارد میگوید ؛ درحالی که پیش از این رئیس جمهور از امضا نشدن سند بیست سی توسط دولت خبر داده بود، ولی وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد : دولت ، مصوبه ی خود را در این زمینه متوقف کرده است . خب اینها تناقض دارد با همدیگر . فخر الدین دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش در گفت و گو با تسنیم درباره ی مباحث مربوط به سند بیست سی اظهار داشت : «آن چیزی که در این سند بیشتر مورد نظر ما بود بحث آموزش بود » . وی افزود : « آموزش صد درصدی ، رفع بی سوادی… » خب ببینید ، بی سوادی را که … ؛ خدا رحمت کند امام را؛ همان سال پیروزی انقلاب ، نهضت سوادآموزی تشکیل شده بود که بی سوادی در کشور ریشه کن بشود.ما نه در قضیه ی آموزش کم داشتیم ، نه در قضیه ی پرورش کم داریم که بخواهیم از آنها الگو بگیریم ؛ آنها دنبال چیز دیگرند ، آنها و درواقع روح این سند میخواهد فرهنگ آمریکایی و فرهنگ غربی را در کل دنیا سرایت بدهد . خب خوشبختانه به مرحله ی اجرا گذاشته نشد ؛ اما این که هی جنجال بکنند و تکذیب بکنند و بگویند « دروغ به ما بستند و دروغ گفتند و دروغ میگویند»! ؛  ببینید من این را دارم میگویم که اگر راست میگویند بیایند سند را در روزنامه ها و جرائد مطرح کنند ، مردم همه بخوانند ، و برای خودشان قضاوت کنند ، که آیا این سند اگر میرفت به اجرا ، آیا سند ذلت بود یا نبود؟ آیا یک کاپیتولاسیون دیگری بود یا نبود ؟ ؛ آنوقت ببینند که آیا رهبری بی جهت ابراز نگرانی کرده بود یا باجهت و حق داشت و حق دارد؟ ؛ خدا میداند به ضرر همه هست نشنیدن رهنمود رهبر . به ضرر همه ، به ضرر دولت ، به ضرر ملت ؛ اطاعت از امامت و ولایت مایه ی عزت است ؛ برای همگان ؛ من نمیدانم چه مرضی دارند بعضی از سیاسیون . طبع بشر ، الآن که داشتم آن آیه را تفسیر میکردم شنیدید . اصلاً دین گریزی در طبع انسان قلقلک میدهد انسان را . دین محدودیت می آورد ، طرف میخواهد نباشد ، میخواهد شانه خالی کند . در عصر اسلام ، در عصر پیغمبر ، عصر نزول قرآن ، آنگونه ناسازگاری؛پس نعوذ بالله در شرایط فعلی . ما باید به خدا پناه ببریم از شرّ شیطان و وسوسه های او . وزیر فرهنگ و آموزش ، خب سیّد هم هست ، مازندرانی هم هست . می آید و میگوید : « ظرف دو ماه ، پرونده ی فیلم های توقیفی بسته شود . توقیف هر فیلم یا هر اثر هنری ، هم حبس و اتلاف منابع و سرمایه های مادی ، هم بی ثمر شدن رنج و کوشش شماری از انسان های هنرمند و فرهیخته است ، و مهم تر ، محتمل است که توأم با تضییع حقوق فرهنگی تهیه کنندگان باشد . خب هرکسی هر فیلمی را تهیه کرد باید اجازه بدهیم پخش بشود .» من نمیدانم ، چه چیزی را تعقیب میکنند این عزیزان . بله ، فیلم درست باشد ، آموزنده باشد ، صحیح باشد ، شاداب باشد ، خندان باشد ، اما مضر نباشد ؛  اما فساد آور نباشد ؛ خب حداقل این قید و قیود را بیاورید . ببینید ، امام وحشت داشت ، خوف داشت از نفوذ دشمن . این نفوذ دشمن را ، همین هفته ی گذشته ، سخنگوی دستگاه قضا ، نشستی با خبرنگاران داشت. آنجا از او سوال میکنند درباره ی دستگیری فردی از دفتر آقای حسام الدین آشنا مشاور رئیس جمهور ، به اتهام جاسوسی ؛ ایشان میگوید بله . خبرنگار میپرسد : دستگاه قضایی مطلع است و در جریان است؟ ایشان در پاسخ میگوید : «دستگیری مگر بدون اطلاع دستگاه قضایی هم میشود؟ » وزارت اطلاعات این کار را کرد و دستگیر کرد . الآن در اختیار خود وزارت اطلاعات است . حتی اطلاعات سپاه مداخله نکرد . خود اطلاعات وزارتخانه. خب اینکه عامل بیگانه ، جاسوس ، مسئولی در دفتر مشاور رئیس جمهور میشود ؛ آیا این خطرناک نیست؟ آیا اینها نشانه و علائم نفوذ نیست؟ باز هم بگویید که تنگ نظران و این تعبیرات ! ؛ واقعاً بسیار تعبیر زشتی در یکی از بیانات رئیس جمهور بود متأسفانه که : « این انتخابات پیروزی آزادی ، استقلال ، حاکمیت ملی » و در ادامه میگوید : «این انتخابات پیروزی صلح و آشتی بر تنش و خشونت بود» ! یعنی اگر من رأی نیاورده بودم ، طرف مقابل رأی می آورد ، تنش و خشونت در جامعه رواج پیدا میکرد! ؛ چرا متدیّنین را متهم میکنید به تنش و خشونت؟! همه باید حرمت مسئولین را نگه بدارند ؛ اما خود مسئولین اول باید حرمت خودشان را نگه بدارند . به حرف نیاورند دیگران را . مثل اینکه معنای وحدت کلمه و اتحاد این است که هرچه من گفتم باید شما گوش کنید . وحدت این نیست. حداکثر وحدت ، تبعیت از مقام امامت و ولایت است . بقیه ی مسئولین باید خودشان را تطبیق بدهند . این که تعبیر بشود « این پیروزی ، پیروزی صلح و آشتی بر تنش و خشونت» ، یعنی متدیّنین و حزب اللهی ها و هرکسی که مثلاً به رئیس جمهور رأی ندادند ، همه اهل خشونتند؟ . اینها رفتند جان دادند ، اینها خون دادند ، جوان دادند تا شما الآن رأس کار باشید ، اینها اهل خشونتند و الآن باید محکوم بشوند؟ ؛ خدایا… نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غیبةَ ولیِّنا .

بگذرم . مباحثی بوده که مطرح کنم ، ولی صرف نظر میکنم . پروردگارا به مقرّبین درگاهت سوگندت میدهیم همه ی ما را مسئولین ما را ، ملت ما را ، از خواب غفلت بیدار بگردان .

این ایام سالگرد ارتحال امام . از هر زمانی سزاوارتر برای خواندن وصیت نامه ی امام ؛ ایکاش در همه ی محافل رسمی ما ، در همه ی جلسات شورای اداری ما . جلسه ی هیئت دولت ما ؛ در هرجلسه حداقل پنج سطر از وصیت نامه ی امام خوانده میشد . اگر خوانده بشود واقعاً بی اثر نیست . سخن امام ، هشدار دهنده است ، بیدار کننده است ، تلنگر جدی است ؛ تقدیر الهی بود ، که پانزده خرداد ، سرآغاز و مبدأ نهضت بود و ارتحال امام هم پیوند خورد به پانزده خرداد ، مقارن آن چهاردهم خرداد ، که پانزده خرداد را امام برای همیشه عزای عمومی اعلام کرده بود . همچنین پانزده خرداد روز زندانی شدن امام بود ، زندانی کرده بودند امام را ، بعد از دوماه تبعید کرده بودند به ترکیه و بعد از یک سال به نجف پروردگارا او را با اولیاء خودت محشور بفرما . پروردگارا ملت رشید ایران را که امام را پذیرفتند و برای پیشبرد اهداف امام از جان و جوان و مال مایه گذاشتند ، عزت ملت را مستدام بدار.

(((((((((((به تبع هرهفته خطبه های نمازجمعه قائم شهر مزیّن به اسامی شهدایی است که این هفته و هفته ی پیش سالگرد شهادت آنها بوده است)))))))))))))))  نثار ارواح این عزیزان صلوات.

دوشنبه ی پیش رو هم ، دهم ماه مبارک رمضان ، سالروز وفات بانوی بزرگ اسلام ، حضرت خدیجه سلام الله علیها است . آن بانویی که نه تنها همسر بود ، بلکه یار بود . اولین زن مسلمان بود . تمام زندگی خود را ، وجود خود را و مال خود را در راه پیشبرد هدف اسلام هزینه کرده بود . درود خدا بر او باد ، خدای رحمان او را غریق رحمت و رضوان بگرداند ان شاءلله . بعد هم سه سال قبل از هجرت از دنیا رفته بود .

همچنین پانزدهم خرداد روز جهانی محیط زیست است و باید محیط زیست را سالم نگه داشت .

{{ بسم الله الرّحمن الرّحیم ؛ والعصر ؛ ان الانسان لفی خسر؛ الا الذین ءامنوا و عملوالصاحات؛و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر صدق الله العلی العظیم  }}

پایان خطبه دوم//

 

دیدگاهتان را بنویسید