خطبه های نمازجمعه 1396/4/30 شهرستان قائم شهر – خطیب : ابوالشهیدین آیت الله معلمی

0cr7_img_7938.jpg

خطبه اول:

دانلود فایل با لینک مستقیم

سلام علیکم جمیعاً و رحمة الله و برکاته

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم لا حول ولا قوة الّا بالله حسبناالله نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر الحمد لله ربّ العالمین الصلوة و السلام علی سیّد النبیّین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمّد (ص) و علی عترته و علی اهل بیته اجمعین قالَ الحَکیمُ فی کِتابهِ ، بسم الله الرحمن الرحیم « سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ» با عرض سلام و درود و تحیات الهی به ارواح انبیاء و اولیاء و شهدا و گذشتگان اهل ایمان و با عرض سلام به همه شما برادران و خواهران نمازگزار و با آرزوی اینکه خدای رحمان در این مظنه استجابت دعاهایمان را به کرمش مستجاب بگرداند. همه ما را مشمول رحمت و رضوان و مغفرت بی پایان خود قرار بدهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (ص)

(صلوات)

در آیه قبل که هفته گذشته از سوره حدید مطرح شده بود از اینجا آغاز میشد که « اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ …» خلاصه نتیجه پایان دنیا را یا عذاب الهی و یا مغفرت و رضوان برای برخی از بندگان اشاره می‌نمود ان شاءالله خدای رحمان من و شما را در زمره گروه دوم قرار بدهد. در آیه بعدی شتاب برای مغفرت مطرح شده است. ای بشریت بدانید سرانجام یا عذاب است یا مغفرت، پس بشتابید به سوی مغفرت. « سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ» مسابقه بگذارید!پیشی بگیرید! برای چه؟ برای کاری که موجب مغفرت شما شود! در قرآن مجید در پایان بیش از نود آیه «غفورُ رحیم» و یا «غفوراً» دارد. ولی در صدر همان آیات مواردی که زمینه ساز مغفرت است اشاره می‌شود. البته همه زمینه های مغفرت در یک آیه نیست. در این نود آیه پراکنده است. امروز دو سه مورد را عرض می‌کنم. زمینه های مغفرت الهی در آیات قرآن مشخص است. مؤمنین هم می‌دانند و هم می‌شناسند و هم باید سعی کنند بهتر و بیشتر بشناسند و برای کسب زمینه های مغفرت باید سعی و شتاب کرد. اینجا تعبیر «سابقوا» دارد ولی در سوره آل عمران تعبیر به «سارعوا» از «مسارعت؛ که در معنا قریب الافق هستند. سرعت بگیرید و یا سبقت بگیرید.علاوه بر سرعت گرفتن سعی کنید جلو بیافتید و عقب نمانید. در سوره آل عمران فرمود «و سارعوا الی مغفرة من ربکم و جنةٍ عرضها السموات والارض اُعِدَّت للمتقین» یعنی آن بهشت برای اهل تقوا مهیا شد و در اینجا فرمود « سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ »بدانید که آمرزش تنها از طرف خداست. هیچکسی سزاوار ملاحظه نیست مگر خدا! «اتقوالله» یعنی خدا را ملاحظه کنید. « سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ » چیزهایی که خدا از آنها خوشش می‌آید را انجام بدهید تا زمینه ساز مغفرت باشد برای شما.« و جنّة» سرعتتان برای مغفرت الهی در درجه اول متعاقب مغفرت، بهشت خدا است، تا خدا نیامرزد به بهشت نمی‌برد. « عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ » پهنه آن بهشت به اندازه پهنه زمین و آسمان است. چه کسی می‌توانداین مسافت را اندازه گیری کند؟« أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ » مهیا شد برای کسانی که ایمان به خدا (که تنهاایمان به خدا کافی نیست! اگر کسی مدعی شود به خدا ایمان دارم و دلبخواه عمل کند و کلمات و آیات خدا را باب سلیقه خودش معنا کند بدنبال شیطان است «ارأیت من اتخذ الههُ هواه» بجای خدا از هوای نفس پیروی می‌کند ولی مدعی خداپرستی می‌شود لذا می‌فرماید « لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ » هم خدارا ایمان بیاورد و هم رسول خدا را) به تبع رسول، جانشینان رسول، یعنی نمی‌شود هیچگاه مومن بتواند منهای داشتن حجت خدا در مسیر بندگی موفق باشد. علاوه بر قرآن باید حجت زنده و ناظر و شاهد داشته باشد. که بنگرد و راهنمایی کند به تناسب شرایط زمان. در آیه 218 سوره بقره «ان الذین ءامنوا والذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله الئک یرجون رحمت الله و الله غفورٌ رحیم» آنهایی که ایمان آوردند و هجرت اختیار کردند (مثل مدافعان حرم امروز و مثل رزمندگان مخلص حریم ایران و اسلام و امامت و ولایت در دوران دفاع مقدس ) و در راه خدا معامله با جان نمودند، اینها به رحمت خدا امیدوارند، کار اینها زمینه ساز جلب رحمت الهی  مغفرت خداوندی است. در آیه 195 از همین سوره «فإنِنتهوا فان الله غفورٌ رحیم» اگر از عصیان و معصیت و کفر و نافرمانی خدا منتهی بشوند و برگشت کنند و برگردند و متنبه شوند «فان الله غفورٌ رحیم» یعنی اگر بد کرده است واقعاً پشیمان شود و برگردد و از رحمت خدا مأیوس نباشد. خدا غفور و رحیم است. آیه 89 از سوره آل عمران «ان الذین تابوا من بعد ذلک و اصلحوا فان الله غفورٌ رحیم» این آیه شأن نزولی دارد: مردی به نام حارص ابن سُوید انصاری که اصالتاً اهل مدینه بود در یک دعوا با یک فردی، منجر به قتل طرف مقابل شد. به جای اینکه به سرعت به دنبال عذرخواهی و ابراز ندامت و پشیمانی برود از نمدینه به مکه گریخت و به مشرکین مکه اعلام کرد که من از اسلام و پیغمبر فرار کردم و حقیقت را نگفت که مرتکب قتل شده و فرار کرده است. (مثل اینکه گاهی بلانسبت بعضی از افراد فاسد از ایران می‌گریزند و وقتی بیرون رفتند تقاضای از کشورهای بقول خودشان قدرتمند پناهندگی می‌کنند و می‌گویند که ما مخالف دولت ایران هستیم. از گذشته اینطور بوده و الان هم هست) این فرد در مدینه مرتکب قتل شده و از وحشت قصاص به مکه فرار کرد و به مشرکین مکه اینطور وانمود کرد که من مخالف پیامبر و اسلام هستم و به شما پناهنده شدم و آنها هم با آغوش باز او را پذیرفتند ولی چیزی نگذشت که این فرد در درونش بسیار اضطراب پیدا کرد چون اسلام و احکام قرآن واقعا در دلش نشسته بود و اینکه گریخته بود از وحشت و ترس از قصاص بوده و به مرور که در مکه فرصت می‌گذرانید پشیمان شد که چرا اینکار را کردم و چرا آمدم؟ از قضا یک نفر از اهل مدینه  در بیرون از مکه پیدا کرد که برای پیامبر پیغام بفرستد و عذرخواهی بکند که یا رسول الله من بد کردم ولی پشیمانم و می‌خواهم برگردم، آیا امکان توبه برای من هست؟ رسول خدا به آن قاصد فرمود بله امکان توبه دارد اما مشروط است! یا باید از اولیاء دَم بدون دیه یا با دیه کسب رضایت کند یا اگر حتی خواستند قصاص کنند آماده قصاص باشد و از رحمت خدا مأیوس نباشد. این آیه نازل شده بود و پیامبر اینچنین ابراز کرد «ان الذین تابوا من بعد ذلک» بد کردند ولی  بعد از آن توبه پیشه نمودند «و اصلحوا» می‌خواهند کار خود را اصلاح کنند «فان الله غفورٌ رحیم» خدئاوند آمرزنده و مهربان است و البته ادامه بحث در همین آیه که ذیلش می‌فرماید «ذلک فضل الله یوتیه من یشاء»رحمت و جنت و بهشت نتیجه عمل انسان نیست، عمل ممکن است انسان را جهنمی بکند اما بهشت فضل خداست. این به چه معناست؟ یک روایت بسیار جالبی در  این زمینه در منابع حدیثی ما وجود دارد که اگر زنده ماندیم ان شاءالله در هفته آینده عرض خواهم کرد. پس همه موظفیم برای سبقت و سرعت در مسیر جلب زمینه های مغفرت و و آمرزش برای اینکه فرصت از دست می‌رود، ما سفری طولانی در پیش داریم و برای مقصدی که در سفر مرگ داریم نیاز ما سنگین است اما توشه را که از دنیا باید تهیه کنیم فرصت ما در دنیا بسیار محدود بود و در این فرصت محدود نباید کار عادی داشته باشیم و باید با سرعت و سبقت عمل کنیم. خیلی از مومنین معتقد به نماز و روزه هستند اما به بهانه اینکه هوا گرم است کمتر در نماز جمعه حضور پیدا می‌کنند تبعاً و قطعاً شما عزیزان و همه مؤمنین در هر جا در این هوای گرم برای اقامه ذکر و یاد خدای رحمان همه اینها از مصادیق سرعت و سبقت برای زمینه سازی مغفرت حضرت حق خواهد بود. خدایا در این مسیر یاریمان بفرما! خدایا در مسیر بندگی و تقوا و در مسیر پرهیز از گناه موفقمان بدار.

{{ بسم‌الله الرحمن الرحیم ؛ انا اعطیناک الکوثر / فصل لربک وانحر / ان شانئک هوالابتر صدق الله العی العظیم.}}

پایان خطبه اول//

 

__________________

__________________

 

خطبه دوم:
دانلود فایل با لینک مستقیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ  الصّلاة والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقةِ الطّاهره سیّدةِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنةِ أجمعین و علی  علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجة القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.

صلوات…

مجدداً بار دیگر ، خودم و همه ی شما برادران و خواهران را به تقوا ، تقوا یعنی ملاحظه ی خدا ، اگر انسان به یاد خدا باشد و از یاد او غافل نباشد ، قطعاً در انجام واجبات ، سعی بیشتری خواهد داشت و در ترک گناه و معصیت ، عزم و راده ی جدی تر . خدایا در این مسیر ، یاریمان بگردان.

دیروز سالروز شهادت امام ششم ، امام صادق سلام الله علیه بود . خب عزیزان ، حضور پیدا کرده بودید ، مراسمی بود ، هم به این مناسبت ، یادی از مرحوم آیت الله العظمی صالحی مازندرانی داشتیم در صحبت ، و شانزدهمین سالگرد ارتحال این عزیز بود . و عنوان شهدای روحانیت ؛ خدای منان به همه ی شرکت کنندگان ، جزای خیر عطا بفرماید . خب به واسطه ی تحرکات شیطنت آمیز عوامل استکبار ، ناچار بودند نیروهای امنیتی ، انتظامی ، محدودیت هایی را اعمال بکنند که احیاناً موجب زحمتی برای مومنین شده بود ، عذرخواهی میکنیم از همه ی سروران عزیز . خب گاهی توقع هست که از شخصیت های مملکتی دعوت بشود و اگر دعوت بشود ، طبعاً هم عوارضی وجود دارد . بنا بر این باید تحمل کرد و در پیشگاه خدا مأجورید.

آقا امام صادق سلام الله علیه ، کار فرهنگی داشت . هیچکسی نگفت که آقا امام صادق ، تحرکات سیاسی ، حاد ، غیر حاد ، علیه هیئت حاکمه ی وقت خود داشته باشد. اصلاً چنین چیزی نبود . اما چرا  گاهی بسیار سخت می گرفتند بر آقا امام صادق؟ . گاهی برای شکستن شخصیت امام صادق ، درِ خانه اش را آتش زده بودند . گاهی هم برای شکستن شخصیت ، او را از مدینه بردند و آورده بودند در حیره ، مدتی نگه داشتند . چرا؟ .آقا امام صادق فقط احکام میگفت ، تفسیر میگفت  . حقایق و معارف دین را مطرح میکرد . میدانید چرا نگران بود دشمن؟ . دشمن برای این نگران بود که آگاهیِ مردم ، زمینه ساز سقوط آن هاست. الآن هم همین است .استکبار جهانی ، و همه ی آدم هایی که خوی استکباری دارند ، میخواهند مردم درست نفهمند . اما متقابلاً خدا میخواهد بندگانش بفهمند . اولیاء خدا میخواهند بندگانشان بفهمند . کار را آنچنان سخت گرفته بود ، خبیث اب العبّاس سفّاح بر امام صادق ، که مردم ، مسئله ی شرعی مبتلا به روزانه را جرئت نمیکردند راحت بیایند بپرسند . البته نه برای همیشه . این برای یک مقطعی ، و در یک مقطعی بود . هروقتی که میدیدند توجه مردم به خانه ی امام صادق گسترده تر شد ، یعنی دارد تمرکز پیدا میکند ، توجه افکار عمومی ، به سمت این خاندان و این خانواده ، آنوقت حساس میشدند . مضیقه ها را پیش می آوردند . کار به جایی رسیده بود که یک آدمی از دست عیالش عصبانی شد ، به عیالش گفت که شما را سه طلاقه ات کردم . با عصبانیت و خشم گفت شما را سه طلاقه کردم  . بعد ، یکی دو روز بعد پشیمان شد . آمده پیشنهاد رجوع داد . ولی زن گفت شما سه طلاق گفتید و من و شما دیگر حرام ابد هستیم و باید از من چشم بپوشی . مرد گفت که رفتم پرسیدم ، گفتند نه . حرام ابد نیستی و حق رجوع دارم من . گفت نه ، که گفته است؟؛ گفت فلانی ، عالمی را نام برد . گفت من قبول ندارم ، اگر جعفربن محمد بگوید من قبول میکنم . ببینید ، دشمن هم از همین اثر نفوذ کلام امام صادق نگران بودند . شنیده دارید که میرزای شیرازی رحمة الله علیه فتوای تحریم تنباکو را داده بود . همسر ناصرالدین شاه هم داخل دربار ، قلیان را انداخت . ناصر الدین شاه عصبانی شد . گفت چرا این کار را کردی ؟ گفت استفاده از تنباکو و توتون و قلیان حرام است . که گفته است حرام است؟ گفت همان کسی که به فتوای او ، من و شما بر هم حلال شدیم . یعنی بر اساس موازینی که نکاح و ازدواج و عقد و عزا و عروسی ما شکل میگیرد ، همان ها حرام کردند.خود ناصرالدین شاه وحشت کرد از این نفوذ کلام مرجع تقلید . صوری هم نبود این مسائل . اگر واقعاً  کسی مومنانه فقیه عادلی را باورمندانه مثل امام راحل ، مثل مقام معظم رهبری ، مثل خیلی از فقهای دیگر حتی تبعیت کند ، در این صورت است که قدرتهای استکباری سخت در هراس می افتند. اب العباس سفّاح ، آريالا امام صادق را در حیره نگه میداشت . قدغن کرده بود کسی حق ندارد آزادانه رفت و آمد بکند.کیست ، برای چه آمده چه کار دارد که آمده است . این زن گفته بود که اگر جعفربن محمد بگوید من میپذیرم ، وگرنه نه.این آدم گفت که حالا چکار کنیم؟ گفت خودت برو ازش بپرس. من حرفت را قبول میکنم اگر بروی از خودش بپرسی و برگردی . این آدم آمد حیره . میخواهد برود پیش آقا امام صادق می ترسد . برایا نیکه خبردار شد که جاسوس ها در کارند و شناسایی میکنند افراد را . اسباب زحمت و درد سر درست میکنند . متحیّر و سرگردان داخل کوچه . آرام آرام قدم میزد ، یکمرتبه دید که یک خیارفروشی داخل کوچه پیدا شد روستایی ، داخل طَبق ، خیار را روی سر گرفته ، منتظر مشتری است که بفروشد . این آدم به دلش آمد که یک تدبیری بکند . آمد جلو به این صاحب بساط خیار گفت که کلّ این خیارها قیمتش چه قدر است ؟ گفت اگر کسی یک درهم بدهد من میدهم . گفت بردار ، این هم یک درهم . یک درهم را در آورد به او داد ، گفت به شرطی که شما اینجا در این سایه بنشینی ، این طَبَق را هم در اختیار من بگذاری ، من این خیارها و طبق را بردارم ، ببرم . زود میفروشم ، یا اگر هم نفروختم ، برمیگردم طبق را تحویل شما میدهم . او هم پذیرفت . بعد گفت این جُبّه ای که داری(یک لباس نَمدی روستایی) ، این را هم بده به من برروی شانه ام بگذارم . موافقت کرد و این کار را هم انجام داد.حالا طبق خیار را که روی سر گرفته یک قدری جرئت پیدا کرد که اگر کسی بپرسد کجا داری میروی و چه کار میکنی بگوید من دارم خیار میفروشم. راه افتاد یک قدری جلو آمد آدرس خانه ای که امام صادق آنجا به سر میبرد از پیش گرفته بود و به سمت همان هدف می آمد . دید در آن خانه باز شده ، یک نفر بیرون آمد و او را اشاره میکند . خب او هم به هوای اینکه خیار میخواهد به سمت همان خانه رفت . آن آدم در را باز کرده بود ، تعارف کرد بیا داخل . او رفت داخل ، چشمش افتاد به آقا امام صادق سلام کرد ، حضرت اولین جمله که فرمود فرمود: خوب حیله ای به کار بردی . این آدم با تمام وجود آرامش پیدا کرد . الله اکبر. او از کجا میدانست من این تدبیر را کردم که دسترسی به او پیدا کنم . فرمود خوب حیله ای کردی . بعد هم او را دلداری داد که نه . طلاق در صورتی است که  در سه مرحله باشد . سه نوبت و در خلال هریک ، رجوعی اتفاق افتاده باشد ، ولی در یک مجلس اگر بگوید سه طلاقت گفتم ، همان یک یک طلاق است و حق رجوع باقی است . خب خیلی هم خوشحال شد این آدم برگشت . و در نهایت مردی به نام ابو ایوب خوزی ، یا جوزی ، منشی منصور دوانیقی ، یعنی نویسنده و کاتب و رئیس دفتر او بود . میگوید دل شب ، منصور فرستاد دنبال او . تعجب کرد . گفت الان نیمه شب است . الآن برای چه ؟ میگوید رفتم ، قاصد آمده بود همراه قاصد رفتم ، میگوید که دیدم بله ، منصور بیدار است و روی صندلی نشسته است . شمعی هم مقابلش روشن است . یک نامه ای هم دستش است . هی استرجاع میگوید : انّا لله و انا الیه راجعون . میگوید من را دید نامه را به سمت من انداخت و گفت که : بردار و نگاه کن . گفتم چیست ؟ گفت کتاب نامه ی محمدبن سلیمان ، والی مدینه . میگوید من برداشتم نگاه کردم ، دیدم که والی مدینه نوشته که جعفر بن محمد از دنیا رفت . هی منصور میگفت انّا لله و انا الیه راجعون . ابو ایوب جوزی میگوید به من نگاه کرد و گفت : این مثل جعفر . کجا پیدا میشود آدمی مثل جعفر . یعنی ممتاز بود و تک بود و مثل و مانند نداشت . ثمّ قال : اُکتُب  ، میگوید سپس به من گفت که بنویس برای والی مدینه ، محمدبن سلیمان : إن کانَ اوصی إلی رَجُلٍ بِعَینه فقَدّمه و اضرِب عُنُقَه. بنویس که ببیند ، نگاه بکند ، وصی او کیست . اگر یک نفر را به خصوص وصی معرفی کرد ، وصی او را معطل نکند . بسرعت پیدا بکند و  سرش را از تن جدا کند . خب آدمی که میگوید وصی امام صادق را پیدا کن و سرش را از تن جدا کن ، چرا خود امام صادقرا این کار را نکرده بود؟ شخصیت امام صادق در جامعه فراگیر شده بود . ترس از افکار عمومی مانع میشد . وگرنه چشم نداشت ببیند امام صادق را . دل نداشت که امام صادق زنده باشد در جامعه . میگوید حالا تا وصی او در جامعه شناخته شده بشود و جا بیافتد ، مثل چیزی که در روزگار خودمان دیدیم . مقام معظم رهبری ، روز اول رحلت امام راحل ، شخصیت داخلی و جهان اش مثل امروز نبود . خیلی ها دلهره  داشتند و میگفتند که چه میخواهد اتفاق بیافتد ، که میخواهد جای امام را پر کند ؟ چه کسی میخواهد مثل امام نظام را اداره کند . خب به فضل الهی ، به سرعت برای دوست و دشمن در داخل و خارج نمایان گشت که لطف و عنایت الهی کار خودش را کرده و میکند ، همچون امام راحل ، بلکه گاهی نمایان تر از امام راحل برای اداره ی امور و هدایت ، نمایان میشود و ظاهر میشود . خلاصه آن یکی دستور داد که وصی را شناسایی کن و گردن بزن . نامه آمد والی مدینه جواب نوشت ، باز همین ابو ایوب میگوید یک شب فرستاد دنبال من رفتم ، جواب را در اختیار من گذاشت . دیدم در جواب نوشته که : ««أنّه قد اوصی إلی خمسِ»» او پنج نفر را وصی گرفت . احدهم ابو جعفر المنصور ، که خود خلیفه است . دومی محمدبن سلیمان ، همان والی مدینه ، سومی عبدالله ، پسر بزرگ ، چهارمی موسی پسر کوچک ، پنجمین : حمیده ، عیال و همسر امام صادق . ببینید ، چرا امام صادق نمیتوانست وصی و جانشین خود ، امام بعد از خود را رسماً معرفی کند؟ به خاطر شرایط زمان ، که جامعه را از داشتن امام و امامت محروم می ساخت . همیشه در طول تاریخ ، قدرت های استکباری ، شیاطین و عوامل شیطان از امامت در هراسند . برای خاطر این که امامت نمیتواند با ظلم و ظالم و دیکتاتوری و عوام فریبی سازش داشته باشد . بعضی از قدرتمندان میخواهند مردم را فریب بدهند و بر گُرده ی مردم سوار بشوند نظر مردم را بگیرند ، بتازند . ولی امامت و ولایت ، همیشه شفاف و روشن و باصداقت و اخلاص میگوید و عمل میکند و پیش میبرد .

بعد از چهار سال فرصت سوزی ، تلاش بی حاصل برای نزدیک شدن به آمریکا ، حالا وزیر امور خارجه ی ما ، داخل همین هفته صریحاً فرمود که : تصور مذاکره با آمریکا خطرناک است . و جمله ی دیگرش این است که : خصومت آمریکا علیه ایران اسلامی تمام شدنی نیست . این مال آقای ظریف است .من به عنوان یک طلبه ای که در مسائل کشور احساس میکنم همه ی افراد طلبه مثل من ، وظیفه دارند ورود پیدا کنند ؛ بگوییم کاری به کار دولت نداشته باشیم، یعنی کاری به کار انقلاب ، کاری به کار شهدا ، کاری به کار امام نداشته باشیم . یعنی خداحافظی کنیم از امام و شهدا و انقلاب اگر بگوییم کاری به کار دولت نداشته باشیم . دو دو تا چهارتاست . اما اگر نه ، میخواهیم واقعاً زحمات شهدا ، زحمات امام ، محفوظ بماند ، باید مراقبت کنیم دولتمردان خود را . باید تذکر بدهیم ، آنجاهایی که خوب عمل میکنند واقعاً دستشان را ببوسیم . بخدا قسم اینچنینم که اگر ببینم دولتمردی درست عمل میکند و خدمت به جامعه و خدمت به کشور و خدمت به نظام ، بخدا قربتاً إلی الله دستش را میبوسم . اما اگر ببینیم نه ، در اثر نفوذ بیگانگان ، اینها خودشان دارند پَرت میشوند و دارند ارزش ها را کمرنگ میکنند ، آنجا جای گفتن است حد اقل . من عرض میکنم دولت مردان ، یا شخص محترم رئیس جمهور ، به خاطر خدا هم که شده ، به خاطر ملّت ، به خاطر رأی مردم ، حداقل چهار ماه تلاش برای روی پای خود ایستادن بکنید . شما چهار سال تلاش کردید که آمریکا راضی بشود از شما . نشد .حالا نگاه کنید کلمات مقام معظم رهبری را ، که این سخن که الآن میخواهم بخوانم مال یک سال و دوماه قبل است : « ما پیش پرداخت هایمان را همینطوری انجام دادیم . »» یعنی چه ؟ یعنی غنی سازی بیست درصد را آمدیم پایین ، سه درصد ، این شده پیش پرداخت ما دیگر .«« ما پیش پرداخت هایمان را همینطوری انجام دادیم . ما غنی سازی بیست درصد را تعطیل کردیم . اراک را تعطیل کردیم . اینه پیش پرداخت های ما بود . حالا باز توقع دارند مدام افزون خواهی هم میکنند . حالا این همه پیش پرداختهایی که ما دادیم ، به هرحال طرف مقابل ما عمل نکرده . یک تصور غلطی در اینجا (داخل ایران)وجود دارد . و آن این است که ما با آمریکا میتوانیم کنار بیاییم ؛ با آمریکا کنار بیاییم و مشکلات را حل کنیم . خب این تصور تصور درستی نیست . ما نمیتوانیم به توهّم تکیه کنیم .باید به واقعیت ها تکیه کنیم . اولاً همانطور که گفتیم ، از لحاظ منطقی ، نظامی مثل جمهوری اسلامی ایران ، هرگز مورد محبت و ملاطفت نظامی مثل آمریکا قرار نمیگیرد. امکان ندارد ؛ ثانیاً رفتارهایشان از پنجاه سال پیش ، شصت سال پیش ؛ از بیست و هشتم مرداد و بعد از آن در دوران رژیم طاغوت ، بعدش از اول انقلاب تا امروز ، شما نگاه کنید ، ببینید رفتار آمریکا با ما چگونه بود . خب اینهمه رهنمود را روشن و شفاف ، مقام معظم رهبری میداد . ولی متأسفانه شنیده نشد . حالا جلوی ضرر را هروقت گرفتن منفعت است . الآن میفرماید که برای تشکیل دولت ، همه باید نتایج انتخابات و پیام انتخابات را بپذیریم . دولت تسلیم قانون اساسی است . گاهی یک کلمه ی درست را آدم میگوید باری اینکه ذهن طرف را در اختیار بگیرد و بعد حرف های خودش را بزند . ببینید ، اگر دولت تسلیم قانون اساسی است ، در قانون اساسی ، رأی به وزرا ، مال نمایندگان مردم است . رئیس جمهور از مردم رأی گرفت . و رئیس جمهور بر اساس اینکه من چه کار میخواهم بکنم برنامه اعلام کرد . طبق برنامه مردم اعتماد کردند و رأی دادند. نه اینکه چون به من رأی دادی هرکسی را حالا من به عنوان وزیر معرفی میکنم مجلس هم باید بپذیرد . این نوعی تحمیل و فشار بر مجلس دارد وارد میشود . دولت تسلیم قانون اساسی است .اما همه باید نتایج و پیام انتخابات را بپذیرند . صریحاً هم فرمود که 24 میلیون به یک جهت رأی دادند . حالا این جهت ، باید وزرا تعیین بکند. هرکسی را وزیر تعیین میکنی بکن ، اما وزیری باشد اهل کار ؛ نه وزیری باشد حقوق نجومی بگیرد و بیکار . وزیری باشد که اقتصاد کشور و بیکاری  و اشتغال جوانها را راه اندازی بکند . مگر اینها چیز بدی است که مردم خواسته دارند ؟ خواسته های به حق ؛ اگر این خواسته ها رعایت بشود خب دعاگو هستیم . بنا بود که با رأی آوردن رئیس جمهور سایه ی جنگ برداشته بشود . ولی حالا به جای برداشته شدن سایه ی جنگ ، روز به روز تهدید آمریکا ، چه تهدید نظامی ، چه تهدید تشدید حصر اقتصادی،تحریم ها افزایش پیدا میکند . ولی متقابلاً عاقلانه است واقعاً که رئیس جمهور بیاید برای پاسخگویی به این دهن کجی های آمریکا از نیروهای جهادی و سپاهی در هیئت دولت ، در مصدر امور قرار بدهد تا بر استحکام دولت و اقتدار نظام و کشور افزوده بشود . این توافق هسته ای و این برجام را متأسفانه هنوز هم که هنوز است دارند بزک میکنند و به عنوان سند عزتمندانه از او یاد میکنند و سند کم نظیر معرفی میکنند ؛ داریم افتخار میکنیم که ما به برجام پایبند ماندیم ، دنیا میداند که ما پایبند ماندیم ، اما متقابلاً چه ؟ ما با امضای خودمان دست و پای خومان را بستیم ، حالا افتخار میکنیم که ما دست بسته ایستادیم ، ولی دشمن بی حیای ما ، هیچ اعتنایی به آن برجام ندارد . واقعاً چیزی شبیه به معاویه ، معاویه با امام حسن مجتبی صلحنامه امضا کرد ، رفته بیست کیلومتر آن سمت تر ، آنجا در جمعی ایراد سخن گفت ، گفت عهدی که با حسن بستم زیر پای خود گذاشتم ؛ یعنی به هیچیک از آنها من وفا نمیکنم . آمریکایی ها هم همین هستند . خیلی صریح دارند میگویند آمریکایی ها که باید تحریم ها را افزایش بدهیم . دومرتبه ایران را به پای میز مذاکره بکشانیم . یعنی دومرتبه امتیازات بیشتری بگیریم . خب ببینید : یک کسی ممکن است بگوید  که آقا هیچ چاره ای نیست . بخدا اینجور نیست . والله این جور نیست . چاره ی دیگر وجود دارد .چاره ی دیگر مؤثر ، عزتمندانه هم وجود دارد .ایکاش من توان یک کاری را ندارم ، انصاف داشته باشم بگویم من از عهده اش برنمیام . این واقعا افتخار است که دشمن مکرّر بر برجام بتازد و او را نقض کند ، مکرر تحریم ، پشت سر تحریم جدید داشته باشد و آنوقت ما افتخار کنیم که پایبندیم به برجام؟ نمیدانیم.خدایا خودت کمک کن ، خودت یاری کن ؛ هم این دولت ما را، هم این رئیس جمهور ما را که عزت ملت را ، عزت و اقتدار نظام و شهدا و امام ما را حفظ بکند . مناسبت هایی داشتیم . امروز سالروز قیام مردم تهران به رهبری آیت الله کاشانی ، در برابر استبداد و دیکتاتوری بوده در سال 1331 . سه شنبه سالروز ولادت کریمه ی اهل بیت ، فاطمه ی معصومه سلام الله علیها ، به این مناسبت روز دختر نامیده شده است.

امام راحل می فرمود: همه ی قوانین اسلامی برای صلاح جامعه است . آنها که میخواهند زن ها را ملعبه ی مردان و ملعبه ی جوان های فاسد قرار بدهند خیانتکارند . زنها نباید گول بخورند . زن ها گمان نکنند که این مقام زن است که باید بزک کرده بیرون برود . با سر باز و لُخت . یان مقام زن نیست . این عروسک بازی است . نه زنِ باشخصیت. جای دیگر فرمود : امروز خانم ها باید وظایف اجتماعی و وظایف دینی خودشان را عمل بکنند و عفت عمومی را حفظ کنند و روی آن عفت عمومی کارهای اجتماعی و سیاسی را انجام بدهند . نه مثل سابق ، زنان از نظر اسلام نقش حساسی در بنای جامعه ی اسلامی دارند . و اسلام زن را تا حدی ارتقا میدهد که او بتواند مقام انسانی خود را در جامعه باز یابد و از حد شی ء مورد استفاده ی دیگران در آید .

همچنین فاصله ی بی اول ذی القعده که سالروز ولادت فاطمه ی معصومه است تا روز ولادت آقا امام رضا به عنوان دهه ی کرامت مطرح است و آغاز هفته ی حج است . حالا درست است که سعودی های پلید به ظاهر پذیرفتند و وعده دادند و تعهد کردند امنیت زائران را ، اما خباثت آنها همواره موجب دلهره هم هست . در هر حال باید به خدا پناه ببریم . اگر من حیث المجموع ، تصمیم نظام شد برای اعزام زائران ، قطعاً بهتر از گذشته ، دولت ، نظام ، مقام معظم رهبری بالاتر از همه ، پشت قضیه خواهند ایستاد ، و با صلابت از جان زوّار دفاع خواهند کرد . پنجشنبه هم پنجم مرداد سالروز اقامه اولین نماز جمعه در نظام جمهوری اسلامی ایران در در سال 1358 بوده به امامت مرحوم آیت الله طاقانی رحمت الله علیه در تهران . این نمازی که فاسعو إلی ذکرالله در قرآن دارد ولی در دوران طاغوت در جامعه اقامه نمیشد . به برکت انقلاب و پیروزی انقلاب و حاکمیت فقیه عادل این فریضه ی بزرگ اقامه میشود  و ان شاءلله همه ی ما قدر بدانیم .

{{بسم الله الرحمن الرحیم؛والعصر؛ان الانسان لفی خسر؛الا الذین ءامنوا و عملواالصالحات ؛و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر ؛صدق الله العلی العظیم}}

پایان خطبه دوم//

دیدگاهتان را بنویسید