متن خطبه های نمازجمعه 14 مهر 1396 شهرستان قائم شهر – خطیب : آیت الله معلمی

mk7u_img_1703.jpg

خطبه اول:
دانلود فایل با لینک مستقیم
سلام علیکم جمیعاً و رحمة الله و برکاته، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم اله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین الصلوة و السلام علیی سید النبیّین حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمد (ص)  و علی عترته و اهل بیته اجمعین قال الحکیم فی کتابه الکریم بسم الله الرحمن الرحیم « یا ایها الذین ءامَنوا اتّقوا الله و ءامِنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته و یجعل لکم نوراً تمشون به و یغفر لکم والله غفورٌ رحیم» امیدوارم خدای رحمان در این مظنه استجابت همه ما را مشمول مغفرت خود قرار بدهد. دعاهایمان را مستجاب بگرداند. بیماران را شفای عاجل، گذشتگان را قرین رحمت بگرداند. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

درباره این آیه شریفه هفته قبل مقداری صحبت شد و وعده کرده بودم شأن نزول این آیه را امروز تقدیم محضر شما نمازگزاران داشته باشم. ترجمه آیه را التفات کنیم تا به تناسبش به شأن نزول برسیم. شاید عزیزانی هفته قبل حضور نداشتن. «یاایها الذین ءامنوا» ای کسانی که ایمان آورده‌اید «اتّقوا الله» خدا را شرم کنید، خدا را ملاحظه کنید. به همه مومنین و همه کسانی که ایمان آوردند، مخاطب عامه مردم نیستند، بلکه مخاطب مومنین هستند. «و ءامنوا برسوله» براستی به رسول ایمان بیاورید. یعنی از رسول اطاعت کنید. باید ر هر عصری و در هر زمانی در جامعه حاکمیت دین خدا را کسی مدیریت کند. مدیریت در روزگار پیغمبر با خودش بوده و در روزگار بعد از پیغمبر با امامان معصوم بوده و در عصر غیبت ولی الله الاعظم مدیریت جریان الهی و حاکمیت دین خدا با فقیه عادل است.  « یؤتکم کفلین من رحمته » به شما داده خواهد شد دو نصیب و بهره کارساز از رحمت الهی، حالا این دو بهره یکی در دنیا و دیگری در آخرت و یا اینکه این دو بهره نعمت های مادی و معنوی و هرچه که هست دو نصیب و دو بهره از رحمت الهی. «و یجعل لکم نوراً » نورانیتی پیدا می‌کنید. هم در مسیر زندگی راه را خوب می‌یابید و هم گرفتار ابهامات و شک و تردید و فضای تاریک نمی‌شوید. «و یجعل لکم نوراً تمشون به» در سایه نور حرکت کنید.«مَشی»یعنی حرکت. «و یغفر لکم والله غفورٌ رحیم» و خواهد آمرزید شما را و خداوند آمرزنده و مهربان است.

شأن نزولش را عموم مفسرین نوشتند که در سال پنجم هجرت که جعفربن ابی طالب با اشاره پیغمبر خدا و همراهی هفتاد نفر که چند نفر از آنها هم زنه‌های مؤمنه بودند که بهمراه همسرانشان از مکه حرکت کردند به سمت حبشه . در آن ایام پادشاه حبشه نجاشی بود.در شرایطی که در مکه خود پیغمبر و مؤمنین سخت در فشار بودند مع ذلک در سایه آن فشار و آن خفقان رسول خدا از گسترش اسلام مأیوس نبود. با این حرکت هم عده ای از مومنین از شرّ کفار مکه نجات پیدا می‌کنند و از سوی دیگر پیام رسانی اسلام و قرآن را برای ملکت حبشه داشته باشند. آن وقت جعفر بن ابی طالب (جعفر طیّار) برادر امیرالمؤمنین سخنگوی آن جمع بود، در حضور نجاشی سوره مریم را تلاوت کرد، نجاشی از تخت فرود آمد و گفت شرم دارم و خجالت می‌کشم در برابر این آیات الهی من روی تخت بنشینم. نجاشی به پیغمبر ایمان آورد و اجازه داد که مردم مملکت او به پیغمبر اسلام ایمان بیاورند. موقعی که جعفر برمی‌گشت چهل نفر از خود اهل حبشه بهمراه جعفر آمدند. البته مدت توقف جعفر در سرزمین حبشه قریب به پانزده سال طول کشید. کار فرهنگی و علمی و تربیتی کرد بخاطر اینکه اصل هجرت آناه در سال پنجم بعثت اتفاق افتاد. بعد از هجرت آنها، پیغمبر هشت سال در مکه ماند و در سال سیزدهم بعثت پیامبر از مکه در آمد و جعفر وقتی غاز حبشه به مدینه برگشت سال هفتم هجرت بود، بنابراین قریب به پانزده سال زمان برد.چهل نفر با او به مدینه بای زیارت پیغمبر آمدند، اوضاع مردم مدینه را دیدند که در معیشت و اقتصاد مشکل دارند. گفتند یا رسول الله اجازه بده ما برمی‌گردیم در مملکت خود آنچه از اموال و دارایی داریم همه را به اینجا می‌آوریم با مسلمانها تقسیم هم می‌کنیم. رفتند و آوردند و همین کار را هم کردند. آیه‌ای نازل شده بود در قرآن در سوره قصص راجع به آن قضیه «الذین ءاتیناهم الکتاب» آناهایی را که قبل از قرآن به آنها کتاب دادیم (انجیل) «هم به یؤمنون» آنمها ایمان آورده بودند «و اذا یتلی علیهم قالوا ءامنا به» حالا که قرآن بر آنها خوانده می‌شود به آن ایمان آوردند و می‌گویند که «انّه الحقّ من ربّنا» در نهایت ذیل آیه می‌فرماید «اولئک یؤتون اجرهم مرّتین» اینها کسانی هستند که دو تا اجر بزرگ در پیشگاه خداوند دارند، اجر اول ایمان به عیسای نبی(ع) و اجر دوم ایمان به خاتم انبیاء محمد (ص) است. بعد از نازل شدن این آیه آنهایی که اهل کتاب بودند ولی مسلمان نشدند شروع کردن به اغوی و وسوسه و می‌گفتند مسلمانهایی که به خود این پیغمبر ایمان آوردند اینها یک اجر دارند اما اهل کتاب که به پیغمبران قبلی ایمان داشتند و به این پیغمبر ایمان آوردند دوتا اجر پیدا می‌کنند. آنهایی که ایمان نیاوردند می‌گفتند ما که به پیغمبر آخر الزمان ایمان آوردیم همان یک اجر را داریم، مسلمانها چیزی از ما اضافه ندارند، آنها یک اجر دارند ما هم یک اجر داریم. نکته را گرفتید که چیست؟ آن دست هاز مسیحیّونی که آمدند به  پیغمبر ایمان آوردند و اموالشان را با مسلمانها تقسیم و کمک کردند تا تقویت اسلام شود؛ درباره آنها این آیه نازل شد که «یؤتون اجرهم مرّتین» این آیه در سوره مبارکه قصص قرآن است. حالا متقابلاً آن یهئیهای خبیثی که به پیغمبر ما ایمان نیاورده بودند می‌گفتند مسلمانان چیزی بر ما اضافه ندارند، آنها هم به یک پیغمبر ایمان آوردند و ما هم به یک پیغمبر ایمان آوردیم، بله آناهیی که اهل کتاب بودند به این پیغمبر ایمان آوردند و دو اجر دارند خب داشته باشند ولی مسلمانها چیزی بر ما اضافه ندارندو حالا این آیه نازل شد «یا ایها الذین ءامنوا» ای مومنین نگران نباشیدف شما هم با صداقت و به راستی به پیغمبر ایمان بیاورید و اطاعت کنید. «یؤتکم کفلین من رحمته» شما دو نصیب بزرگ و بهره ای که کار و حال شما را کفایت بکند از رحمت الهی به شما داده می‌شود. «یجعل لکم نوراً تمشون به» برای شما نوری قرار داده می‌شود که در سایه نور مشی کنید. علاوه بر آنکه آنان دو اجر داشتند و شما هم «کفلین من رحمته» دارید، علاوه بر این هم «یجعل لکم نوراً» نورانیتی که برای شما هست به آن اهل کتاب پیشین وعده نشد «و یغفر لکم» آمرزشی که برای شما خواهد بود. حالا این  جعفر بن ابی طالب، سخنگوی جمع مسلمانان که در محضر نجاشی پادشاه حبشه بود یک روایتی را عرض کنم و خطبه اول را به پایان می‌برم. نقل است که رسول خدا به جعفر بن ابی طالب فرمود : شما در سیرت و صورت شبیه من هستی، از آقا امام باقر نقل شد که روزی جبرئیل به رسول خدا فرمود: خداوند می‌فرماید در جعفر چهار خصلت وجود دارد که سزاوار تقدیر و ستایش و تمجید است. قبل از بعثت پیغمبر این خصلت ها در وجود جعفر بود. در اسلام بعضی از احکام امضایی است یعنی یک شیوه ای را برخی از مؤمنین داشتند و اسلام هم پذیرفت  و خوبیها را می‌پذیرفت و بدیها را رد می‌کرد. جبرئیل به پیغمبر گفت که از خود جعفر آن چهار خصلت را بپرس. رسول خدا از جعفر پرسید از این خصلت های ویژه ای که خدا خوشش آمده است، جعفر گفت: یا رسول الله اگر جبرئیل به شما نگفته بود و اگر شما نپرسیده بودید من پیش کسی ابراز نمی‌کردم که این ویژگیها را دارم. یعنی خودستایی نمی‌کردم، حالا که شما سوال میکنید به شما عرض می‌کنم. اولش این است که من قبل از بعثت شما هم هرگز بت را نپرستیدم و به تشخیص خودم می‌فهمیدم که این بت نفع و ضرری برای ما ندارد، این بت ساخته دست آدم‌هاست باید این زمین و آسمان را خالق  پروردگاری باشد، من منتظر فهم و درک حقایق عالم بودم که خدا بر ما منت نهاد و شما را مبعوث به رسالت کرد و ما را هدایت نمودید، من هرگز بت پرستی نکردم. دوم اینکه هرگز شراب نخوردم برای اینکه می‌دیدم عقلی که مایه و مظهر ارزش و شخصیت انسان است درجه اعتبار و و ارزش انسان درجه عقل انسان است، شراب هم چیزی است که عقل را ضایع می‌سازد، من شراب نمی‌خوردم و هرگز نخوردم. سوم اینکه هرگز بدنبال تجاوز به ناموس دیگری نبودم برای اینکه بر این باور بودم من اگر به ناموس دیگری تعدی کنم ممکن است دیگری به نوامیس من تعدی کند. چهارم اینکه هرگز در عمرم دروغ نگفتم. دروغ ذهن‌ها را خیلی خراب می‌کند و خیلی عداوت‌ها و دشمنی‌ها را تشدید می‌کند و فتنه بپا می‌کند.

آقا رادیوی آمریکا گفته… خب گفته مگر رادیو آمریکا بنا دارد همیشه راست بگوید؟ آنها برای اینکه اذهان عمومی جامعه را خراب کنند یک دروغ یا تهمتی را علیه یک مسئولی می‌سازند. حالا یک وقتی در سطح کلان کشوری گاهی هم در سطح کوچکترشهرستانی. اگر از یک مسئولی یا هر شخصیتی آدم انتقاد کرد اگر جوانمردی داشته باشد و پاسخ درستی داشته باشد خب می‌آید پاسخ می‌دهد اگر پاسخ ندارد جوانمردی اقتضاء می‌کند عذر خواهی کند اما بعضاًمی‌بیند که نه اگر از یک کسی راجع به یک روشی یا کاری انتقاد بکنی به جای پاسخگویی یا به جای اصلاح امور می‌رود به دنبال شایعه پراکنی. با آن که همه وظیفه داریم کارهای همدیگر را حمل بر صحت کنیم و هیچگاه بر اساس ظن و گمان واهی حرف نزنیم، حرف زدن مسئولیت های سنگینی دارد. جعفر که پیش خدا عزیز شد قبل از شهادتش پیغمبر به او فرمود جعفر امیدوارم خداوند دو بال به تو عطا کند که در فضای بهشت پرواز داشته باشی و موقع شهادتش هم همین اتفاق افتاد که دو دستش را قطع کردند، رسول خدا فرمود خدای رحمان به جعفر دو بال داد. حالا جعفر می‌گوید من در زندگی دروغ نگفتم. در آن لحظه پیغمبر دست به شانه او زده بود و آن جمله را تکرار کرد که ان شاءالله خداوند دو بال به تو عطا کند و در فضای رحمت الهی پرواز داشته باشی با این ویژگی‌ها و خصلتی که تو داری، خدمت بزرگی هم کرد، هم کار فرهنگی در حبشه و اثرش مسلمانی مردم حبشه شد و هم در برگشت در جنگ موته با رشادت کامل تا مرز شهادت پیش رفته بود.امیدواریم که خدای رحمان در مسیر عبودیت و بندگی همه ما را موفق بدارد، تقوا و پرهیز از گناه و انجام واجبات سر لوحه کار ما باشد تا خدای رحمان وسیله نجات ما را فراهم بگرداند.

{{بسم الله الرحمن الرحیم ؛ قل هو الله احد ؛ الله الصمد؛لم یلد و لم یولد؛و لم یکن له کفواً احد ؛صدق الله العلی العظیم}}

پایان خطبه اول//

 

خطبه دوم:
دانلود فایل با لینک مستقیم
اللهم صلّ علی محمد و آل محمد ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ  الصّلاة والسلام علی سیّد النّبیین حبیب إله العالمین ابیی القاسم المصطفی محمد و علَی علیٍّ امیر المومنین و علی الصّدیقةِ الطّاهره سیّدةِ نساء العالمین و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنةِ أجمعین و علی  علی ِ بنِ الحسین و محمدِ بن علی و جعفرِ بن محمد و موسیَ بن جعفر و علیِ بن موسی و محمدِ بن علی و علیِ بن محمد و الحسنِ بن علی و الحجة القائم اَلمنتظَر . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.

صلوات…

پروردگارا در این مظنه ی استجابت دعا ، به مقربین درگاهت سوگندت می دهیم دعاهایمان را مستجاب بگردان . پروردگارا ، می خواهیم تو را بنده باشیم و بندگی پیشه کنیم ؛ در مسیر بندگی یاری مان بفرما. در ترک گناه و انجام واجبات مصممیم ؛ خدایا عزممان را استوار بدار.مجدداً خودم و همه ی شما برادران و خواهران را بر همین اصل مبارک تقوا ، پرهیز از گناه و انجام واجبات تأکید دارم.

مناسبت هایی وجود دارد که به اجمال عرض میکنم . یکی از مومنین سوالی داده بود که آقا اباعبدالله الحسین روز دهم محرم به شهادت رسید ، علی اقاعده باید عزاداری بعد از دهم ، بعد از عاشورا آغاز بشود مثلاً ؛ ولی ما چرا از اول محرم تا دهه ، یا حد اکثر تا دوازدهم برگزار میکنیم؟ ؛ گفتم باشد این پاسخ را در خطبه ی نمازجمعه عرض میکنم .از آقا امام رضا«س» در همین کتاب عیون اخبار الرضا ، در یک روایت معتبر نقل است که می فرمایند: « إِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ یُحَرِّمُونَ فِیهِ القِتال محرم ماهی بود که اهل جاهلیت احترام آن ماه را نگاه می داشتند ، و جنگ در محرم را حرام میدانستند و اگر جنگی داشتند و محرم می رسید شمشیر را کنار میگذاشتند ، «  فَاسْتُحِلَّتْ فِیهِ دِمَاؤُنَا  » اما دشمنان ما در ماه محرم ریختن خون ما را حلال شمردند و هتک حرمت ما را روا دشاتند و به اسارت بردن ذرّیه ی ما را روا داشتند. « وَ أُضْرِمَتِ النِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا »در خیمه های ما آتش افروختند ، « وَ انْتُهِبَ مَا فِيهَا مِنْ ثِقْلِنَا » هر چه در خیمه بود به غارت بردند ؛ « وَ لَمْ ترْعَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص حُرْمَةٌ » رعایت نکردند و برای رسول الله حرمتی نگذاشتند ؛ « إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا »روز اباعبدالله پلک چشم ما را زخی ساخت ، « وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا  » برای آنکه آنقدر اشکمان سرازیر شد .

وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا ؛ عزیز ما را به ظاهر به ذلت کشاندند . « بِأرض كَرْبٍ وَ الْبَلَاءَ  » . بعد میفرماید که : « فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ » بر حسین بن علی ، سزاوار است گریستن . روایت طولانی است ، تا میرسد: « كَانَ أَبِي ص إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا يُرَى ضَاحِكاً» پدرم موسی بن جعفر ، وقتی که ماه محرم آغاز میشد و هلال محرم پیدا میشد ، کسی او را خندان دیگر نمیدید ؛ آثار حزن و اندوه از اول محرم داشت. پس مومنین هم اگر از اول محرم عزاداری میکنند و حزن و اندوه پیدا میکنند و سر می زنند و سینه میزنند ، ریشه اش از اینجاهاست. « وَ كَانَتْ كَآبَةٌ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتَّى يَمْضِيَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَيَّامٍ » ناراحتی و اندوهش شدت پیدا میکرد رفته رفته بر پدرم ، تا این ده روز بگذرد بر او . آقا اباعبدالله نیازی به عزاداری ما ندارد ، ما نیاز داریم برای شناختن آن چشمه ی جوشان فیض ، که بشناسیم و بهره بگیریم . دو تا دسته در کربلا مقابل هم ایستادند ، و هریک به معاد خود پیوستند ؛ معاد یکی جهنم ، و معاد یکی هم بهشت . اما جریان ادامه دارد در طول تاریخ. آن دو دسته رفتند ، ولی دو جریان ادامه دارد . درود خدا به همه ی اهل ایمان و عزاداران مخلص  که جریان آقا اباعبدالله را نمایندگی میکنند و در طول تاریخ زنده نگهش میدارند . دسته ی مقابل هم از بین نرفت ؛ شما ببینید امسال در آستانه ی دهه ی عاشورا یکی از مدافعین حرم را سر بریدند ،واقعاً تقدیر الهی را نگاه کنید ؛ همزمان بشود و نزدیک دهه ی عاشورا ، همه را به یاد اباعبدالله سرجدا بیاندازد . این دو جریان که عرض میکنم تداوم دارد ، جریان عبیدالله زیاد ، و عمر سعد را داعشی های پلید نمایندگی میکنند و آنها را هم استکبار زمان ، که آمریکا در رأس است و عوامل پایین دستشان هم در همین سرزمین وحی ، عربستان راهبری میکنند.

« فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْعَاشِرِ كَانَ ذَلِكَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ وَ يَقُولُ هَذَا الْيَوْمُ الَّذِي قُتِلَ فِيهِ الْحُسَيْنُ» میفرمود آقا امام رضا که ، وقتی روز دهم که میرسید ، برای پدرم روز مصیبت سختی بود و روز حزن و اندوه و گریه ی شدید پدرم بود ؛ حالا مومنین بعضاً از اول محرم تا آخر محرم یا حتی تا آخر ماه صفر عزاداری را استمرار میدهند کار بدی نیست ، بلکه کار خوبی هم هست ، اما آنی که مهم است ، همین دهه ی عاشورا است که مهم تر از بقیه است . مثل خود ایام فاطمیه ، که دو احتمال است ، فاصله اش هم بیست روز است ، بعضی از جاها هم میبینید کلّ این 20 روز را مراسم دارند . اما اگر نداشتند خلاف نکردند ، مهم این است که آن روز و شب وفات ، حفظ بشود و گرامی داشته بشود و بازخوانی بشود مصیبت اهل بیت .دهه ی عاشورا هم همین است . پسبنابراین ببینید ، میخواهم این را عرض کنم که این دهه از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است .اگر در طول تاریخ هم سنت شده و این دهه را بیشتر اهمیت دادیم ، ریشه اش به اینجاها برمیگردد . امیدواریم خدای رحمان از همه به لطف و کرمش قبول بفرماید.

جناب سرهنگ مرادی فرماندهی محترم نیروی انتظامی ، قبل از خطبه ها صحبتی داشتند ، تشکر میکنیم ؛ بارها و بارها عرض کردیم که مومنین و شهروندان باید همکاری داشته باشند با نیروی انتظامی و همه ی کارها را نباید حواله کنیم و اگر توقع داریم نیروی انتظامی به موقع موفق باشد ، قطعاً همکاری ما مأثر است در توفیقات نیروی انتظامی ؛ و عزیزان نیروی انتظامی را هم یادآوری میکنیم و تذکر میدهیم که هرچند ما آدم های عادی ، و شهروندان ، در مورد برخورد با مظاهر خلاف قانون و بزهکاری و خلافکاری مسئولیت امر به معروف و نهی از منکر را داریم ، ولی نیروهای عزیز انتظامی از آنجا که ضابتین دستگاه قضایی اند ، هم اختیارات قانونی شان بیشتر است ،و هم  مسئولیتشان متقابلاً سنگین تر از بقیه است. لذا اگر تخلفات راهنمایی و رانندگی  و یا تعرضات فیزیکی افراد را برخورد میکنند ، ناهنجاری ها و بدحجابی ها را هم توقع است که برخورد کنند و امیدواریم که هرچه بیشتر آثار حضور نیروی انتظامی در تأمین امنیت و حفظ ارزش های اسلامی و انقلابی را شاهد باشیم و آرزوی توفیقات برای این عزیزان داریم.

خب همین هفته ای که گذشت ، آمده بود در خبرها که مجلس شورای اسلامی کارت زردی به وزیر کشور داد . منظورشان از کارت زرد چه بود؟ جمعی از نمایندگان مجلس که البته در آن جمع نمایندگان مازندرانی نبودند ، از وزیر کشور سوال کردند یا به تعبیر دیگر بازخواست کردند که شما بر کار شوراها چرا نظارت بیشتری ندارید و گله از کارایی هیئت حل اختلاف در استان ها داشتند ؛ و وزیر کشور در پاسخ ، بخشی را به عدم وجود مقررات قانونی حواله کرد ، که تبعاً اگر واقعاً خلأ قانونی وجود دارد ، دولت میتواند لایحه بدهد به مجلس برای رفع آن خلأ یعنی باید شوراها ، خلاصه کمک کار داشته باشند ، بهترین کمکشان نماینده دولت ، فرماندار ، بخشدار ، و استاندارها هم هستند. پاسخ وزیر کشور به رأی گذاشته شد ، و 115 نفر از نمایندگان رأی دادند که اعتراض و سوال مورد اعتنا است. یعنی با این رأیشان این را گفتند آن نمایندگان که : دستگاه اجرایی کم آورده در این مسأله. اینجا خبرنگاران تعبیر کردند که مجلس به وزیر کشور کارت زرد داد .

ببینید ، من آن هفته ی اولی که عزیزان ، منتخبین ما در شورای اسلامی شهر ، دست به کار شده بودند ، من تشکر کردم از شهردار قبلی. کدام شهرداری رفته بود که ما تشکر نکرده باشیم؟! ؛ بعد هم به این عزیزان عرض کردم شما مدتی بود و فرصت داشتید و میخواستید فردی را تعیین بکنید.اگر این توانایی را در همین برادر عزیز را که سرپرست گذاشتید میبینید و قبول دارید، او را به عنوان شهردار معرفی کنید ، کمکش کنید ، ما و همه هم کمک میکنند تا بتواند پیش ببرد . و اگر احساس میکنید که باید فرد دیگر تعیین بشود ، پس چرا معطل میکنید؟ من آن روز با این ادبیات صحبت کردم ؛ به جای اینکه پاسخ جوانمردانه دریافت کنم ، و بگویند که به این دلیل و به آن دلیل مثلاً همین تصمیم ما درست است ، و یا اینکه نه ، ما مشکل داشتیم و امیدواریم که زودتر حل کنیم ، بروند شایعاتی را بپراکنند ، که امام جمعه چه منافعی از کنار شهردار قبلی داشت. ؛ ببینید ، من به شما میگویم که شهرداران و شوراهای شهر ، وظیفه دارند تشکیلات نمازجمعه را کمک کنند ؛ اما کمک به امام جمعه دروغ محض است ؛ خود آقای صالح زاده زمانی که شهردار بود ، زیرسازی و سنگ کردن همین محوطه ی مصلی را ایشان انجام دادند . نیروی خدماتی و نظافتی دادن به مصلی ، یکی از وظایف اصلی شهرداری و شورای شهر است . اگر منظورشان اینجور خدمت است ، از این شورا و این سرپرست و هر کسی باشد میخواهیم و باید این قبیل کارها را انجام دهد. اما اگر کسی این تصور را کرد که آقای رحیمی منفعت شخصی برای بنده ی معلمی داشت ، هرکسی باشد گناه کرد ، و اگر واقعاً به روز جزا اعتقاد دارد برود توبه کند . من هفتاد و چهار پنج سالم است ، ایشان جای نوه ی من هستند ، عذر میخواهم ، جسارت نباشد ؛ من خودم را به ایشان و یا مشابه ایشان بفروشم؟ ؛ ناچارم به گفتن .واقعاً گاهی آدم در نهج البلاغه میبیند امیرالمومنین یک چیزهایی از خودش میگوید ، و اول آدم تصور میکند که عظمت مقام علی اقتضا نمیکرد به گفتن این حرف ها ، ولی وقتی که شرایط جامعه ی آن روز را میبیند آدم ، میبیند علی درد داشت و ناچار از خودش حرف میزد. مومنین ، دوستان ، قبل از پیروزی انقلاب ، بنده ی طلبه در زندگی شخصی خودم ، ماشین سواری خارجی داشتم و سوار میشدم .انقلاب واقعاً منافع مادی من را کم کرد . اما بر اساس علاقه ای که به انقلاب و امام داشتم ، منافع مادی ارزشی ندارد . انسان باید هدفمند باشد و هدف خود را تعقیب بکند . ببینید ، عملاً آن حرفی که من آن روز زدم ؛ که آن پل را شما نگاه کنید الآن آنجا راکد مانده در میدان جانبازان ؛ حالا این آقای قبلی  وعده میداد ، سِحر سخن داشت و هرچه که بود ، داشت پیش میبرد و نساجی هم الآن خدای نکرده ممکن است یک فاجعه ای را در پیش داشته باشد ، برای خاطر اینکه حقیقتاً همه مان ، اقلاً من که اینجور بودم و تعجب میکردم که این آدم واقعاً با چه دل و جگر و جرأت و چه جربزه ای چکار میخواهد بکند و چگونه میخواهد پیش ببرد و تدبیر بکند . با دست خالی رفته بود معامله کرد ، و میگفت این سرمایه برای این شهر بماند ؛ میگفت من که برای خودم و خانواده ام که نمیخواهم بخرم ، برای شهرداری قائم شهر میخرم تا برای این شهر بماند . خب داشت پیش میبرد ، و یک ماه حقوق عقب مانده بود ، ولی الآن اگر بپرسی میبینی که آن یک ماه بیشتر شده و دوماه یا کمتر از دوماه شده؛ پل هم داشت کار میشد ، حالا یا نسیه کار میشد یا غیر نسیه ؛ اما الآن متوقف است . حالا شنیده شد و گفته شد که بعضی ها موقع انتخابات آمدند آنجا وعده دادند که اگر به ما رأی بدهید ما پل را خراب میکنیم . من که در تصمیم پل دخالت نداشتم ، اما بدانید مومنین که چقدر من را اذیت کردند . افراد از آنجا می آمدند میگفتند که : آقا اگر شما نباشید اینها میخواهند پل را خراب بکنند ؛ شما چرا مانع میشوید؟  ؛ اصلاً پُل به من چه ربطی دارد؟ پل شورای ترافیک داشت ؛ الآن فرماندار محترم حضور دارند ؛ فرماندار آن روز ایستاد آنجا صریحاً و رسماً فرمود که تصمیم نظام است ، تصمیم حکومت است؛یعین یک مجموعه ای که مربوط و ذیربط بودند نشستند تصمیم گرفتند که پل احداث بشود.حالا اگر اشتباه کردند مال آنهاست ، و اگر درست هم فکر کردند مال آنهاست و ربطی به امام جمعه ندارد ؛ اما همین که دعوت کردند و ما به احترام دعوت رفتیم آنجا ، بعد دیگری بگوید که آری ، فلانی مانع است که نمیگذارد پل خراب بشود .

در هرصورت بینی و بین الله ، چه اعضای شورای فعلی ، چه اعضای شورای قبلی فرقی نمیکند برای ما ، چرا که مردم رأی دادند و ایشان شدند نماینده ما و ما هم باید کمکشان کنیم ؛ سر دعوایی نداشتیم با آنها ؛ ولی همین که تذکری دادیم و گفتیم که شما عجله کردید که زود تصمیم گرفتید ،و باید قدری تأنی میکردید  یا واقعاً فردی را انتخاب میکردید و بعد اعلام میکردید ، عصبانی شدند و زمینه ی یک شایعاتی را اینچنینی فراهم کردند که امام جمعه چه منافع داشت . خیر ، دروغ است و امام جمعه هیچ منافعی نداشت ، و هر منافعی را که تشکیلات نمازجمعه از شهرداری داشت را بازهم طلبکار است و هرکسی هم شهردار باشد و یا شورا باشد ، باید این وظیفه را عمل بکنند ،چون که مطالبه ی مردم و حق مردم است . برای یک پارک چقدر هزینه میکنند ؟ حالا مسائلی که در آن پارک ها میگذرد دون شأن تریبون نمازجمعه است که اینجا بیان کنم.در هرصورت مصلی جمعه هم یک پارک جمعه برای مومنین و شهروندان محسوب میشود.

مسئله ای که این ایام ، داعش رو به مرگ است و دارد دست و پا میزند ؛ ولی اربابان داعش که از داعش دارند مأیوس میشوند ، رفتند دنبال سوژه ی دیگر ؛ تجزیه ی کردستان ، یک فتنه ی جدید دیگر ؛ نه تنها یک فتنه ی منطقه ای ؛ بلکه یک اسرائیل دیگری در قلب بلاد اسلامی کاشتن ؛ در ظاهر قضیه الان اسرائیل دارد کمک میکند ، اما پشت قضیه آمریکایی ها ایستادند . امروز روز دامپزشکی است ، و باید به سلامت دام اهمیت بدهیم ؛ دام سالم شیر سالم میدهد و گوشت سالم میدهد . مسائل مربوط به دامپزشکی را آنهایی که دام دارند ، اهمیت بدهند.

و همچنین سالروز مراسم قالیشویان در مشهد اردهال؛آنجا امامزاده سلطان علی فرزند امام باقر ، دومین جمعه از ماه مهر در هر سال مراسم قالیشویان دارند .

همچنین فردا روز روستا و عشایر که امام توجه جدی داشت به مردم زحمتکش و روستا نشینان و  می فرمود : اگر نبود همت این محرومان و همت این روستاییان و همت این جنوب شهریها ، نه رژیم سابق ظلمش از بین رفته بود و نه ما در مقابل مشکلات میتوانستیم مقاومت کنیم . آبادانی شهر از آبادی روستا است ، و اگر روستا آباد باشد شهر آباد میشود .

یکشنبه سالروز بمباران شیمیایی سومار است و همچنین سالروز شهادت سرتیپ پاسدار حسین همدانی از مدافعان حرم .

دوشنبه روز جهانی پُست است و روز تنفیذ اولین دوره ی ریاست جمهوری مقام معظم رهبری در سال 1360 . امام در مراسم تنفیذ نسبت به مقا معظم رهبری یک جمله ای داشت . فرمود : «شما اگر گمان میکنید که در تمام دنیا یک نفر را مثل آقای خامنه ای پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار و به این ملت خدمت کند پیدا نمیکنید. »

ببینید ، امام نعوذبالله نه اهل مبالغه بود و نه اهل اضافه گویی . حقیقتاً عبد صالح خدا بود . الآن هم همین است . در کجای دنیا ، کدام کشور، رهبری به صداقت ، به هدفمند بودن ، هدف الهی ایمانی داشتن ، و پاکیِ رهبر معظم انقلاب میرسد؟ ؛ خدایا این نعمت را بر ما مستدام بدار.

پنجشنبه روز بزرگداشت حافظ و روز ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی و روز اسکان معلولان و سالمندان است . امیداوریم که جامعه و مسئولین ما نسبت به این اقشار نیازمند به حمایت،توجه بیشتری داشته باشند.

(((((((((((((به تبع هرهفته خطبه های نمازجمعه قائم شهر مزیّن به اسامی شهدای شهرستان است که هفته ی پیش رو سالگرد شهادت آنها بوده است ))))))))))))))) نثار ارواح این عزیزان صلوات.

{{ بسم الله الرحمن الرحیم ؛ والعصر/ ان الانسان لفی خسر/ الا الذین ءامنوا و عملوا الصالحات/ و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر ؛ صدق الله العلی العظیم}}

پایان خطبه دوم//

دیدگاهتان را بنویسید