شهرستان قائمشهر یکی از شهرستانهای استان مازندران است. مرکز این شهرستان شهر قائمشهر میباشد. این شهر دارای مساحت ۴۵۸٫۵ کیلومتر مربع است که ۱٫۹۳ درصد کل مساحت استان را به خود اختصاص دادهاست. شهرستان قائمشهر از جنوب با شهرستان سوادکوه از شمال با شهرستان جویبار، از مشرق با شهرستان ساری و از مغرب با شهرستان بابل هم مرز است. شهرستان قائمشهر دارای ۲ شهر، ۲ بخش، ۶ دهستان می باشد.
رفت و آمد
فاصله این شهرستان تا تهران ۲۳۷، تا ساری ۲۱ و تا بابل ۲۶ کیلومتر است.راههای آسفالته این شهر از فیروزکوه به مرکز کشور یکی از پرترددترین مسیرهای اصلی به شمار میرود و همچنین از آمل به تهران متصل است.
راه آهن
راه آهن سراسری در شمال وارد این شهرستان شده و سپس تا گرگان ادامه مییابد.
جمعیت
جمعیت شهرستان قائمشهر بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ نزدیک به ۳۰۰٬۰۰۰ نفر است. این شهرستان در حال حاضر از ۳ شهر قائمشهر، ارطه و کیاکلا و دو بخش مرکزی و کیاکلا تشکیل شدهاست. ترکیب جمعیتی شهرستان با توجه به مهاجرپ ذیر بودن آن شامل اقوام مختلفی از جمله سوادکوهیها، آذریها، شهمیرزادیها، سمنانیها، گرمساریها، بربریها، مهاجرین پراکنده دیگری از سایر مناطق ایران و کشورهای مجاور (به ویژه مهاجران انقلاب سرخ شوروی سابق) و ساکنان بومی است که اغلب آنها ضمن تسلط بر زبان فارسی، به زبان مازندرانی و تعدادی نیز علاوه بر مازندرانی، به زبانها و لهجههای آذری، گیلکی، سمنانی، شهمیرزادی و… سخن میگویند.
تاریخچه
شهرستان قائمشهر برحسب شواهد و قرائن موجود از جمله اماکن مذهبی نظیر امامزاده یوسفرضا و یا آرامگاه علامه فقیه شیخ طبرسی از سابقه دیرینه تمدن و فرهنگ قبل از قرن ششم هجری خبر میدهد. در شهر شاهی هفته یک روز چهارشنبه بازار میشد چون در روزهای چهارشنبه هر هفته در این نقطه بازار میشد و اهالی دهستانهای مجاور امتعه اهالی قراء و قصبات اطراف و حتی کسبه سایر شهرها سکه اجناس و محصولات خود را به بازار مزبور برده به معرض فروش میرساندند، نسبتاً اعتباری حاصل و مرکزیتی پیدا کردهبود. در زمان خاندان بنی امیه حکومت عرب در جهت کنترل و تسلط بر نواحی جنوبی دریای مازندران اقدام به برقراری ۴۴ پاسگاه نظامی از آستارای کنونی تا استرآباد یا گرگان کنونی کرد که یکی از مهمترین این پاسگاهها قلعهٔ نظامی آرتا بود. این ۴۴ پاسگاه نظامی به «دینه سر» که در واقع معنایش «محافظ» دین است، مشهورند. در قلعهٔ نظامی آرتا فرماندهای به نام بنی عباس با ۳۳۰ سرباز بر نواحی قائم شهر کنونی و ارطه و ساری کنونی حکومت میکرد.
فرهنگ و مراسمها
تیرگان
تیرماسیزه شو یا تیرگان یکی از جشنهای ایرانی در روز تیر از ماه تیر برابر با سیزدهم تیرماهاست. عدهای این جشن را در روزهای دیگر و از جمله در دهم تیر برگزار میکنند که به اعتقاد استادان ایرانشناس نادرست است. جشن همه ساله توسط زرتشتیان ایران در بیشتر شهرهای جهان و ایران نیز برگزار میشود.
کشتی لوچو
کشتی لوچو از کشتیهای محلی استان مازندران است و در گذشته در مراسم عروسی اجرا میشد. امروزه در بعضی از نقاط استان این کشتی همه ساله در تابستان بعد از وجین شالی، هنگام فراغت کار روستاییان، انجام میشود. در ایام دیگر مانند اعیاد مذهبی و ملی نیز کشتی لوچو برگزار میشود و جایزه برنده یک راس گاو است که توسط اهالی خریداری میشود. برای مسابقه دو نفر از کشتی گیران با تجربه به عنوان داور انتخاب میشوند در این کشتی هر گونه ضربه زدن به بدن یا سر حریف، گرفتن انگشت دست، سرچنگک و ضربه زدن به کتف و گرفتن گوش، خطا محسوب میشود. کشتیگیری که در این دو هفته تمامس حریفان را شکست دهد، برنده مسابقهاست. در طول برگزاری مسابقه ساز و دهل نیز نواخته میشود تا شور و هیجان بیشتری به مسابقه بدهد. همه ساله جامهایی در روستاهای قــــــراخـــــــــیـــــل و المــــشیـــــر برگزار میشود که شرکت کنندگان از سراسر مازندران به رقابت میپردازند.
نوروز خوانی
نوروز خوانان معمولاً” پانزده روز قبل از فرارسیدن عید نوروز به داخل روستاها میآیند. نوروز خوانان معمولاً” پانزده روز قبل از فرارسیدن عید نوروز به داخل روستاها میآیند و با خواندن اشعار در مدح امامان ترانههای محلی، طلیعه سال نو را به آنان مژده میدهند. نوروز خوانان چند نفر هستند که یک نفر اشعار را میخواند، یک نفر ساز میزند، نفر دیگر که به آن کوله کش (بارکش) میگویند به در خانههای مردم میرود و میخواند: باد بِهارون بِیَمو / نِئروز سِلطون بِیَمو مژده هادین دوستان رِ / گل بیَمو گلستون رِ بهار آمد بهار آمد خِش آمد / علی با ذولفقار آمد، خوش آمد نِئروزتان نِئروز دیگر / شِه ما رِ سال نِئ بووئه مِوارِک صاحب خانه نیز با دادن پول، شیرینی، گردو، تخم مرغ و نخود، و کشمش از آنان پذیرایی میکند. حضور نوروز خوانان در شهرستان قائمشهر، رنگ و بویی دیگر به شهر بخشید و موجب شد تا این سنت نیکوی گذشتگان همچنان زنده و پابرجا بماند.
ماه در مه (مادرم)
هنگام تحویل سال افراد خانواده دور سفره و یا مشابه آن هفت سین که با ظرافت و سلیقه خانم خانه چیده شده مینشینند و در حالیکه پدر خانواده دعای تحویل میخواند منتظر سال نو میشوند. در گذشته که امکانات ارتباطی مانند رادیو و تلویزیون نبود با تیراندازی یا گفتن اذان سال جدید را به همه اعلام میداشتند. بعد از این که سال نو شد کسی (معمولاً بچهها) که به عنوان مادرمه (مادِرمه) انتخاب شده با مجمعی که در ان قرآن، آیینه، اب، سبزه و شاخههای سبز جوان قرار دارد وارد خانه میشود چهارگوشه اتاقها را آب میپاشد قرآن را کنار سفره هفت سین میگذارد و شاخههای تازه سبز شده و دارای شکوفه (معمولاً از درخت گوجه سبز) را به این نیت که سال سرسبز و خوش و خرمی برای خانواده باشد، جلوی در اتاق آویزان یا روی طاقچه اتاق میگذارد. دراین روز مادر خانه، غذای عید، سبزی پلو با مرغ یا گوشت درست میکند. علاوه بر آن بعضی هم غذایی به عنوان خیرات برای اموات میبرند و بین مردم پخش میکنند، معمولاً رسم بر این است که فرد خوش خو و خوش قدم ماه در مه انجام دهد