خطبه اول:
السلام علیکم و رحمة الله
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الصّلاة والسلام علی سیّدنا و مولانا ابی القاسم المصطفی محمد وآله الطیبین الطاهرین ، و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین . اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةِ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَویلَا.
اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوالله ، والوَرَع عَن محارم الله.
خودم و همه ی شما عزیزان نمازگزار ظهر جمعه را به تقوای الهی ، به دوری از معاصی ، به دوری از نافرمانی خدا ، سفارش میکنم . تبریک و تهنیت عرض میکنم ، ایام ولادت باسعادت پیامبر اکرم «ص» و ایام ولادت امام صادق «ع» را محضر مقدس و ملکوتی بقیة الله الأعظم روحی و ارواح العالمین له الفدا و حضور همه ی شما عزیزان .
امشب شب میلاد با سعادت پیمبر خوبی هاست . در مثل امشبی در هفدهم ربیع الاول سال عام الفیل ، چهل سال قبل از بعثت و پنجاه و سه سال قبل از هجرت . در واقع در هزار و سیصد و چهل و هشت سال قبل ، مثل امشبی ، در مدینه کودکی به دنیا آمد که جهان را روشن کرد ، و از حجاز ، نوری به سمت مشرق زمین و از آنجا به سوی آسمان رفت . در هنگام تولد حضرت ، اتفاقات عجیبی افتاد که نشان می داد این مولود ، مولود عجیبی است ؛ خاموش شدن آتش کده ی فارس ، بعد زا هزار سال ، و همینطور شکاف طاق کسری و فرو ریختن چهارده کنگره ی ایوان مدائن . ممنوع شدن شیاطین به آسمان های هفتگانه و سایر اتفاقاتی که افتاد در آن شب ، نشان داد که یک اتفاقی در عالم افتاده ؛ اشرف مخلوقات ، سید المرسلین چشم به جهان گشود ، و از میان همه ی مخلوقات ، خداوند مصطفی را برگزید. خداوند از میان همه ی عوالم ، عالم بهشت را برگزید ، از میان همه ی روزها جمعه را که سید الایام و عید هست برگزید .از میان شب ها خدای سبحان ، شب قدر را برگزید ؛ از میان مکان ها مساجد را برگزید و از میان همه ی مساجد ، مسجد الحرام را انتخاب کرد . از میان همه ی موجودات ، خداوند انسان را برگزید و به خودش نسبت داد که نفخت فیه من روحی . از میان همه ی انسان ها انبای را انتخاب کرد ، و از میان همه ی انبیا ، سید الانبیا ، پیامبر اکرم ، حضرت خاتم الانبیا ، محمد مصطفی «ص» را برگزید و انتخاب کرد . خود پیامبر فرمود ( اولین چیزی که خداوند آفرید نور من است . هرکس من را ببیند گویا حق را دیده است . )
از امیرالمومنین سوال کردند که شما اخلاق پیغمبر را توصیف بفرمایید ؛ ایشان فرمود که من نمیتوانم اخلاق پیغمبر را توصیف کنم . خداوند سبحان اخلاق پیغمبر را به عنوان خلق عظیم معرفی کرده .
اخلاق پیغمبر همان است که مردم را به واسطه ی همان اخلاق به اسلام دعوت کرد.ما باید در رفتار و اخلاق و سخنانمان ایشان را اسوه قرار دهیم . در واقع رسول اکرم و ائمه اطهار علیهم السلام ، در عرش الهی بودند ، خداوند آنها را به زمین فرستاد تا ما از آنها الگو بگیریم و بهره ببریم.تا استعداد های روحی و ذهنی ما شکوفا بشود . یعنی پیغمبر هم برای تعلیم مبعوث و قرآن برای تعلیم نازل شد ، و هم برای تربیت و تزکیه . تعلیم به آنچه که ما نمیدانیم و تزکیه و تربیت برای آنچه که ما میدانیم ، ولی غفلت میکنیم . از این جهت ، پیمبر خودش اول این مراحل را طی کرد ، و آنگاه که به مثل الاعلی رسید برای همه ی ما الگو شد . حدیث قدسی است که ای پیامبر ، اگر توی انسان کامل نبودی من این عالم را نمی آفریدم.
درود می فرستیم بر روح بلند پیمبر اکرم ؛ بر پیمبری که خدا فرمود که من خدا و ملائک من بر او درود می فرستیم . امیدوارم خدای سبحان ، همه ی ما را مشمول رحمت واسعه ی خود بگرداند.
{{ أعوذ بالله مِن الشیطان الرجیم ؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ }}
پایان خطبه اول//
خطبه دوم:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ؛ نَحمده و نستعینه ، نستغفره و نتوکّل علیه ، وو نصلّی و نسلّم علی حبیبه و صفیِّه ، سیدنا و مولانا ابی القاسم المصطفی محمد ؛ اللهم صلّ و سلّم علی سیدنا و مولانا و حبیبک و صفیّکَ و صل وسلّم علی امیرالمومنین علی بن ابی طالب ، و علی فاطمة الزهرا سیّدةِ نساء العالمین ، و علی الحسن والحسین سیّدَی الشباب أهل الجنةِ ، و علی ِ بنِ الحسین السجاد و محمدِ بن علی الباقر و جعفرِ بن محمد الصادق و موسیَ بن جعفر الکاظم ، و علیِ بن موسی الرضا المرتضی و محمدِ بن علی التقی و علیِ بن محمد النقی و الحسنِ بن عل العسگری و الخَلَف القائم اَلمهدی. حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک ، صلاةً کثیرةً دائمة . متواصلةً متواترةً مترادفة کَأفضَل ما صلّیت علی احدٍ مِن اولیائک.
مجدداً خودم و همه ی شما عزیزان نمازگزار ظهر جمعه را به تقوای الهی ، به ورع ، به دوری از گناه و شبهات ، سفارش میکنم.تقوا بهترین ذخیره ایست که انسان می تواند از دنیا بردارد . تقوا یعنی احتیاط در امور و کنترل نفس . درست مثل انسانی که لباس سفیدی پوشیده و می خواهد در خیابانی که پر از گل است راه برود . چطور باید مراقبت بکند که لباسش کثیف نشود؟در این دنیایی که پر از آلودگی ها و گناه است ، انسان باید مراقب باشد و تقوا را داشته باشد تا اینکه نفس و قلبش به گناهان آلوده نشود .
مجدداً تبریک عرض میکنم شب میلاد پیمبر خدا و شب میلاد سبط آن حضرت ، فرزند آن حضرت ، ششمین آفتاب آسمان امامت و ولایت ، حضرت امام صادق «ع» را محضر مقدس امام زمان «عج»و حضور همه ی شما عزیزان نمازگزار ظهر روز جمعه .
اوضاع سیاسی زمان امام صادق میتواند امروز برای ما الگو باشد . امام صادق در زمان انتقال حاکمیتاز بنی امیه به بنی عباس زندگی میکند.امام صادق «ع» از خاندان امام حسین «ع» و عموی بزرگوارشان عبدالله محض است که البته امام صادق خیلی به او عنایت کرد.اما عبدالله محض حرف امام را گوش نمیداد. بنی العباس در صدد گرفتن جکومت بودند ؛ ابراهیم ، سفاح عباسی و منصور ، در آغاز توطئه کرده بودند که به نام اهل بیت به جکومت دست پیدا بکنند . دو نفری را هم استخدام کرده بودند ؛ یکی در عراق ، به نام ابو سلمه خلال ، و یکی در ایران به نام ابو مسلم خراسانی که برای آنها کار بکنند و زمینه را برای حکومت بنی العباس آماده بکنند . ولو اینکه شعار آنها در ظاهر شعار اهل بیت بود . که یکی از فرزندان امیرالمومنین را ما حاکم می کنیم . ابوسلمه در عراق ، کم کم بر علیه خود ابو سفاح و منصور توطئه ای کرد . خودش تصمیم گرفت نامه ای بنویسد برای عبدالله محض که فرزند حسن بن حسن بن علی «ع» است . یعنی نوه ی امام حسن مجتبی است و بزرگ خاندان بنی الحسن است .از این جهت به او عبدالله محض میگفتند که از جانب پدر حسنی ، و از جانب مادر هم حسینی است . محض علوی است. فرزندی هم دارد به نام محمد نفس زکیه . نامه ای نوشت ابو سلمه ی خلال برای عبدالله محض و او را به حکومت دعوت کرد . و درست همین نامه را برای امام صادق «ع» هم فرستاد .عبدالله محض فریب خورد ، به سمت عراق حرکت کرد . امام صادق برایش نوشت و یا به او فرمود که ، اینها دنبال حکومت من و شما نیستند . اینها دنبال حکومت اهل بیت نیستند.اینها دنبال فریب دادن من و تو هستند . او گفت : نه ، برای من یک نامه ای فرستادند که بیا فرزند تو که محمد نفس زکیه هست ، همان مهدی امت است ، ما او را به حاکمیت برسانیم . امام فرمود نه ، فریب آنها را نخور . عبدالله گوش نکرد حرف امام صادق را . خودش رفت ، فرزندش را هم برد . بعد ها منصور دوانیقی هم او را کشت و هم محد نفس زکیه را در کوفه به دار آویخت . آن موقع فهمید که آنها فریب دادند او را . اما امام صادق وقتی نامه ی ابو سلمه ی خلال به او رسید ف نامه را روی شمع گذاشت و این نامه را سوزاند ، آتش زد .
مقام معظم رهبری فرموده بود : اگر آنها برجام را پاره کنند ، ما برجام را آتش خواهیم زد . بارها به مسئولین و به تیم مذاکره کننده هشدار داد که مراقب باشید فریب نخورید ؛ نباید به آمریکا و سلطه ی جهانی اعتماد کرد . امام صادق «ع» وقتی که یارانشان به او گفتند که آقا چرا قیام نمی کنید ، فرمود اگر من به تعداد این گلّه [که هفده بز در آن گلّه بیشتر نبود] ، یار داشتم قیام میکردم.یا به آن شخصی که از خراسان آمده بود به امام صادق گفته بود: آقا شما چرا دنبال حاکمیت نمیروی؟ گفت آقا در خراسان خیلی شما را دوست دارند . تنور روشن بود ، گفت برو داخل این تنور ؛ گفت آقا من دارم احوال آنها را میگویم ، من که شوخی نمیکنم . امام به هارون مکّی که وارد شده بود فرمود: شما برو داخل این تنور . هارون مکی اصلاً سوال نکرد موضوع چیست ، رفت به داخل تنور . این مرد خراسانی ترسید ه بود ، گفت آقا این دارد میسوزد .امام فرمود : خب بگو حالا که مردم خراسان چطورند؟ چشمش به تنور بود . امام فرمود برو از تنور بیاورش بیرون . هارون مکی از تنور آمد بیرون . چیزی اش نشده بود . امام فرمود:از این یارها ما چند نفر در خراسان داریم که قیام بکنیم؟گفت از اینها آقا خیلی کم… ؛ امام صادق اوضاع سیاسی اش جوری بود که زمینه برای این کار فراهم نبود . فلذا امام وارد سیاست و حاکمیت نشد . عرض کردم مقام معظم رهبری در سخنرانی خودشان سالها پیش فرموده بودند که اینها یک دستکش مخملی در دست کردند ، اما درون این دستکش دستی چدنی و آهنی است . شما فریب این نرم خویی های اینها را نخورید . فریب لبخند اینها را نخورید . شما دیدید در شب های گذشته در اخبار ، که اوباما گذاشت که این تحریم ایران ، یک مرتبه دیگر قانون بشود ؛ ده سال دیگر تحریم ایران قانون بشود . وتو نکرد تا به عنوان تمدید این قانون همچنان بماند . عدم اعتماد به دشمن را در صحبت های همین روزهای گذشته ی مقام معظم رهبری به فرزند شهید بزرگوار ، شهید محمد باقر حکیم عراق هم توصیه فرمود . فرمود هرجایی که شما به آمریکا اعتماد نکنید موفق میشوید . و هرجا که به آمریکا اعتماد بکنید شکست میخورید . این تجربه ی ماست . مردم همیشه در صحنه ی ایران اسلامی ، همیشه نشان دادند که این ها الان سی و هفت هشت سال است که ما را تحریم کردند . ده سال که خوب است ، ده ها سال دیگر هم ، صد سال دیگر هم تحریم بکنند ، باز مردم همیشه در صحنه ی ایران اسلامی هرگز زیر بار زور آنها نخواهند رفت .
نکته ی بعدی ، موضوع وحدت امت اسلامی است ؛ که در این ایام هفته ی ولادت پیامبر اکرم ، از زمانی که اهل تسنن به عنوان ولادت پیامبر میدانند ، تا فردا ، هفته ی وحدت امت اسلامی است .خب ببینید اوضاع امت اسلامی را ، کشورهای اسلامی را که چقدر قمر در عقرب است . در عراق ، در افغانستان ، در سوریه ، در یمن ، در این کشورها چه می گذرد . همه ی اینهایی که از دو طرف در این کشورها با هم می جنگند به ادعا مسلمانند . خودشان از آن طرف دنیا دارند مدیریت میکنند تروریست ها را که مسلمان ها با هم بجنگند . چقدر اسرائیل دارد تلاش میکند که این جنگ دامنگیر بشود که بلکه ایران و عربستان با هم بجنگند . کشورهای اسلامی هرچه با هم خصومت داشته باشند و بجنگند آنها خوشحال میشوند و در امنیت به سر میبرند . اسرائیل خوشش می آید .راه چاره امروز وحدت است . اگر هر زمانی وحدت لازم بود ف امروز دیگر از هر زمانی بیشتر ضرورت دارد . مسلمان ها همدیگر را بکشند؟!
جا دارد من همینجا تبریک عرض بکنم به ملت سوریه ، به همه ی عزیزانی که در جبهه ی مقاومت دلشان هست ، خودشان رفتند ، شهید دادند . پیروزی مردم سوریه را در شهر بزرگ حلب که بزرگترین شهر بعد از دمشق سوریه است و مرکز تجاری سوریه است ، در این روزهای گذشته و تا امروز به پیروزی نهایی رسیدند و همه ی تروریست ها را از این شهر بیرون کردند . قطعاً این پیروزی را مردم سوریه مدیون تلاش خودشان هستند و هم حمایت های کشورهایی که در اینجا بودند . روسیه که حمایت کرد ؛ کشورهای جبهه ی مقاومت مثل لبنان ، حزب الله لبنان ، مثل ایران اسلامی ، مدیون شهدای مدافعان حرم ، مثل شهید بزرگوار ، شهید محمد بلباسی ها هستند . این پیروزی عظیمی است ، چهار سال بعد از اشغال یک شهر ، آنها را از این شهر بیرون کردند . و امروز دیگر ترورست ها در سوریه مناطق کمی را دارند و یا اگر شهرهایی را دارند ، شهرهای کوچکی را در تسلط دارند . یک زمانی در صدد براندازی در سوریه بودند ، اما امروز در صدد این هستند که جایی برای خودشان در کشور سوریه تثبیت بکنند .
نکته ی آخر ، بحث استان مازندران ماست . خب دیدید روزهای گذشته ، هم سرما را ، و همینطور هفته های قبل ، بلاخره کشاورزان عزیز مازندرانی ، همه ی امیدشان سالانه به این مرکباتی است که دارند تلاش میکنند اینها به ثمر بنشیند . متأسفانه این سرما گاهی تمام تلاش اینها را زیر سوال می برد . باید یک فکری کرد ؛ من جا دارد تشکر بکنم از استاندار محترم که ترتیبی دادند که میوه ها را از اینجا به بازار تهران ، به صورت مستقیم ارائه بدهند . که یک مقدار لااقل در قیمت میوه ها ، یک عدالتی مراعات بشود ، انصافی مراعات بشود ؛ خیلی بی انصافی است که مرکبات را در قیمت های بسیار نازل سیصد ، چهارصد تومان کشاورز ارائه بکند . اصلاً برایش نمیصرفد از درخت بکند.یا صنایع تبدیلی را ایجاد بکنند ، گسترش بدهند در برنامه های دراز مدتشان ؛ کارخانه های عظیم میوه گیری ها را ؛ یا صادرات به این کشور های آسیای مرکزی را گسترش بدهند . امکانات صادرات میوه ها را به کشورهای گرجستان ، اطراف این کشورها ، آسیای مرکزی مهیا بکنند .بلاخره فکری باید اندیشیده بشود ؛ تا این همه زحمات کشاورزان ما به هدر نرود . در پایان جا دارد من یاد بکنم از شهدای هفته ، شهدایی که همه ی ما این امنیت و آسایش را مدیون آنها هستیم . درود میفرستیم به ارواح همه ی شهدا به ویژه شهیدان {{{{ اسامی شهدای شهرستان که هفته ی جاری سالگرد شهادت ایشان است.}}}} که همه ی ما حقیقتاً امروز اگر هیچکسی نمیتواند نگاه سوئی به این کشور داشته باشد ، مدیون خون پاک این شهدا هستیم ؛ خدایا پروردگارا شهدای ما را با شهدای کرب و بلا محشور بفرما . همه ی ما را مشمول عنایت و الطاف پیمبر و امام صادق قرار بده . گذشتگان همه ی ما را غریق رحمت بی کرانت بفرما . به مقام معظم رهبری صحت و سلامتی کامل مرحمت بفرما .
{{ بسم الله الرحمن الرحیم ؛ إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ؛ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ؛ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ صَدَقَ اللهُ العَلیُّ العَظیم}} والسلام علیکم ورحمة الله
پایان خطبه دوم//