مراسم نماز جمعه 19 فروردین ماه 1401 شهرستان قائم شهر [ضمن رعایت دستورالعمل های بهداشتی و توزیع ماسک و مواد ضدعفونی کننده]، با قرائت زیارت آل یاسین و مناجات با نوای جناب آقای محمد حاجیان و اجرای جناب آقای سعید طبری آغاز ، و پس از اقامه اذان ظهر به افق شرعی با نوای جناب آقای محمد رضا ذبیحی ، خطبه های نمازجمعه این هفته قائم شهر توسط امام جمعه قائم شهر و نماینده مردم استان مازندران در مجلس خبرگان رهبری قرائت شد.
ابوالشهیدین آیت الله معلمی در آغاز خطبه ی اول با قرائت آیات شریفه ی 5 سوره مبارکه {فتح} کلام الله مجید ، فرمودند: امیدوارم خدای رحمان ، همه ی ما را به فوز عظیم نائل بگرداند ان شاءلله و همه ی ما را از فیوضات ماه مبارک رمضان بهره مند بگرداند.
ایشان با اشاره به آیات سوره مبارکه فتح کلام الله مجید افزودند: در همه ی ادوار تاریخی منافقین بودند و همین الآن هم هستند و قلم دارند و مینویسند و فضای مجازی دارند و برای تخریب افکار عمومی ، برای مقابله با سیاست کلّی نظام ، و رهنمود های رهبری ، همین الآن قلم فرسایی هم میکنند . هشیاری مومنین اما وسوسه های خناسان را بی اثر می سازد .
خطیب نمازجمعه شهرستان در آغاز خطبه دوم با ذکر اله و اهداء سلام به محضر آل الله و ، دعوت خود و جمیع نمازگزاران به تقوای الهی فرمودند: در جمع شما نمازگزاران ، نماینده محترم مجلس شورای اسلامی جناب دکتر مرادیان و همچینین مدیر کل تبلیغات اسلامی استان مازندران «جناب حجت الاسلام والمسلمین» آقای شریف تبار حضور دارند ، خیر مقدم عرض میکنیم .
رئیس شورای فرهنگ عمومی افزودند : بیانی است از رسول خدا«ص» که فرمودند : عبادت هفتاد جزء دارد ؛ بهترینش ، تلاش برای تحصیل روزی حلال است . اگر کسب حلال نباشد ، انواع انحرافات به سراغ انسان می آید . اما اگر کسب حلال داشته باشد، کمکش میکند به بندگی خدا و انجام سایر عبادات . تلاش برای تحصیل روزی حلال از بهترین عبادات محسوب شده است . عمده ی سارقینی که دستگیر میشوند ، اگر از انگیزه ی سرقت سوال کنید از آنها ، عمده ی آنها بیکاری را برمیشمرند . البته این توجیه غلط قابل قبول نیست ، اما باید بپذیریم که بهانه ای هست . این بهانه میتواند زمینه سازی کند . زمینه ی لغزش . این نکته ها ار دقت بفرمایید . مثلاً بعضی از چیزها غرور میآورد ، نه اینکه آن چیز بد باشد . مثلاً علم میتواند زمینه ی غرور باشد ، اسلحه میتواند زمینه ساز غرور باشد . یعنی اسلحه به دست ، مراقب باش مبادا گرفتار غرور بشوی . در فقر هم انسان نادار باید مراقب باشد که مبادا دست به خیانت بزنی . اینجور است . اگر گفتند زمینه ساز خیانت است ، البته این توجیه غلط قابل قبول نیست ، ولی بیکاری یکی از معضلات جدی جامعه ی ما شده است متأسفانه . مازندران را از صنایع بزرگ محروم کردند ؛ از خیلی وقت پیش . به بهانه ی اینکه مازندران کشاورزی دارد و قطب کشاورزی است و باید کشاورزی تخریب نشود ؛ ولی اراضی کشاورزی هم علاوه بر آن که محدود است بین دریا و جنگل و وسعت پیدا نمیکند ، در مقابل اینکه جمعیت افزایش پیدا میکند ، هر ساله هم بخشی از همین اراضی تغییر کاربری پیدا میکند چه به صورت مسکونی یا اداری یا تجاری . یعنی این اراضی موجود کشاورزی کم میشود . استفاده ی بهینه اگر از اراضی کشاورزی داشته باشیم ، یعنی مثلاً کشت دوباره بکنیم ، باید آب داشته باشیم . استفاده ی بهینه از اراضی کشاورزی میتواند از کاشت و برداشت دوباره اتفاق بیافتد ، ولی به شرط اینکه آب لازم در اختیار باشد . اما متأسفانه آنقدر سرشاخه های آب مازندران را به نفع سایر استان ها قطع کردند ، که برای کشت یک باره هم کشاورزان مشکل دارند . خیلی از جاها با حفر چاه دارند کشاورزی را پیش میبرند .از سرشاخه های هراز سد لار ساخته شده و این سد لار عمده ی آبش دارد به تهران میرود . از سرشاخه ی اصلی و مهم رودخانه ی تلار کنار دست قائم شهر ، یک چشمه ای شاید نشنیده باشید ، چشمه ای است که در هر ثانیه ، بر حسب نظر کارشناسی سازمان آب مازندران ، بین هفتصد و پنجاه تا نهصد و پنجاه لیتر در ثانیه در نوسان است این آب . حالا این چشمه را چه کار کردند ؟ سال 1374 ، اقدام کردند به سوراخ کردن خطیرکوه ، که ببرند به سمت سمنان . آبدهی آن در هر ثانیه این اندازه بود ، با حیله ی خاصی به سمت سمنان منتقل شد ؛ در مجلس پنجم که بنده حضور داشتم ، که اصل قضیه مال مجلس چهارم است ، در سال 1374 لایحه ی بودجه آمد به مجلس ، پیوستی که داشت ، یک ردیف عنوانش در بالا گذاشته بودند تأمین آب شُرب سمنان از سرچشمه ی روزیه؛ یعنی اصلاً در ردیف قید سرچشمه ی روزیه را کردند . بعد این را به عنوان مصوبه ی مجلس گرفتند . مجلس برای تأمین ب اعتبارش را پذیرفته بود ، اما هیچکسی توجه نداشت که اینها چه شیطنتی کردند . وقتی که من خواستم سوال کنم ، از نمایندگان دیگر کمک خواستم که باهم ، دسته جمعی یا چندنفری طرح سوال کنیم ، متأسفانه همراهی نکردند . معذلک به تنهایی طرح سوال کردم . اجمالاً این که آمده بود وزیر وقت در داخل کمیسیون گفته بود که مازنردان اب فراوان دارددارد میریزد به دریا ، چه اشکال دارد مشکل سمنان حل بشود . حالا آن روزی که این صحبت را میکرد دقیقاً 28 اردیبهشت ماه . من در پاسخ به ایشان گفتم که آقای وزیر ، درست نیست که بی اطلاع صحبت بشود ؛ امروز 28 اردیبهشت است ، بیا با هم بریم ببینیم که کجا دارد آب به دریا میریزد . مازندران آب در پاییز و زمستان فراوان دارد ، اما نیامدند آب را مهار بکنند ذخیره سازی کنند که استفاده کنند ، الآن کشاورز مشکل دارد . او در کمیسیون گفته بود که همین الآن هم دارد به دریا میریزد . من به رئیس کمیسیون گفتم که من طبق ماده ی فلان آیین نامه تقاضای اعزام کارشناس دارم ، خلاصه کارشناس آمد ، از سازمان آب تهران ، از مازندران و سمنان هم آمدند ، همین پل تلار اینجا پیاده شدیم ، قسمت بالایی و پایینی کویر و خشک و آبی نبود . نماینده ای که از کمیسیون آمده بود ، نماینده ی اهواز در آن وقت ، همینجا سرش را آورد در گوش من گفت که آقای معلمی حق مازندران دارد ضایع میشود ، تلاش کنید . گفتم من کارم را کردم که تا اینجا آوردمتان؛ او گفت که من وجدانم را به کسی نمیفروشم و گزارش درست میدهم یقین داشته باشید . خلاصه سوال آمد در صحن مجلس ، وزیر ناچار شد بپذیرد ، وزیر هم مهندس بی طرف بود ، گفت بله آقای معلمی درست میگوید و حقابه ی مازندران است ولی من چه کنم که دستگاه اجرایی هستم و مصوبه ی مجلس را دارم اجرا میکنم . بین نمایندگان سر و صدا شد که مجلس مصوبه داشته باشد و حق مازندران ضایع بشود ؟ خلاصه گفت برای جبران این خسارت ، من در منطقه ی کسلیان شروع میکنم مطالعاتش را سدی احداث بشود که جبران آن بشود . رئیس وقت مجلس گفت که آقای معلمی پس خواسته ی شما انجام شد ؟ گفتم کجا خواسته انجام شد ؟ او حرف میزند ، از کجا معلوم این حرف اعتبار داشته باشد؟ فردا کمیسیون دولت بپذیرد ؟ فردا کمیسیون نیروی مجلس بپذیرد ؟ فردا مجلس رأی بدهد ؟ از کجا معلوم ؟ این سوال باید مفتوح بماند تا ببینیم چکار میکنند ؟ خیلی خوشحال شدند که در مجلس ششم بنده حضور نداشته باشم و الی الآن به بهانه ی کارشناسی میکنیم ، بیست و چند سال دارد میگذرد ، ولی از سد کسلیان خبری نشد ، متأسفانه اقدام دیگری باز در یک سرشاخه ی دیگر ، یک روستایی به نام فینسک ، اقدام به احداث سد دارند میکنند برای بردن آب به سمت مجدداً سمنان . واقعاً مردم سمنان آب آشامیدنی ندارند آیا ؟ نه خیر اینگونه نیست . برای مصرف مردم آب به اندازه ی کافی هست ؛ صنایع گسترده ای که در سمنان پیاده شد ، آن صنایع عمدتاً آب بر است ؛ برای مصرف صنایع آب کم دارند و دست به اینجاها میزنند . اگر مازندران قطب کشاورزی است ، آب که اساس کار کشاورزی است را از آن چرا میبرند ؟ آبی که به سمنان منتقل میشود عمدتاً برای نیاز صنایع گسترده ی آنجا است . نه برای شرب و مصرف مردم . حالا در مازندران ، که گفتند قطب کشاورزی است ، قصه ی سد لار که آن ، قصه ی چشمه روزیه که این ، قصه ی سد فینسک که هم الآن در دست اقدام گذاشتند ، هنوز از کسلیان خبری نیست ، ولی آنجا اجرائیات را شروع کردند ، ولی حالا در مازندران یک نفر آدمی که در تولیدات فلزی موفق است ، در تشکیلات او بالفعل الان بالای 1000 نفر مشغول کار هستند ؛ این آدم آمده دارد اقدام میکند برای احداث مجتمع پتروشیمی ؛ وزیر کشور هم در سفر ریاست محترم جمهوری در همین سفر اخیر رفته آنجا کلنگ زنی کرده ؛ حالا تشکل های زیست محیطی شروع کردند ، تشکیلات اداری محیط زیست به بهانه ی حفظ محیط زیست ، دارند جامه میدرند که : [ چه نشسته اید که میانکاله و محیط زیستش خراب میشود!] ؛
آیت الله معلمی افزودند : بنده به تشکل ها ، عرض میکنم ، ان شاءلله با حسن نیت این حرف ها را زدند ، اما اینهمه سرشاخه ی رودخانه ها آبی که خداوند سهمیه ی مازندران ساخت را دارند میبرند و شما صدایتان بلند نمیشود ؛ بنده به تشکیلات اداری محیط زیست عرض میکنم : برای محیط زیست اگر دل میسوزانید ، چرا از تلف شدن پرندگان مهاجر تا حال در میانکاله جلوگیری نکردید ؟ و حالا شما به جای مخالفت باید مراقبت کنید که اگر تشکیلات پتروشیمی دارد پیاده میشود ، فیلترهای لازم انجام بگیرد تا حفظ محیط زیست هم بشود . به موقع تعویض کردن فیلتر ها ، کار محیط زیست است که باید مراقبت کند . ببینید ، ما نمیخواهیم بگوییم که تأسیس بشود پتروشیمی و محیط زیست خراب شد بشود ! نه خیر ، نعوذبالله . اما آیا واقعاً امکان ندارد که هم صنعت داشته باشیم و صنایع داشته باشیم و هم محیط زیست داشته باشیم ؟ چطور در سمنان انواع مختلف صنایع را دارند ، مشکل محیط زیست هم ندارند ؟ ولی مازندران که بحث صنایعش شده اینجا غوغا به پا بشود که آقا محیط زیست خراب میشود ؟ نه اینکه به بهانه ی حفظ حیط زیست ، همه جا تابلوی ایست بزنند ؛ محیط زیست باید سعی کند کیفیت محیط را حفظ کند . نه اینکه همیشه یک کلمه حرف داشته باشد که نه و ممنوع و ایست . خب این بیکاری مازندران چگونه باید حل بشود؟ بیکاری یک معضل جدی برای همه ی خانواده ها است . نه تنها برای این شهر ، که بله قائم شهر جمعیت متراکم دارد ؛ ولی شهر های دیگر استان هم همین مشکلات را دارند. شنیدم من که اگر تکمیل بشود واحد پتروشیمی ، بالای 5000 نفر اشتغال پیدا میکنند ، اما حالا دبیر شبکه ی سمن های مردمی ، محیط زیستی ، در فضای مجازی اینجور مطرح کردند که : [گردشگری در میانکاله نابود میشود ، شما برای اشتغال 100 نفر میخواهید محیط زیست را خراب کنید؟ اقتصاد سیاه است پتروشیمی ، اما اگر گردشگری باشد اقتصاد سبز میشود . ] . ببینید ، تا الآن که هیچ سرمایه گذاری نشده ، الآن میراث فرهنگی ، این امام زاده ی بقعه ی واسکس به صورت طبیعی در حال تخریب است و اهالی رفتند و مراجعه کردند آنها میگویند اعتبار نداریم ، مردم خودشان آمدند کار شروع کنند و کاری کنند ، الآن بیایند مانع شدند و بگویند اینجا ثبت شده است و شما حق ندارید دست بزنید و جزو میراث فرهنگی است ! خب امام زاده دارد مخروبه میشود ، اگر راست میگویید باید تأمین اعتبار کنید درست کنید ؛ اگر اعتبار ندارید خب مردم که آباء و اجداد همین مردم ساختند و اینها میخواهند حفظش کنند و شما نگذارید ؟ خب اینگونه بهانه ها واقعاً آزار دهنده است . جناب دبیر محترم سمن های محیط زیستی ، اگر رویای شما تحقق پیدا کند که برای گردشگری آنجا سرمایه گذاری هم بشود ، باید مثل انسان نیازمند ، چشم به راه باشیم تا گردشگری بیاید . ولی اگر مجتمع پتروشیمی تأسیس گردد ، جوان های جویای کار آنجا اشتغال پیدا میکنند و از بیکاری نجات پیدا میکنند و هر روز درِ تولید باز میماند ، و اشتغال جوان های جویای کار تحقق پیدا میکند .
ایشان افزودند : به سازمان محیط زیست عرض میکنم : سایر کشورها که اینهمه صنایع دارند آیا محیط زیست ندارند ؟ مگر شما استانداردی برای حفظ محیط زیست ندارید؟ باید سعی کنید به دقت استانداردهای لازم را در فیلتر گذاری ها رعایت کنید و مداومت داشته باشید . چرا به این بهانه استان را از داشتن چنین فرصت اشتغال محروم میکنید؟ آنگونه که فکر میکنید حتماً باید برای سالم نگه داشتن محیط زیست سرمایه گذاری بشود ، بله هیچ کسی راضی به تخریب محیط زیست نیست ، اما محیط زیست و سلامت محیط زیست و صنایع اشتغال آفرین و اشتغال زا ، اینها ضد یکدیگر نیستند و قابل جمع هستند و هم میشود صنعت باشد ، و هم فیلتر گذاری لازم اتفاق بیافتد ، که فضای محیط زیست سالم بماند . بنده عرض میکنم برای حفظ محیط زیست باید تدبیر کرد و قطعاً از نظر فنی امکان پذیر است که هم صنعت داشته باشیم و هم محیط زیست را حفظ کنیم . در اروپا و آمریکا ، کارتل های نفتی ، صاحبان کارخانجات ، با بی رحمی تمام محیط زیست را تخریب میکنند ، برای اینکه نکنند باید فیلتر گذاری گنند و هزینه دارد و میخواهند هزینه نکنند ، فضا را تخریب میکنند و حرف هست که لایه ی اوزون آسیب دیده از گاز گلخانه ای که از اروپا برخاسته میشود . اما آنها دنبال افزایش تولید هستند و ایجاد فرصت اشتغال دارند . ببینید در آمایش سرزمینی که در سال 63 اتفاق افتاد ، مازندران را از داشتن صنایع بزرگ محروم کردند ، خب اگر از صنایع بزرگ محرومیم چرا آب کشاورزی مان خارج میشود از استان و اگر آب کشاورزی مان را خارج میکنید چرا صنعت را مانع میشوید؟ جناب آقای دکتر مرادیان ، سلام ما را خدمت همکارانتان ابلاغ بفرمایید ، شما 12 نفر نماینده ی مازندران هستید ، فرصت خوبی است دسته جمعی پیگیر بشوید ، اگر این حرف ها را اشتباه میفهمیم ما را توجیه کنید ، اما اگر نه این حرف ها درست است پیگیری کنید . میگفتند یک دست صدا ندارد ، من آن وقت تنها اقدام کرده بودم ، ولی مجلس ششم که بنده نبودم ، نمایندگان همین شهر را پیغام کردم و دیدمشان و مشروح مذاکرت را نشانشان دادم و وقتی مشروح مذاکرات را دیدند گفتند عجب کار خوب دارد پیش میرفت ، گفتم که کار را آن کرد که تمام کرد، شما حالا پیگیری کنید برای تمام شدن . گفتم اگر اینها مسامحه میکنند شما مجدداً طرح سوال کنید . ولی متأسفانه در طول این مدت طرح سوال بر اساس وعده ی آن وزیر نشد . وزیر دیگر آمده جای او بله ، ولی جایگاه حقوقی محفوظ است ، وزیر آن جایگاه وعده داد و این تعهد برای آن دستگاه است و آن دستگاه باید در آینده پاسخگو باشد .
در قسمت پایانی خطبه دوم ، اسامی شهدایی که هفته ی پیش رو سالگرد شهادت ایشان است توسط آیت الله معلمی قرائت شد.
در پایان خطبه ها ، نمازجمعه این هفته شهرستان به امامت آیت الله معلمی ، و تکبیر نماز با نوای جناب آقای محمدرضا ذبیحی اقامه شد.
