آیت الله معلمی در اربعین یار صدیق انقلاب: آیت الله مهدوی کنی سیاستمداری صادق بود ؛

ه مناسبت اربعین رحلت  عالم بزرگوار حضرت آیت الله مهدوی کنی( قدس سره) آیت الله معلمی نماینده مردم استان مازندران در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه محترم شهرستان قائمشهر پیرامون شخصیت برجسته این عالم جلیل القدر  با پایگاه خبری شلمچه نیوز گفتگو کرد که در زیر می خوانید:

حاج آقا از اینکه این فرصت را به ما داده اید بسیار سپاسگزاریم.

در ابتدا بفرمایید آشنایی شما با آیت الله مهدوی کنی به چه دورانی بر می گردد؟

به 37 سال قبل، یعنی قبل از پیروزی انقلاب، یکی از دوستانم زندانی سیاسی بود به نام حاج شیخ عباسعلی سرفرازی، مطلع شدم که ایشان آزاد شدند. با هدف دیدار ایشان از جویبار عازم تهران شدم. از قضا و به لطف خدا وقتی که صبح به منزل این عزیز رسیدم شخصیت های برجسته ای نظیر آیت الله شهید مطهری، آیت الله شهید بهشتی، آیت الله مهدوی کنی  و خیلی از شخصیت های این چنینی حضور داشتند و اتفاقا ناهار را هم به همراه این عزیزان خوردیم.

این اولین دیدار من با این عالم نستوه بود، البته از قبل نیز آوازه های آیت الله مهدوی کنی را شنیده بودم  و بعدها در جریان تحرکات انقلابی  در برخی جلسات در تهران، خصوصا بعد از تشکیل جامعه روحانیت با این بزرگوار دیدار  های متعدد داشتم.

 نقش ایشان در طول انقلاب و خصوصا در دوران ریاست مجلس خبرگان رهبری را چه طور می دانید؟ با توجه به اینکه لقب سلمان انقلاب را به ایشان دادند.

همین که بعضی ها می گویند سلمان انقلاب، باید جهت تشبیه را مد نظر داشت، اینکه می گویند سلمان انقلاب یعنی  یک عنصر بی علاقه به جایگاه، مقام و دنیا و مسولیت پذیر و متعد.

 مرحوم آیت الله مهدوی کنی نیز این چنین جایگاهی داشتند و براساس تعبیرات امروزی  می توان گفت یک عنصر افتاده، خاکی، مردمی و بی آلایش بودند.

اگر یکی را بگویند امروز بیا وزیر باش و فردا مدیرکل  این را توهین میداند، اما آیت الله مهدوی کنی  این توهمات را قبول نداشت و عکس آن عمل می کرد. به این معنا که نخست وزیر بود و بعدش پست های پایین تر از آن را به اودادند و او قبول کرد و این به معنی تنزل درجه نبود، بلکه به خاطر صداقت و مدیرت محکم ایشان بود که احساس می کردند فقط شخص ایشان می تواند از عهده آن برآید که واقعا هم همین طور بود.

ایشان دنبال  عنوان، شهرت و موقعیت­های سیاسی و اجتماعی نبودند. بلکه به تمام معنا انسان اعتقادی و صاحب اندیشه بودند و برحسب  این حدیث از  امام حسین (ع) که فرمودند: انَّ الْحَیاةَ عَقیدَةٌ وَ جِهادٌ، ماهیت حیات حقیقی، عقیده و تلاش در راه عقیده  معرفی شده است.

 مرحوم آیت الله مهدوی کنی همچنین شخصیتی بودند صاحب عقیده پاک و در پای این عقیده خود استقامت و پایداری خرج می دادند و در این مسیر متحمل سختی ها و شداید فراوان شدند. تحمل زندان، تحمل تبعید، همه این چیزها در تاریخ زندگی ایشان هویدا بوده است.


 

به نظر شما چه چیز باعث شد  حضرت آیت الله مهدوی کنی تأسیس دانشگاه امام صادق را به پست های سیاسی ترجیح دهند؟

اصلا بخشی از شخصیت ایشان را همین دانشگاه  تشکیل می دهد. ببینید تأسیس کردن آسان است دانشگاه آزاد اسلامی را هم تأسیس کردند و خیلی گسترده هم تأسیس کردند. تأسیس  دانشگاه مهم نیست، کیفیت دانشگاه مهم است. خروجی که دانشگاه به مردم و جامعه  می دهد و در عرصه های گوناگون  مدیریتی  وارد می سازد با چه کیفیت  و چه ماهیتی است؟ پس محصول دانشگاه مهم است و به واقع می توان گفت دانشگاه امام صادق از این منزلت و جایگاه خارق العاده برخوردار است.

 در موفقیت آقای مهدوی کنی همین بس  که ایشان با تدبیر داعیانه و مدیریت حکیمانه خود این دانشگاه را تأسیس کردند و دانشگاه امام صادق  هم در کمیت و هم در کیفیت  و نوع تربیتی که آنجا اتفاق می افتاد و نوع آموزشی که صورت می گرفت؛ موفق و ممتاز بود و هست و الحمدالله عناصری که در آنجا تربیت شدند، می بینید که به اعتراف دوست و دشمن از یک برجستگی خاصی برخوردار هستند و این برجستگی  و این خوش نامی آسان به دست نیامد، کارشده است.

                                   

 حضرت آقا در پیام خود حضرت آیت الله مهدوی کنی را انقلابی صریح ، عالم دینی و سیاستمدار صادق خواندند، به نظر شما چه ویژگی هایی باعث شد حضرت حضرت آقا این صفات را برای ایشان انتخاب کنند؟

 

به خاطر اینکه واقعا ما از سیاستمداری غیر صادقانه آسیب دیدیم. ازجمله چیزهایی که به آقای مهدوی کنی اهمیت بخشید، همین صداقت ایشان بود. سیاست مدار بود، اما سیاستمداری که هدف  وسیله را توجیه کند، نبود چراکه  از هر وسیله ای  برای  رسیدن به هدفش استفاده نمی کرد.

هم هدف، هدف مقدسی بود برای ایشان  و هم ابزار کار و شیوه های عملی را مراقبت می کرد که آلوده به دروغ، آلوده به فریب  و دغل نباشد و لذا شد سیاستمدار صادق.

تعبیر رهبر انقلاب  هم بسیار حکیمانه  و بجا و واقعا لازم بود شاید از الطاف خفیه الهی بود که خدای رحمان به زبان رهبری و به قلم او این عناوین را مطرح ساخت تا آحاد جامعه این را یکبار التفاط کنند که هر سیاستمداری نمیتواند عنصری موثر باشد. سیاستمدار ی که مبنای  او بر صداقت باشد و از حریم صداقت  فاصله  نگیرید او ارزشمند است.

 

شما هم در پیام خود ایشان ر ا حق محور، حق مدار، دارای سعه صدر و تحمل  بالا خواندید. چرا تحمل خیلی بالا؟

به ملاحضه رفاقتی های سابق، به ملاحضه همراهی برخی  در اوایل انقلاب، رفاقت و دوستی داشتند اما  در عمل رفته رفته زاویه و فاصله پیدا کردند و آقای مهدوی نمایان ساخت که مسیر او مسیرروشن و درستی است و با دوستان قدیمی هم سر خصونت و دعوا نگرفت، این می شود تحمل بالا. کم تحملی این  است که از دوستان سابق ببرد. و قتی که مسیر جدا شده،  انسانها کم تحمل و کم صبر، فاصله خودشان را با آن طرف آشکار می کنند اما آقای مهدوی کنی نشان نمی داد به جامعه که با دیگری اختلاف دارد این معنای مدارای او بود.

امام در عین حالی که مخالفت خود را با دیگری نشان نمی داد  مبنای اعتقادی و سیاسی خود را  به راحتی نمایان می ساخت یعنی در مسیر کج و مسیر انحرافی قدم نمی گذاشت و دشمنان را همراهی نمی کرد  مسیر درست خود را می رفت ولی با دیگران سر جنگ و دعوا هم نمی گرفت.

به عنوان آخرین سوال؛ یک خاطره از دوران دوستی با آیت الله مهدوی کنی برای ما نقل بفرمایید.

سال59 بود، در اوایل جنگ یک همایش بزرگی را تدارک دیدیم در مسجد فقیه محله جویبار که در واقع اجتماع عظیم روحانیون استان مازندارن  بود و علمای بزرگی چون آیت الله رسولی محلاتی، آیت الله روحانی، آیت الله نورمفیدی، آیت الله سیدجعفر کریمی و.. حضور داشتند و ما از ایشان دعوت کردیم برای سخنرانی و ایشان هم پذیرفتند، مجلس خیلی بزرگ و قشنگی بود و خروجی آن هم بسیج روحانیت جهت همکاری با رزمندگان در جبهه بود. بعدها و حتی این سال های اخیر در جلسات خصوصی ایشان به شوخی بیان می کرد: آقای معلمی دیگر دستور نمی دهی بیایم جویبار، به ما خوش گذشته بود. اگر باز بگویید دوباره هم می آییم. و من هم می گفتم حاج آقا از آمدن به شمال پشیمان نشدید؟ ایشان می گفتند: نه نه، انصافا خیلی خوش گذشت. الان هم دستور دهید باز هم به جویبار می آییم.

اشاره می شود آیت الله معلمی پدر بزرگوار شهیدان غلامعلی و غلامرضا می باشند که در مازندران او  را “ابوشهیدین”  می شناسند.

 

دیدگاهتان را بنویسید